احمد شاملو یک ترک زبان بود که به فارسی می سرود و می نوشت. کاش این اشتباه را نمی کرد. ترک زبانان بسیاری در ایران و خارج از ایران فعال هستند که حاصل کارشان را به فارسی منتشر می کنند اگر چه اینکار سبب می شود که مخاطب بیشتری داشته باشند ولی شاید آزار دهنده و در حد خیانت باشد. در صاحب نظران و فرهیختگان لر و عرب زبانان ایران ، بلوچ ها ، گیلک ها ، مازنی ها، کردها و.... نیز همین رویه دیده می شود و این خیانت به اقوام گوناگون باید از جایی متوقف شود.( البته انتشار آثار شان به انگلیسی مانعی ندارد)
اصلا مشکل در این است که ایران دارای یک زبان رسمی و اداری است و این البته از روحیۀ نژادپرستی و فاشیستی قوم فارسی زبان منشاء می گیرد که بدنبال حقنه کردن یک زبان در کشور هستند و با آنکه درصد بزرگی از همین فارس زبانان از شدت فقر برای عزرائیل دعوت نامه می فرستند ولی از فاشیسم خود دست برنمی دارند.
در تمام کشورهای همسایۀ ما هم همین نظام های کثیف بر اقلیت های قومی کشور خود ستم می کنند و اجازه نداده اند چند زبان رسمی شود یا اصلا چند کشور بوجود آید. شاید باید امیدوار بود ایران متمدن دموکراتیک و لیبرال آینده به کشورهای متعددی شامل کشور مازندران کشور گیلان کشور خراسان کشور سیستان کشور بلوچستان کشور هرمزگان کشور خوزستان ( البته منهای کشور دزفول) کشور آذربایجان غربی کشور آذربایجان شرقی کشور اردبیل و آستارا و بالاخره هر تعداد که لازم باشد تقسیم گردد البته بخشی از کشورهای آذربایجان آینده کرد هستند که باید به بصورت کشورهای کردستان شمالغربی و کشور کردستان شمالشرقی جدا شوند. این تقسیمات تنها راه پایان بخشیدن به پایمال شدن حقوق اقوام غیر فارسی زبان است.
در حالیکه قوم کثیف فارس مشغول عیش و نوش و لهو و لعب و ثروت اندوزی و ستم به بقیه، بی تفاوتی کامل به ظلم نسبت به اقوام دیگر و تنها بفکر دفاع از حقوق خود بودند بقیه اقوام در حال مبارزات گوناگون و کشته دادن بودند. نمی دانم چند درصد ایرانیان فعلی فارس زبان هستند ولی در تایید فرمایشات آقای احمد امید یزدانی باید عرض کنم این قوم پلید به بقیه اقوام ستم کرده به زبان مادری خود تحصیل کرده، مال اندوزی کرده و برای مثلا تاسیس بیمارستان یا استادیوم در شیراز از احدی اجازه نمی گیرند. برای نجات دریاچۀ بختگان بیانیه و اخطار صادر می کنند ولی دریغ از قدمی ناچیز برای بقیۀ محیط زیست ایران. عجب قوم پلشتی هستند این قوم فارس
مثلا همین قفقاز جنوبی را دولت مرکزی وقت به روسیه بخشید حالا نمی دانم آن دولت از ملت ترک زبان بود یا فارس، ولی نبودند کسانی از قوم یا ملت فارس که رگ گردنشان بالا بیاید و همان موقع بعنوان یک کشور ترک زبان اعلام استقلال کنند و اجازه ندهند روسیه آنها را دو تکه کند حالا بماند اینکه سرزمین مادریِ بخش جدا شده نامش چه بود. قطعا قوم مشمئز کنندۀ فارس در این مظلمۀ دو تکه نمودن یک ملت (= منظور قومی با زبان واحد است) مقصر بود و کوچکترین اعتراضی نکرد و دست به مبارزه نزد.
وقتی (در دورۀ قاجار) انگلستان بکمک خانهای بلوچ در حال جدا کردن بخشی از بلوچستان ایران و اتصال آن به هندوستان بود قطعا مقصر همین قوم پلید فارسی زبان بود که عامل مصیبت های قوم بلوچ بود در حالیکه خوانین بلوچ مشغول پذیرایی از رعیت و نوازش آنها و حفظ منافع درازمدت این قوم رنج کشیده بودند و قوم فارس نه مبارزۀ سیاسی کرد نه مسلحانه.
با توجه به وقایع اخیر کاش می شد کسی آمار زندانیان حوادث دیماه 96 را از جایی بدست آورد تا صحت گفته های آقای پروفسور یزدانی بر همه معلوم شود که از قوم پلید فارس، زندانی مبارز وجود ندارد یا آنکه بسیار ناچیز و نزدیک به صفراست و این بقیۀ اقوام هستند که همه زحمت مبارزه بر دوششان است تا فارسی زبانان منحوس ادعای مبارزه نداشته باشند . البته این نظر حقیر را می توانید با رجوع به تاریخ هم مشاهده کنید که قوم فارس یک مشت مفت خور بیش نبوده اند و نه تنها در مبارزه سهمی نداشته اند بلکه میراث خوار هم بوده اند.
"دفاع از حقوق قوم یا ملتی با تاختن بر قوم دیگر نشانگر ریشه دار بودن Chauvinism است."
برای مبارزه با شوونیسم ابتدا باید خود از آن مبرّی بود، در غیر اینصورت جنگ قومی است ولو در قالب الفاظ.
(کئچی جان هاییندا قصاب پی آییندا)