Skip to main content

کردشناس معروف می‌نویسد:

کردشناس معروف می‌نویسد:
Anonymous
عنوان مقاله:
سالام اليكيم

کردشناس معروف می‌نویسد:
Martin van Bruinessen, “The ethnic identity of the Kurds”, in: Ethnic groups in the Republic of Turkey, compiled and edited by Peter Alford Andrews with Rüdiger Benninghaus [=Beihefte zum Tübinger Atlas des Vorderen Orients, Reihe B, Nr.60].
Wiesbaden: Dr. Ludwich Reichert, 1989, pp. 613-21. excerpt: “The ethnic label “Kurd” is first encountered in Arabic sources from the first centuries of the Islamic era; it seemed to refer to a specific variety of pastoral nomadism, and possibly to a set of political units, rather than to a linguistic group: once or twice, “Arabic Kurds” are mentioned. By the 10th century, the term appears to denote nomadic and/or transhumant groups speaking an Iranian language and mainly inhabiting the mountainous areas to the South of Van a

کلمه ی کرد در تاریخ هیچ ربطی به کردهای امروزی که مهاجرتشان با توجه به اسامی مکانی محل زندگی فعلیشان و اسناد ، موثق است ندارد و این نام به صورت کلی در تاریخ به تمام رمه گردانها و ایلات و عشایر به کار برده شده است و نه معنی زبان دا خاص داشته و نه معنی ملت .
.
.

رودکی گوید:
از بخت و کیان خود بگذشتم و پَردَختم / چون کُرد بماندستم تنها من و این باهو (باهو به معنای چوبدستی شبانان).
در اسرار التوحید نیز آمده است: کُرد بود و گوسفند دار. در گویش طبری امروز هنوز واژهء کُرد به همین معنا به کار می رود. عرب های سورستان (عراق و سوریه امروز) کُرد نامیده می شدند.
واژهٔ کرد در دوران تاریخی به معنای رمه گردانان و کوچ‌نشینان به کار رفته است و هرگز معنی زبانی خاص یا قوم خاص یا فرهنگی خاص را نمی‌دهد.  چنانکه امروز هم این واژه هنوز معنی زبانی خاص یا گروهی خاص را نمی‌دهد و در واقع زبان‌هایی وجود دارند که نامشان کردی است.  برای نمونه زبانهای سورانی و کرمانجی ( بدلیسی در کتاب شرفنامه عنوان میکند نسبشان از سلجوقی است ) نه یک گویش از هم بلکه دو زبان متفاوت در حد تفاوت انگلیسی و آلمانی شناخته می‌شوند.

در این راستا به چند سند محکم نگاه می‌کنیم.
حمزه اصفهانی مینویسد : « کانت الفرس تسمی الدیلم الاکراد طبرستان کما کانت تسمی العرب اکراد سورستان » (تاریخ سنی ملوک الارض)
یعنی پارسیان ، دیلمیان را کردهای طبرستان میدانستند – چنانکه اعراب را کردهای سورستان.
در لغتنامه دهخدا نیز آمده است:
توسعاً بمناسبت چادرنشینی این طایفه بطور مطلق بر چادرنشینان اطلاق می شود. بدوی . بقول حمزه اصفهانی فرس ، دیلمیان را اکراد طبرستان مینامیدند و اعراب را کردان سورستان میخواندند. (فرهنگ فارسی معین):
از رخت و کیای خویش من رفتم و پردختم
چون کرد بماندستم تنها من و این باهو.
رودکی .
بینیت همی بینم چون خانه کردان
آراسته همواره به شیراز و به رُخبین .
عماره .
در بیابان بدید قومی کرد
کرده از موی هر یکی کولا.
بارانی (از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی)
چو سیلاب خواب آمد و هر دو برد
چه بر تخت سلطان چه بر دشت کرد.
سعدی
بخارا خوشتر از لوکر خداوندا همی دانی
ولیکن کرد نشکیبد ازین دوغ بیابانی .
غزالی لوکری .
پروفسور مینورسکی می‌نویسد:
V. Minorsky, Encyclopedia of Islam: “We thus find that about the period of the Arab conquest a single ethnic term Kurd (plur. Akrād ) was beginning to be applied to an amalgamation of Iranian or iranicised tribes., “Kurds” in Encyclopaedia of Islam”. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online. accessed 2007.
ترجمه:
در زمان اعراب، لغت قومی کرد برای تیره‌های قبایل گوناگون ایرانی‌تبار و ایرانی‌شده بکار میرفت
.
.
.
در بسیاری از منابع تاریخی که به زبان عربی در قرنهای نخستین اسلام تألیف یافته ، این کلمه را معادل کلمه « شبان » و « چوپان » بکار برده اند.
ابن حوقل کوچ (قفص) کرمان را « صنف من الاکراد » میداند و حال آنکه مقدسی (احسن التقاسیم) زبان ایشان را شبیه زبان مردم سند شمرده است.
یاقوت حموی مردمان ساسون را « الاکراد السناسنه » میخواند (معجم البلدان)
حمزه اصفهانی مینویسد : « کانت الفرس تسمی الدیلم الاکراد طبرستان کما کانت تسمی العرب اکراد سورستان » (تاریخ سنی ملوک الارض)
در کارنامه‌ی اردشیر بابکان هم کردان به معنی شبانان آمده است ، نه نام و نژاد یا قبیله. در گویش طبری امروز نیز کلمه‌ی کرد به معنی چوپان و شبان است. (واژه نامه طبری، صادق کیا، ص ۱۶۶)
محققان امروزی غربی نیز این نظر را دارند.
دکتر مارتین وان بروینسن، پژوهشگر آلمانی و کردشناس معروف می‌نویسد:
Martin van Bruinessen,