سیستم ذهنیت سیاسی در ترکان

از این طریق ساعت صفر مغولی برای خودشان ساخته اند
این طرز تفکر از یک مغز علیل و تفکر ایلیلتی برخاسته که چشم بادومی ان توان دیدار برادران خوداش در ایلات کوچنشین در سال 2020 را هم ندارد به عبارتی در جوامع غیر ایلیاتی کوچنشینی در کشورهای مترقی رشد تدریجی نسل جدید همراه است نه با در جا زدن و ماتحت نشسته دنبال گوسفند دویدن و زیر خیمه دائم شب را به صبح و عمر را تمام کردن
این دید در نسلی که که وارد ده یا شهری میشوند در حالی که بوی گند ماتحتشان موجب ازاد همگان است و مردم ان ولایت از سر انسان دوستی پولی جمع کرده به چند عمله داده حمام و لباس و خوراکی برای این ولگردان بی سر و پا فراهم میکنند ان ولگرد هم شب از سفره خورده خواب نما شده فردا صبح ادعا میکند خانه با اثاث و اموال ارثیه پدری اش میباشد
این هست حکایت تمدن مغولستونیان
قومی که برای شهر هنوز کلمه در زبان اش نیست برای توضیح یک کلمه شهر باید یک پاراگراف بنویسد که :
شهر — اهالی سايینا گؤره بؤيوک، مرکزلشدیریلمیش و اراضیجه محدود ياشايیش منطقه‌‌سی. اهالیسی کند تسرروفاتیندان کنار فعالیتله مشغولدور. ائففئکتلی اؤزونویداره، تجهیزات و نقلیات ستروکتورونا مالیکدیر. شهرلرین ساکینلری ائتنیک، دیل، سوسیال، مدنی، دینی و س. باخیمدان موختلیف اولا بیلر.
حالا ادعا میکند شهری را که کریم خان زند ساخته و پایتخت ان بوده کریم‌خان در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری نمود و پس از پیروزی بر محمدحسن خان قاجار در دیوانخانه قدیم تهران بارعام داد و خود را وکیل الرعایا خواند
حالا تهران را قومی ساخته که در سال 2020 که دیگر اقوام همسایه اش ماهواره در مدار کره زمین مستقر میکند نمیداند که حمام چیست و بعد حاجت باید خوداش را در جایی به نام مستراح بشوید که سهل است تقریبا تمام روستایی شده های اینها هم از طویله حیواناتشان برای این کار استفاده میکنند
ذهنیت اشغالگری دائم به دنبال همین هست که چپاول کند و به نام خوداش ثبت کند
این قوم مرتب با کارنامه دزدی اشغالگری ادم کشی جنایت کاری نسل کشی خوداش و اجداد اش مواجه هست از انجا که تمام اینها را علیه ملت های دیگر به انجام رسانده هیچ دوستبی در کنار خوداش نمیبیند لاجرم در میان این همه دشمن دوست ترک فقط یک ترک میتواند باشد الان هم که دیگر عصر توحش مغولی سپری شده نمیتواند مانند گذشته هر پاییز پس از گذشتن فصل گوسفند چرونی سوار اسب و قاطر اموال روستاییان و کشاورزان قدیم را غارت کرده نوش جان زندگی انگلی اش کند لاجرم تنها راه اضهار وجود را در سخنان چندش اور و تعفن انگیزی که از دهان اش بیرون میریزد دیده است
این قومک عجحیب غریب یعنی مردم عجیب و غریبی بنام مهاجران اشغالگران مغول نژاد تاتار یعنی کسانی که سومری و لولوبی و ماندایی و ارارتو را و دهها قوم و تمدن و شخصیت تاریخی را به نام خودشان مصادره میکنند و هر انچه را بتوانند ترک میخوانند بدون اینکه بتوانند یک اثر تاریخی به اندازه یک میخ از اجداد ترک مهاجر از دشت گوبی و صحرای تکله مکان ارائه بدهند
چرا اینچنین است
چون ویژیگی قومی اشغالگران مغول نژاد تاتار دزد و وحشی مهاجر به ایران یبوست مغز هست
ویژگی بارز ان ابتدا تعریف مغولی از هر چیز هست یعنی اگر شما هر چیز را به این قوم عرضه کنید سعی میکند در فرایند مغولیزاسیون هضم اش کند در این منش هست که شما ربات ترکی دموکراسی ترکی تاریخ ترکی حقوق بشر ترکی هواپیمای ترکی جدیدا اسلام ترکی و غیره همه از به ابتذال کشیدن مفاهیم کلاسیک توسط این موجودات هست
قومی که تنها هنر اش کوچنشینی و گوسفند چرونی بوده برای رقاصی و مطربی وارد شهر و روستا های ایران شده ادعا میکند صاحب خانه هم بوده گویا پدر و مادر خوداش را فاراموش کرده