Skip to main content

در خیزشهای سراسری خلقِ به

در خیزشهای سراسری خلقِ به
بهمن موحدی(بامدادان)

در خیزشهای سراسری خلقِ به پاخاستۀ ایران در سال 1388، آتشفشان خشم خلق قهرمان ایران در شب چهارشنبه سوری، و شبهای پیش از آن، لرزه مرگ بر اندام بیم خوردۀ خامنه ای جلاد و سرکردگان رژیم ضدبشری و پلید او افکند.
ترس و وحشت از گسترگی قیام در این شب بود که خامنه ای جلاد را واداشت که علیه برپایی جشنِ آتشِ چهارشنبه سوری فتوا صادرکند و با برپایی این جشن ملی به مخالفت برخیزد. او در پاسخ به سؤالِ «نظر جنابعالی دربارۀ چهارشنبه سوری چیست؟» گفته بود: «چهارشنبه سوری هیچ مبنای شرعی ندارد، مستلزم ضرر و فساد زیادی است که مناسب است از آنها اجتناب شود»
اما مردم و جوانان ایران زمین، همگام و آتشین، این سنت ملی شورآفرین را با شعار «مرگ بردیکتاتور و مرگ بر اصل ولایت فقیه ـ زنده باد آزادی»، با شکوه هرچه تمام تر، برپاداشتند و عرصه را بر پاسداران ظلمت و تباهی ایران آن چنان تنگ کردند که آنها از این که از این

آوارِ وحشت خیز، این بار نیز، جان به دربردند، آشکارا، به شادی پرداختند.
هراس سران رژیم از تجمع مردم در پارکها و خیابانها و میدانهای شهرها و هرگونه گردهمایی ملی در اوضاع بحرانی و از هم گسیختۀ کنونی، از این روست که بیم دارد خشم و ناخوشنودی همگانیِ مردم به جان آمده برانگیخته شود و آتش آن سراپای رژیم مفلوک جمهوری اسلامی را شعله ورسازد. از این روست که برای جلوگیری از انفجار چنان خشمی، تیغ سرکوب را هرچه تیزتر می کند، غافل از این که وقتی «جرقۀ» قیامی سراسری حریق برانگیزد، نه تنها حربۀ زنگ زدۀ سرکوب و اعدام در ملاعام و تاخت و تازهای وحوش پاسدار و بسیجی و لباس شخصی، کارساز نیست بلکه آتش خیزشها را هرچه شعله ورتر می سازد تا جایی که «نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاکنشان».