Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه
پوزش میخواهم که درد های « ما آذربایجانیها» شده قصه اصلی کرم. و لاجرم توضیحات ما.
« آتش کرم، توستی کرم، یان کرم!»

«ضد ترک بودن- ضد ترکیسم بودن»:
ضد ترک یعنی ضد یک انسان بودن، ضد فرهنگ آن انسان بودن.
یعنی « دشمن فرد و فرهنگ اش بودن» . که کاری ضد انسانی و جرم است.
اما ضد ترکیسم بودن یعنی رد ترکیسم کردن. یعنی قبول نکردن «یک ایده لوژی ». هر کس حق دارد چیزی را قبول یا رد کند.
قبول یا رد کردن مثلا فلسفه ترکیسم ، ربطی به قبول کردن یک فرد به عنوان انسان ندارد.
فلانی ترکیست است. ترکیسم را به عنوان عقیده رد میکنم اما خود فلانی را به عنوان شخص و انسان قبول دارم.
پس ترک بودن چیز دیگری ست. و ترکیست بودن هم چیز دیگر.
ترکیست کسی ست که به مکتب «ترکیسم، پانترکیسم، بوزقوردیسم و تورانیسم» اعتقاد دارد.

اما صرفا نمی توان گفت چون فلانی مخالف اردوغان است پس ضد ترک است. یا ضد ترکیسم است.
فلانی ممکن است مخالف کمال پاشا باشد ولی ترکیست حساب شود چون مکتب را قبول دارد ولی کمال پاشا را رد میکند.
پس ترکیست کسی ست که در کل به مکتب ترکیسم اعتقاد دارد.
ضد این مکتب بودن هم به معنی ضد ترک بودن نیست. مخالف اردوغان بودن هم به معنی ضد ترک و ضد ترکیسم بودن نیست.
فلانی ترکیست است چون در کل به مکتب مذکور اعتقاد دارد. گیرم رعایت مکتب کم میکند.

لغات را دقیق در جایشان استعمال کنیم.
قسمت قابل توجهی از سوء تفاهمات حل میشود.