Skip to main content

اینجانب در نوامبر 2009 در

اینجانب در نوامبر 2009 در
کیانوش توکلی

اینجانب در نوامبر 2009 در مطلبی تحت عنوان "پیچیدگی سیاست و نقش دیجیتال در رهبری سیاسی:
http://www.iranglobal.info/node/7593
نوشتم و چگونه توانستم سناریو آینده رهبری سیاسی را پیش بینی کنم:

.. دوستان گرامی یکی از مشخصات اصلی نسل ما (نسل انقلاب) جنگ مابین خود است ؛ انقدر این موضوع اختلافات درونی ؛ علاقه و کشش نسل مارا به خود جلب کرد که ما بدست خود همدیگر را در واقع « کشتیم» و قطعا هم رزیم اسلامی هم مارا بازی داد . درست است که همیشه درون اپوزیسیون بحث و بگو مگو زیاد است ولی اختلاف درونی اپوزیسیون ایران بسیار بسیار حاد بوده است .ما معمولا وقتی به اختلاف سیاسی می رسیم خیلی راحت همدیگر را به عامل رژیم معرفی می کنیم (بجای انتقاد باهم دشمنی می کنیم).در این بین رهبران سیاسی و حزبی زمان انقلاب از آنجا که سوادی سیاسی درستی نداشتند،بشیوه خاصی در تحریک اعضای خود تلاش می کردند و بجای پذیرش خطا و دست کشیدند از رهبری ؛نفرت پراکنی علیه مخالفین سیاسی رقیب را تقویت کرده و رقیبان درونی را با شیوههای که می شناسیم ایزوله و آنان را وادار به انشعاب و یا خانه نشینی می کردند .

اکنون علیرغم همه اشتباهات گذشته که تقریبا هم نسل ما در آن سهیم بوده اند و مشخصه اصلی آن افراط گری بود یا افراط گری راست که خود را بشکل دنباله روی نشان داد و افراط گری چپ بشکل مبارزه مسلحانه به مقابله با حکومتی که پشتوانه عظیم توده ای داشت؛ عمل می کرد .

طبیعتا احزاب و سازمانهای نسل انقلاب کار های مثبت هم انجام دادند ولی اساس تفکر آنان غلط بود چرا که عموما این احزاب تمایل داشتند به تنهایی «گل »را وارد دروازه حریف نمایند ..... و دیدیم که یک به یک رزیم همه ما را از صحنه داخل کشور بیرون کرد و اگر اینترنت خلق نمی شد خیلی از ما در غربت می پوسیدیم و پیوندی با داخل کشور نمی داشتیم .
در ایران ،این مردم عادی کوچه و خیابان بودند که در جایگاه خبر نگاران حرفه ای و با دوربین موبایل ، همه جا حضور داشتند و بطور مستقیم جهان را از انچه در این کشور استبداد زده می گذشت ؛ با خبر می ساختند. نقش دمکراسی دیجتالی و نقش احتمالی آن را اینجانب حدود 5 سال پیش در مصاحبه تحت عنوان فرهنگ و گفتگو و نقش سایت ها در اینده سیاسی ایران!پیش بینی کرده بودم .

آری در حقیقت این وبلاگ ها ، سایت ها و ماهواره ها بودند که جنبش سبز را رهبری کرده اند هر چند موسوی و کروبی بعنوان رهبران نمادین این جنبش هم واقیعتی انکار نا پذیر هستند و تا زمانی که در مخالفت با دولت کودتا فعالیت می کنند ؛ مردم آنها را دوست و یاور خود می دانند .

خوشبختانه هم اکنون جنبش اعتراضی بی نظيری در ايران که بعد از انتخابات 22 خرداد امسال آغاز شده است .وظیفه فعالان خارج از کشور حمایت از جنبش اعتراضی در ایران است وقطعا اختلاف بر سر « رهبری » موضوع و مشغله احزاب سیاسی خارج از کشور است که اساسا نقشی در تحولات داخل کشور نداشته اند و برخی از این احزاب چپ و راست افراطی سعی در رادیکالیزه کردن جنبش مردم حرکت دارند؛ کاری که بنظر می رسد دستگاههای اطلاعاتی احمدی نژاد هم، جهت ایزوله کردن موسوی و کروبی انجام می دهند ، سیاستی که در دوم خرداد هم برای راندان اصلاح طلبان از صحنه سیاسی ایران استفاده شد و احمدی نژاد در چنین شرایطی بود که با عوام فریبی و تقلب" انتخاب " شد .