پیشرفت در سایه امنیت و تراکم

ایران در برابر اشغالگری مغولوئید ها بود یکبار در فاصله یک قرن پیش از ان مردم فلات ایران تا ایجاد پادشاهی ملی زندیه هم پیش رفتند که متاسفانه پس از 50 سال دوباره با توحش خان اخته قاجار واپسین اشغالگری مغولانن بر فلات ایران رقم خورد ان هم با توحشی در حد و شان مغولان اما ایا مردم ایرام این حکومت که نه بلکه اتحاد ایلات غارتگر اجنبی و اشغالگر را پذیرفتند
هرگز
به جنبش های ملی ایرانیان در دوران قه جر ها توجه کنید
قیام های بابیان
قیام های ازلیان
قیام های بهاییان
جنبش تنباکو
آقا خان محلاتی
جنبش جنگل
کودتای ۱۲۹۹
در نهایت سلسله ایلیاتی -ایلخانی نحس قه جر پس از یک قرن از سقوط سلسله زندیه و اشغال سرزمینشان برای همیشه روانه فاضلاب تاریخ شد
پرسش این است علت این نپذیرفتن تاریخی حکومت منگولوئید های قه جر توسط ایرانیان چه بود
اسان است
تاتار ها که امروزه به ترکان مشهور شده اند از همه لحاظ بسیار از ایرانیان عقب مانده تر بوده و هستند پذیرفتن حکومت ایلیاتی انها ننگ بس بزرگ بود و در عمل هم قه جر ها اثبات کردنند که نه توان حکومت دارند و نه ابتکار پیشرفت و در عمل وقتی که رفتند هرگز کسی از رفتنشان ناراحت نشد
اما دلیل این پسرفت مللی که زیر حکومت این به اصطلاح ترکان رفتند چه بوده این درباره کشور پرشیا یعنی ایران امروزی و انچه کشور عثمانی نامیده میشد بسیار صادق است
پاسخ را به راحتی میتوان حتی همین امروز به صورت سند زنده در میان همین مردمان تاتار دید
ایلات متعدد یا به واقع دهها ایل و طایفه موزه کامل مردم شناسی تاریخ تورک یا همان اقوام منگولوئید هستند
همین امسال در سال 2020 میلادی
این اقوام هر کجا که باشند تقریبا یکسان هستند و به یک شکل زندگی میکنند
تقریبا همگی به شغل شریف چوپانی و گوسفند چرونی مشغول اند
هیچ جا و مکان مشخصی ندارند
هرگز در خانه و مکان ثابت زندگی نمیکنند
از تمام مزایای زندگی حداقلی مثل توالت و حمام بیبهره اند یهنی تنشان اب نمیبیند و خودشان را بعد از قضای حاجت نمیشورند که هیچ هر کجا را گیر بیاورند به عنوان توالت استفاده میکنند
هرگز کشاورزی نمیکنند
هرگز صاحب سند هیچ زمینی نیستند
زندگی شان دائم بر پشت الاغ و قاطر و به دنبال گوسفند میگذرد
البته عده ای از انها هم یکجا نشین شده اند اما نه توسط قه جر ها بلکه امروزه عده ای از این ایلات که به ضرب سرنیزه و گلوله و توسری و اردنگی توسط رضا پالانی معروف به پهلوی در نقاطی بخصوص اذربایجان یکجانشین شده اند در واقع به زور یکجا نشین شده اند
جنبش مشروطه برای رهایی از دست این علف هرز رخ داد که در مکانی غیر از سرزمین اصلی خود د ر مغولستان و تکله مکان و گوبی در میان مردم دیگر نه جا و مکان بلکه ولگردی و غارت هر چه بر سر راهشان قرا میگرفت رهایی از دست گوسفند چرانهایی که دائما راهها را با غارت و روستا ها را با تبدیل به علفزار از بین بردند . در تمام حکومت هایی که تشکیل دادند تجار ورشکسته و کشاورز اواره علم و صنعت ناشناخته و درس و مدرسه هرگز ندانسته بود
یعنی استفاده حداکثری از منابع بدون اینکه کوچکترین پیشرفتی خودشان بکنند یا اجازه کوچکترین پیشرفتی به بقیه بدهند
اگر کوچکترین ندای پیشرفت چه از امیر کبیری یا از سپهسالاری یا از قائم مقامی در جا خفه میشد
اگر ناصرالدین گدای ترکان را برای سفر به اروپا بردند در برگشتن حاصل درک و فهم این ترک از پیشرفت این بود که
ایشان ضمن برکناری مشیر الدوله فرمودند که به گفته خودش خواهان صدراعظمی است که "فرق بین کلم پیچ و بروکسل را نداند
عبدالله مستوفی در کتاب خود، انگیزه‌ی مشیرالدوله را چنین بیان می‌کند: «مشیرالدوله با این قصد شاه را به فرنگ می‌برد که ترقیات مادی و معنوی اروپا را، که از اثر حکومت مقننه در کشورهای این قطعه‌ی دنیا حاصل شده است، به رأی‌العین مشاهده کند و از کاری که به اجرای آن گرفته پشیمان نکنند. پیشرفت و طرز اداره‌ی ممالک خارجه را ببیند و بداند که سایرین چگونه کشورداری می‌کنند تا وقتی که به ایران برمی‌گردد، به مطالبی که از در خیر و صلاح عامه پیشنهاد خواهد کرد، بیشتر اهمیت بدهد.عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، تهران ، زوار، 1360
این دستمزد مردی بود که میخواست یک ایلخان ترک را با تمدن اشنا بکند و از ان بیشتر مطالب بالا را در سایه او برای کشور ایران اجرایی هم بنماید