Skip to main content

کیانوش عزیز، تجزیه طلبی در حد

کیانوش عزیز، تجزیه طلبی در حد
محسن کردی

کیانوش عزیز، تجزیه طلبی در حد برخورد نظری جرم سیاسی نیست و اگر هم باشد مگر ما آریایی های نژاد پرست میتوانیم تا وقتی در ایران دولت مرکزی ارتش و یگانهای سرکوب بدست مان نیافتاده آنگونه که اینها خیال میکنند و زندان و شکنجه و هزار هزار اعدام شان کنیم؟ نه تنها برخورد نظری و تئوریک تجزیه طلبی جرم نیست بلکه لازم هم هست تا این موضوع شکافته شود. و ما همان اوایل که سر و کله اینها پیدا شد مقاله پشت مقاله با اینها برخورد نظری کردیم. بسیار هم خوب بود. اما دیگر رسید به جایی که دیگر حرفی برای گفتن نماند. یعنی آنها حرفهای شان را زده بودند و ما هم زده بودیم و نه ما از موضع مان پایین آمدیم و نه انتظار داشتیم با دوتا مقاله ما آنها از موضع شان پایین بیایند اما خوشحال بودیم که با نظریات اینها آشنا شدیم. ولی وقتی ما گفتیم که دو طرف تیر جعبه حجت شان را بیانداخته اند و دیگر حرفی در این مورد نمانده بیایید مسائل مرب


بیایید راهی برای بقول زنده یاد داریوش همایون برای «همرایی چپ و راست ایران» بیابیم اینها نه تنها گامی در این زمینه حاضر نشدند بردارند بلکه بصورت معنا داری هربار با کامنتهای شان بحث را به بیراهه بردند. ما صحبت از این میکردیم که چگونه با رژیم برخورد کنیم اینها هی می آمدند و بحث ها را به بیراهه میبردند و میگفتند شماها نژاد پرست هستید چون در بحث تان صحبت از حق جدایی خلقهای ایران نکرده اید و آنرا برسمیت نشناخته اید. آقا اولا که ما شش ماهی با شماها بحث کردیم و قبلا گفته ایم که حق جدایی خلقها را برسمیت نمی شناسیم و میدانیم که از نگاه شما فاشیست و نژادپرست هستیم اینجا سنگ ننداز برو یه جای دیگه قال چاق کن. اما اینها مانند بچه های لوس هربار خود را داخل بحثهای ما کردند مانع شدند که هدف اولیه سایت که همانا برخورد نظری چپ و راست ایران و مهیا شدن پایه های یک آلترناتیو (آنگونه که همان 15 سال قبل حرفش بود) به ثمر برسد. مزه پرانی ها و لجن پراکنی ها از قبیل فاشیست و نوکر رضاپالانی و آن ممه را لولو برد و این لجن پراکنی ها که قبلا هم ما به ریش گرفته بودیم که آقا بلکه ما نوکر رضاپالانی هستیم بگذارید بحث مان را بکنیم و این قبیل لودگی ها را در پوشش دادن نظر و پاسخ و نوشتن مقاله را در سایت شروع کردند که کلا با ماهیت برخوردهای نظری مشترکی که با آنها داشتیم تفاوت داشت. گویی یک طرح از پیش تعیین شده بود که تفکر بوجود آوردن آلترناتیو پا نگیرد. و کیانوش عزیز مگر دلیل اقدام تو برای برپا کردن چنین سایتی بجز آن بود که می دیدی که سایتها و نیروهای دیگر آن زمان این ضرورت مبرم را برای تشکیل یک آلترناتیو برای جمهوری اسلامی نمی بینند و باید فکری در این مورد میشد؟ مگر ما تلفنی و یک بار هم حضوری در این مورد حرف نزدیم و تو قضیه را با بسیاری دیگر از صاحبنظرانی که این مهم را حس میکردند در میان نگذاشتی و حمایت و تشویق آنان نصیبت نشد؟ تو فکر میکنی که اگر میگفتی که قصد ساختن سایتی داری که در آن جدایی طلبان هم حق نوشتن مطلب دارند تو فکر میکنی کسی حاضر بود حتا جواب تلفنت را بدهد؟ و این نه به این دلیل که ما آنگونه که اینها می پندارند مخالف آزادی بیان باشیم بلکه می گفتیم بروید سایت خودتان را بزنید و تمایلات جدایی طلبانه تان را آنجا مطرح کنید. نشریاتی مثل کیهان لندن، نیمروز، و تارنماهایی مثل گویا، روز و غیره هرگز اجازه چنین بلبشو و بی در و پیکر بودن را نمیدادند. و این نه به این دلیل که مخالف آزادی بیان باشند بلکه میگفتند که دلیل پایه ریزی ما این نیست که بخواهیم بلندگوی جدایی طلبان باشیم. همین سایت ایران گلوبال اگر کسی بیاید و مطلبی در مورد سینما بنویسد و تو آن مطلب را برداری و در بخش فرهنگ و هنر قرار بدهی نویسنده آن مطلب باید بیاید و بگوید کیانوش فاشیست است و دمکرات نیست؟ اینجاست که میگویم کج فهمی در مورد دمکراسی نباید وجود داشته باشد. یک نشریه هم مثل یک حزب است، مثل یک تلویزیون است و برای هدفی پایه ریزی شده. در یک حزب چپ شما نمیتوانید افکار نژادپرستانه تبلیغ کنید پس گردن تان را میگیرند و می اندازند بیرون و وقتی روی کف خیابان افتاده اید آیا حق دارید فغان کنید که حزب چپ دمکرات نیست؟ عزیز من دمکراسی نظم خودش را دارد و آزادی بیان به معنای از میان رفتن نظم نظری یک رسانه نیست. شایسته این بود که پس از بارها برخورد نظری با تجزیه طلبان بعنوان مدیر سایت به آنها میگفتی که در این مورد آنقدر بحث شده که حتا در سایت خودتان نشده وقت آن است که از این مرحله گذر کنیم و اگر در مورد آلترناتیو نه نه تبلیغ جدایی طلبی حرفی دارید بسم الله. مسلم است که آنها حرفی نداشتند و هدف شان سوء استفاده از گشاده دستی تو بود. سایت گویا تو را برداشت و بسیاری نویسندگان دمکرات اینجا را ترک کردند.