Skip to main content

امروز هم بهترین برخورد با

امروز هم بهترین برخورد با
محسن کردی

امروز هم بهترین برخورد با اینها این است که اجازه نشر عقاید شان را ندهی. فوقش میگویند که تو در مقابل فشارهای ما وا دادی و یا دمکرات نیستی. خب بگویند. هم تو خودت و سابقه ات را میدانی و هم دیگران. در همین مدت که به تو تهمت زده شد تعدادی از همرزمانت پس از سی چهل سال پیدای شان شد و حیثیت سیاسی شان را گذاشتند و از تو دفاع کردند و گفتند که جان شان را نجات دادی. شاید بگویی این شده روش سایت که نظرات آنها را نیز درج کنی بسیار خوب. اما دیگر اجازه لجن پراکنی و مزه پراندن و متلک را به آنها نده. این که دیگر دمکراسی نیست. توهین به رضاپهلوی و چاک دهن را باز کردن که دمکراسی نیست. رضاپهلوی میتواند قانونا شخص تو را بعنوان مسئول سایت به اتهام بردن آبرو و حیثیت وی به دادگاه بکشد. در همان دانمارک که تو زندگی میکنی حق ندارند به یک الکلی دائم الخمر که روی نیمکت کنار میدان می نشیند توهین کنند چه برسد به یک شخصیت

سیاسی شناخته شده. حال اگر رضا پهلوی چنین نمی کند نه از آن روست که این حق مخالفان وی است که به وی توهین کنند بلکه از این روست که برخورد با این توهین کنندگان را دون شان خود میداند. اما این درست که در دیزی باز است اما حیای گربه کجاست؟ خب گربه حیا ندارد اگرنه گربه نبود. کسانی که زشت ترین لجن پراکنی ها را بر علیه رضا پهلوی و هواداران او بنام آزادی بیان و دمکراسی روا میدارند بجز همان گربه بی حیا کس دیگری هستند؟ شما به به اصطلاح «نظرات» اینان پای مقالات سیاسی ما که در مورد رژیم نوشته ایم نگاه کنید. اصلا حرف شان ربطی به بحث مقاله ندارد فقط آمده اند که پارازیت بیاندازند و متلک بگویند و نامش را بگذارند استفاده از دمکراسی. درست مثل بیکاره های سر چهار راه که به رهگذران تکه ای می پراندند و نیش شان باز میشد. حال بانگ بر میدارند که من به آنها توهین کرده ام. نه آقا.. عمل تو مثل آن گربه بی حیاست که از گشاده دستی این سایت سوء استفاده میکنی و توهین میکنی این که بیکار در خانه ات نشسته ای و زیر هر مقاله ای یک پارازیت میاندازی و رجز میخوانی و حرفی برای گفتن همان «تورکهایت» نداری که چیزی از تو یاد بگیرند. بد نیست چند مثال بیاورم. هنگامی که داعشی ها به داگستری تهران حمله کردند من یک مطلب 5 خطی در دیدگاه ها گذاشتم. طرف 6 خط فقط متلک و تمسخر در بخش نظرات گذاشته که اول از زیر ممیزی سایت رد شده و با تایید مسئولین سایت زیر مقاله من نهاده شده چرا که طرف از نویسندگان سایت نیست. این یعنی این که مسئولین سایت نیز در تمسخر و توهین به من با طرف همنظر هستند. این هم لینک آن مطلب
http://www.iranglobal.info/node/60572
اما کیانوش عزیز، برای آنکه درد را خوب بفهمی این یکی خیلی جالب است. اینجا تماشا کن که «بهمن موجدی» یکی از همین افراد که در خانه نشسته که چوب لای چرخ مبارزین بگذارد چگونه تو را با یک نظر تحریک کننده در مشت خود میگیرد. من یک مطلب در مورد سریال شهرزاد نوشتم و صحبت ما یک صحبت تاریخی بود. بهمن موحدی آمد نتیجه گرفت که تو گرایشات سلطنت طلبانه پیدا کرده ای و چند کلفت و نازک بار تو کرد. خب این سخن بهمن موحدی کجایش سیاسی و منطقی هست؟ او رجز میخواند که اعصاب فعالین سیاسی را خرد کند و نگذارد که افکار بر مبارزه با جمهروی اسلامی متمرکز شود. فقط یک فرستاده وزارت اطلاعات میتواند اینچنین در کار مخالفت با جمهوری اسلامی اختلال ایجاد کند و هرکجا بحث ریشه ای در میگیرد خودش را وسط بیاندازد و هم بحث را به انحراف ببرد و هم بین تبریزی و تهرانی اختلاف بیاندازد درحالی هیچ اختلافی وجود ندارد. این لیکنک را نگاه کن، ببین زیر نظر تو چه نوشته:
http://www.iranglobal.info/node/53506
در مقاله «احتمال دارد تهدید داعش دامن ایران را هم بگیرد در بخش نظرات yenklik یکی از آن موارد به انحراف بردن بحث را به میان می کشد . حرفی که میزند چیزی بجز متلک و مزه پرانی یک بیکاره سر کوچه به یک فرد محترم نیست. اصلا بحث سیاسی نیست. و اگر سایت «پاسبان» بفرستد که بساط لودگی او را جمع کند تو فریاد میزند که آزادی نیست. آزادی هست اما تو بلد نیستی استفاده کنی. آزادی تو تا مرز حرمت و آزادی دیگری است که تو درکی از آن نداری و فقط آزادی بی نهایت خودت را می بینی. این هم لینک این یکی
http://www.iranglobal.info/node/37983
خلاصه هرکجا ما که علاقه به مسائل ایران داشتیم و همانقدر ترک را دوست داریم که فارس و کرد و بلوچ را از جانب این پان ترکها مورد تمسخر و حمله قرار گرفتیم. خب .. من هم که کم نمیارم. تلاش کردم با همان زبان خودشان پاسخ بگویم اما هرچه کردم نتوانستم به اندازه آنها وقیح و بی حیا باشم. و آنها با وقاحت با قلمی آلوده و زشت به من مینوشتند و تازه مدعی میشدند که من به آنها توهین کرده ام.