Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Az_Sesi/5048
امپراطوری ماد
هرودوت نام شش قبیله ی تشکیل دهنده اتحادیه ماد را ذکر میکند:
بوس،استروخات،پاراتکین،آریزانت،بودی و ماگها(هرودوت I,101) که خود قبیله ماد نیز باید

I,101) که خود قبیله ماد نیز باید به این لیست اضافه شود.
متخصصان در پیدا کردن منشا اتنونیم ماد که در منابع مختلف زبانی به شکل madai,amadai,mati,maday,made,medoi در مفهوم مادی(اهل ماد) آمده اند دچار مشکل هستند. ای.م دیاکونوف این مثالها را از منابع زبانی مختلف ذکر میکند: در کتیبه های آشوری؛madai,amadai,matai در پارسی باستان mada در ایلامی جدید matape در یونانی medoi در زبان "های" مارک(Дьяконоь ,1956, 149). به احتمال زیاد مادهایی که در سرزمین ماد مسکون بودند،قبایلی از سوبارها بودند که در اواسط هزاره دوم قبل میلاد از بین النهرین به آسیای میانه کوچ کردند. هسته اصلی دولت ماد سرزمینهای اطراف همدان امروزی بوده است. انتخاب همدان به عنوان پایتخت نیز بدون علت نبوده است و اینجا محل تجمع فرهنگی قام ها(ماق ها) بوده است. مفهوم" سکونتگاه خدایان "در نام باقستان(بیستون) که در سر راه همدان-بابل قرار داشته است این احتمال را قوت می بخشد. همدان که در منابع آشوری و یونانی به صورتaqmtanu, aqamatanu و akbatan ذکر شده است ،می توان فرم اولیه e)kbatan) را به صورتkam-ata-an برپا نمود. اگر این احتمال صحیح باشد در اینصورت نام همدان خود را به شکل "محل سکونت قام آتا ها"نشان می دهد که میتوان آن را به صورت مکان عبادتگاه اصلی قام ها(ماق ها) ، سکونت گاه قام آتا ها تشریح کرد. اتنونیمهای matay,qəncə matay, maday در آسیای میانه، توپونینم matay و قبیله madi بین ترکانی که در نزدیکی ینی سئی ساکن هستند، ذکر شده است. و.و رادلوف از قبایل mat,mati بین ترکان تووا بحث کرده بود(,Радлов,1989 .98). بعضی از محققان اتنونیم mar که درمنابع "های" موجود است را تغییر فونتیکی mad در زبان "های" می دانند. اما نام قبیله (mar(μαρες در معنای مار(قبیله مار) که در قرن ۵ قبل از میلاد برای مورخ یونانی آشنا بوده است، کلمه ای پارسی بوده و می توانست در رابطه با برخی از مادها باشد.
منبع آشوری نشان می دهد که در شرق مادها قبایل (aribi(ari-bi ساکن هستند. هرچند این اتنونیم آری بی قبایل ایرانی زبان را نشان میدهد، عبارت ایرانی نبوده بلکه به خاطر پسوند bi عبارت مادی میباشد. همین اسم را طوایف ایرانی زبان آنگونه که هرودوت نوشته به صورت آری زانتو به کار برده اند.بدین ترتیب اقوام آریایی که در سرزمین ماد ساکن شدند خودشان را آری زانتو به معنی قبیله آریایی و خود مادها آنها را آری بی در همان معنا می نامیدند.
بعضی از متخصین سعی کرده انداتنونیمهای paretaken و struxat را بشکل ایرانی زبان نشان دهند.اما این اسامی اتیمولوژی منطقی ندارند.
حتی ایجادیکی از این
اسامی به شکل paretaken)börü təkin ) و دیگری به شکل (truk-at(struxat را میتوان گمان کرد زیرا آنگونه که هرودوت به اول اسم bardiya//mardia یک s اضافه کرده(smerdis) می توانست نام turukat را به شکل struxat بنویسد.
ای.م دیاکونوف از قبایلی مانند bus,budiو maq که تحلیل اتیمولوژیکی دشواری دارند بحث میکند و budi ها را درغرب،bus ها را همدان و maq ها را در نزدیکی تهران می گنجاند. дьяконов,1956 .148
اگر نام قبیله bus ریشه این توپونیمها را تشکیل دهد در این صورت میتوان گمان کرد که bus ها هم در غرب و هم در شرق سرزمین ماد ساکن بوده اند و معنای لکزیک اتنونیم با قبایل boz-oq دیش اغوزها همخوانی دارد. اتنونیمbudi در سکاهای شمالی به شکل budin دیده میشود و هر دو اتنونیم در ترکی باستان با کلمات bod و budun به معنای "قوم" و"قبیله" میتوانند تشریح شوند.
برخی از قبایل آذربایجان در قدیم با اتنونیم maq که واریانتهای فونوتیکی همانند baq, bağa, mağ, muğ داشته ،نامگذاری شده اند. فقط در قفقاز جنوبی ده ها روستا با نامهای muğan, muğanlı که آزرها درآنهاساکن هستند وجود دارد.منابع قدیم"های" در این منطقه توپونیمهای baqavan, baqayarinc, bagink, baxaberd در مفهوم "مکان bağa ها" وbaxan-rot و roti-baxa در مفهوم "رود bağa" را ارائه میدهند.خانم سارا آشوربیلی به درستی نام باکو را مربوط به قبیله baq میداند.Ашурбейли,1983 ,27-28
تا همین اواخر همسایگان شمالیمان مانندروتول ها، ساخور ها، آوارها وسایر اقوام قفقازی مارابه شکل اسامی mağal, mağal,muğal وبه صورت سینونیم با مفهموم" ترک آزر" نامگذاری می کرده اند. هرودوت نیز ماق ها را یکی از 6قبیله مادی ارائه میدهد.
منبع آشوری در قرن ۸قبل میلادبین دریاچه های ارومیه و وان نام منطقه mukania را ذکر میکند.АВИИУ,41
معنی دوم کلمه ماق مفهوم "شامان" را