Skip to main content

جناب رزایانه سلام؛

جناب رزایانه سلام؛
بهنام چنگائی

جناب رزایانه سلام؛
از پانویس تان متشکرم.
نوشته اید:
در رفراندوم هم مردم با اندیشه های دمکراتیک، بیشتر آشنا خواهند شد و هم اینکه از یک انقلاب کور با هزینه بالا جلوگیری خواهد شد. در همین شش و یا یک سال پیش از رفراندوم مطمعنا شیرازه دولت از هم خواهد پاشید و دولت چندان دستی باز برای آوردن بسیج و یا سپاه و یا لباس شخصی را نخواهد داشت.

آنچه همینک مسلم است، فریاد سراسری و اعتراض مردم فقیر، بیکار، و ویرانگشته می باشد که بی کم و کاست خواست شفاف خود را در قالب " مرگ بر دیکتاتور و همچنین خامنه ای"طرح کرده است.

این مرحله از مبارزه ما با خواسته های بالا، هنوز نوپاست و در حال بودن و شدن، و روردروئی با زور کور رژیم می باشد. همزمان جنبش مردمی ما نیاز به تکوین ساز و برگ دفاعی خوددارد؛ همچنانکه باید به تراکم مواضع کنونی دست برد، و چگونگی اتتخاب تاکتیک و سیاست آتی خود را نیز چهره ای جهانی بخشد؛

راهبرد سیاستی که همگی آنها بستگی به شرایط نبرد، با پیشروی و یا با گام هائی به پس، بی گمان تغییر و تحول هائی در نحوه ی هدایت و مدیریت آن خواهدداشت؛ زیرا: با تحکیم هرخواسته ای و یا مقاومت رژیم در برابر آن، البته اگر پشتوانه خروش و حضور کلان اجتماعی داشته باشد می توان پله ای بالارفت و طبعا به آینده ی پیروزی مردم بر استبدادمذهبی امیدوارتر شد.

بنابرین تا همین حالا، عنصر آگاهی، سازماندهی مستقل و سراسری و خودمدیریتی مبارزه کنونی، رژیم کلاش و هزارچهره را غافلگیرکرده است.

مهمترین مسئله و نیاز این جنبش برای بقا و پیروزی همنوائی، همبستگی و اتحاد سراسری است که آن پدیده ی ناب بشکل چشمگیری در گوشه بگوشه ی کشور درخشش دارد.
نوشته اید: مطمئن باشید این خواستهای مدنی به طلب نمودن حذف نهادهای سرکوب از جمله اطلاعات رژیم و سپاه و بسیج - کنار نهادن شورای نگهبان و نظارت استصوابی - آزادی زندانیان سیاسی - انحلال مجلس خبرگان - آزادی تجمعات سیاسی - آزادی احزاب و انحلال کلیه نهادهای رژیم و نهایتا نابودی ولایت فقیه خواهد انجامید.
جناب رزایانه ی گرامی!
شما تمامیت رژیم را مثال آورده اید که اگر ما بتوانیم نیروی دگرگونساز و مردمی را همچنین که هست داشته باشیم خواهیم توانست با رفرم و رفراندوم همه آنها را بتاریخ بسپاریم. پرسش من از شما این است که آیا خاتمی موسوی بی آبرو توانستند رفرم ابکی خود را اعمال کند؟
آخر مگر می شود با یک حکومت دینی به زبان مسالمت آمیز گفت و قبولاند که دست از چاه های نفت بی زبان بهمین سادگی بردارد؟ اگر به گذشته های تمام روسای جمهوری نگاه کنیم، همه ی دیدگاه های رفرمیستی سرکوب شده و سرنوشت آنها بما می گویند که این رژیم دروغ است دروغ؛ این رژیم فریب است فریب. و نباید فرصت دوباره بیابد و آنرا بسوزاند. درعین حال دیدیم که رفرمیست ها فقط برای سکوت و خفه کردن مردم دست به اصلاح بخوان(( رفرم در کله شقی دینی))می خواستند ببرند که نتوانستند!؟

البته هیچ پدیده ی مطلقی وجود ندارد؛ و بنابرین اگر زور "سنبه" ی ما قوی تر باشد و سازمانیافته تر، و پیوسته در خیابان ها و مراکز کار و تولید و خصوصا "نفت" برپابشود، و تاب مقاومت دستگاه را ببرد؛ و همزمان در درون قوای قهریه سپاه، بسیج و ارتش سرخوردگی بیش از این راه بیابد، و اختلاف سه قوه و دولت و مراکز مذهبی بیش از این ریشه در ساختمان سست ولایت دواند، و مسئله صیانت نفس برای تک تک ملاها و مکلاها بیش از همیشه مطرح شود؛ آنگاه البته وضع طور دیگری خواهدشد و نرمش های آقا و کل سیستم هم، بسان تبعیت از برجام، جاخالی نمی توانندبدهد؛ و مجبور می شود تن به بخش هائی از خواسته ها و از جمله: آزادی زندانیان سیاسی، آزادی اعتصاب، تشکل های مستقل کارگری، تحصن ها و مهمتر از همه به برپائی آزاد تظاهرات، و بی ترس از بیکاری و دست از کارکشیدن ها یا اعتصاب ها، بویژه تحدید و دخالت مستقیم مردمی در تولید برنامه ریزی های رسانه ای، و خصوصا بدست گرفتن صدا و سیما و... می تواند مردم را بسوی نمرمش و قبول رفرماندوم با هدف این پرسش آیا(( حکومت اسلامی: آری یا نه)) و مهمتر از آن تضمین این انتخاب است که آن نیز می باید با اهرم های حصور و دخالت مستقیم مردمی، داخلی، منطقه ای و جهانی چنان دقیق باشد تا مردم را متقاعدکند. من شخصا به این خوشبینی نیستم که رژیم مرگ خود را با اجرای این رفراندوم شتاب بخشد. مگر بطور واقعی خیابان ها و ادرات و مراکز تولید توسط مردم تصرف شود. آنگاه دیگز رفراندم بی معنی ست
جای تردید ندارد که جنبش مدنی ما مخالف خشونت و به تبع آن مقابله قهری با رژیم است؛ اما آیا رژیم به این اصل ابتدائی پای بند هست؟ کشتارها، دستگیری ها و سرکوب های هولناک این چندروز بما می گویند که رژیم همچون همیشه تاریخی اش جز کشتن و تهدید و تباهی نشناخته است.
با سپاس از شما