Skip to main content

ایا ماتحت ناشور تورک ها ی

ایا ماتحت ناشور تورک ها ی
Anonymous

ایا ماتحت ناشور تورک ها ی اصیل , مغز قشقایی زادگان بوچاقچی اوغلو را صیقل میدهد که مانند لوله فاضلاب جرم گرفته دائم از ان اثار مغولی بیرون میاید
ایا این برادران اصیل روی سر برادران اشغالگرشان جای

دارند که از انجا ترشح ره مغز انجام میگیرد
ایا این اثار برادران اصیلشان بر مغزشان مشغول خوردن مغزهایشان است که این مفلوک گویا هنوز که هنوز است، نتوانسته بفهمد که حتی در اذربایجان یک اشغالگر و مهاجر میباشد

این هرزه گوی ترسو که مثل موش عاشق دالانهای نمناک است و از معرفی خود و ظاهر شدن در ملا عام بیمناک است ادعای مبارزه دارد ایا این از ان صیقل برخاسته
اینک این نوکران گوسفند چران دیروزی تصور میکنند چون چند صباحی هست یکجا نشین شده اند لابد به خیال خام خود
گویا صاحب تمدن شده اند.
این مفلوک هنور که هنوز است در رویای پریشان خود گویا صدای سم کوسفندان اجداد اش در گوشش طنین میافکند، ترس هولناکی در روح و جانش مستولی میشود
اینان ازگذشته اشغالگر خودشان چنان هراسانند که با دخیل به روسیه و امریکا ، خوف آن دارند که مبادا روزی بساط اشغالگری شان بر چیده شود. و به سرنوشت قاراباغ گرفتار شوند

. و اگر پروسه سیاسی دگرگون شود، ممکن است دوباره در بیابانهای گوبی و تکله مکان در حسرت تکه نانی به چوپانی و دوره گردی و سد جوع با پهن و پشکل گوسفند مشغول شوند زیرا میدانند که در ایران دیگر اذری ماذری تمام شد و با عرعر کردنشان به دیگر برایشان تره خورد نمی کنند
چون اینان از بیابان گردی و دوره گردی و بز چرانی نجات یافته اند ان هم با اشغالگری برای خدمت و نوکری ورقاصی خود و کنیزی زنانشان برای اعراب و ایرانیان پیش از این واقف بودند و هستند که چه بودند و کجا بوده اند
مغولتبارانی تبارانی که تا دیروز در یکجا بند نبودند، اکنون واز برکت اشغالگری سرزمین های دیگران صاحب نون و نوائی شده بودند، اینک میخواهند عقده های دیرینه خود را با توهین و تحقیر کردن بروز دهند
اکنون وز وز مگس گونه چند ازبکی نژاد قشقایی زاده قرخلو اوغلوی بایات تبار که میخواهد با چندین و چند نام حتا اگر حلقومشان را بدرند با به زبان مادری خودشان و در سایت خودشان نیست ، در واقع از وجهه گوسفند چرونی و حقارت قومی که میراث اجداد اش پشکل گوسفند و کله مناره و خون دیگران بوده در میدانهای توحش چیزی کم نمی کند.
ایا یاداوری دهها ایل اصیل تورک که موزه طبیعی مردم شناسی تاریخ او هستند او را اشفته میکند
ایا او از پذیرفتن برادر اصیل خوداش اگراه دارد
یا او را به یاد پدران اش میاندازند
یک قوم ولگرد که بوی گند ماتحتش دنیا را برداشته بوده است از کویر گوبی و بیابان تلکله مکان و رود ایرتیش با گرسنگی وارد شهرهای ایران شده است ان هم با غارت چپاول جنایت نسل کشی و در یک کلمه توحش
فرزندان این ولگردان گوسفند چران که ناگهان خود را در میان صاحبان سرزمین های تحت اشغال سخت غریب یافتند و با از دست رفتن عصر توحش قرون وسطایی ابتدا به دور خود با فضله
و کود و پهن خودشان مرزی میان صاحبخانه و خوداش کشیده و در ان سو به چاله دهنی و نشان دادن ادایب قومی خود هر چند متعفن و مشمئز کننده میپردازند
از این طریق دنیایی مغولی فراتر از واقعیت مغولی خودشان برای خودشان ساخته اند که در ان از زمین و زمان متعلق به ترکان است
این طرز تفکر از یک مغز علیل و تفکر ایلیلتی برخاسته که چشم بادومی ان توان دیدار برادران خوداش در ایلات کوچنشین در سال 2020 را هم ندارد به عبارتی در جوامع ترکیشان نفرت از اصالت و خویشتن خویش یعنی با در جا زدن و ماتحت نشسته دنبال گوسفند دویدن و زیر خیمه دائم شب را به صبح و عمر را تمام کردن سال به سال حمام ندیدن