Skip to main content

در پاسخ به کامنت های

در پاسخ به کامنت های
Anonymous
عنوان مقاله:
ایران سرزمین زبان ها و ....

در پاسخ به کامنت های لیلا و دیگر دوستان عزیز در رابطه با مساله ملی و ستم ملی در ایران، دربین نیرو ها و عناصری که خود را چپ و سوسیالیست و کمونیست میدانند، به طور کلی،

دو نظر مشخص وجود دارد . برخی از چپ ها که از دید من، چپ و کمونیست تنها در حرف هستند، از موضع تمامیت ارضی ایران حرکت کرده و وجود آشکار ستم ملی در ایران را به نحوی از انحا، انکار میکنند. طرفداران این چنین نظریه ای ، به بهانه اینکه ، هر گونه بحث و گفتگو در باره مساله ملی ، مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را تحت الشعاع قرار میدهد ، نه تنها در نشریات خود اشاره ای به وجود ستم دیرینه ملی در ایران نمی کنند ،بلکه تا آنجا که در توان دارند در محافل سیاسی ، جلو هر بحثی در باره مساله ملی را موذیانه می گیرند و آنهائی زا که به درستی روی ستم ملی در ایران انگشت میگذارند، به مثابه ناسیونالیست این یا آن ملت تحت ستم ، آماج تیر ملامت و سرزنش، قرار میدهند. متاسفانه در بین چپ های ایران ،شمار این قبیل افراد شوونیست مدافع برتری ملت غالب، کم نیست. نمونه این چنین عناصر چپ اپورتونیست را در بین کامنت نویسان سایت " ایران گلوبال" ، یه روشنی میتوان مشاهده کرد. یک انسان انقلابی و مدافع رهائی کارگران و زحمتکشان وظیفه دارد علیه همه ستم هائی که در ایران چند ملیتی تحت سلطه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، وجود دارد پیگیرانه مبارزه کند. در ایران کنونی انواع ستمدیدگی ها و تعدیات، وجود دارد . ستم بر طبقه کارگر و استثمار بیرحمانه کارگران و توده های زحمتکش، ستم بر زنان که تحت رژیم قزون وسظائی حاکم ، در معرض بدترین اجحافات و تبعیضات قرار دارند، ستم بر مذاهب غیر مذهب رسمی شیعه دوارده امامی. از جمله ستم های بیشمار در جامعه کنونی ایران،یکی از بارزترین این ستم ها، همانا ستم ملی بر بیش از نصف اهالی کشور می باشد. چگونه یک فرد معتقد به سوسیالیسم و عدالت اجتماعی می تواند ستم ملی بر ملتهای غیرفارس ایران را فراموش کند؟ اینکه برخی از مدعیان چپ و سوسیالیسم در ایران ، این ستم آشکار را نمی بینند، مغهومی جز این ندارد که این قبیل اشخاص و نهادهای سیاسی که برای فریب توده ها در لباس چپ ظاهز میشوند، بهیچ وجه چپ و کمونیست نبوده و به مثابه شوونیست های کارکشته از امتیازات ملت غالب ، دفاع میکنند. کمونیست واقعی کسی است که علیه همه ستم هائی که در جامعه وجود دارد ، بدون قید و شرط و با تمام نیرو ، مبارزه می کند. حدود یک قرن است رژیم های ارتجاعی حاکم در ایران، ملت های غیر فارس را در معرض بیرحمانه ترین ستم ها قرار داده و زبان و فرهنگ آن ها به رنجیر کشیده اند . یک قرن تمام است ارتجاع حاکم با توسل به زور و قلدری، ملت های غیر فارس ایران را از دخالت در امور داخلی خود مانع شده است . در حالی که کارگران و توده های زحمتکش همه ملت های ساکن ایران از ستمدیدگی و استثمار و بی خانمانی رنج می برند، کارگران و زحمتکشان ملت های غیر فارس در معرض ستم دولایه قرار دارند . واقعیت ها نشان میدهد که ستم ملی بر ستم طبقاتی تاثیرگذاشته و این ستم را تحمل ناپذیر تر میسازد. ان کسی که خود را چپ و کمونیست فلمداد می کند و علیه ستم ملی در ایران مبارزه نمی کند، صرفا چپی است که فریب کارانه عنوان کمونیسم و سوسیالیسم را یدک میکشد. در مقابل چپ های اپورتونیست مدافع امتیازات ملت غالب ، چپ ها و کمونیست های وافعی و راستین قرار دارند که قاطعانه علیه تمام ستمدیدگی ها در ایران کنونی می جنگند و از حقوق پایمال شده همه انسا نهای مظلوم و ستمدیده ، دفاع میکنند. هدف اصلی یک فرد کمونیست، طبیعته مبارزه در راه رهائی کارگران و زحمتکشان و سرنگون ساختن سلطه سرمایه داری است . اما برای نیل به این هدف والا و رسیدن به سوسیالیسم و غدالت اجتماعی ، یک کمونیست علیه تمام ستم های موجوددر جامعه بحران زده کنونی و رژیم اعمال کننده این ستم ها مبارزه میکند . لازم به تذکر است که در رابطه با مساله ملی ،یک انسان چپ عدالت خواه ،قاطعانه و بدون هیچ قید و شرطی ار حق نعیین سرنوشت ملل در ایران چند ملیتی دفاع میکند. حق تعیین سرنوشت ملل که سازمان بین المللی کارگران در کنکره حود در لندن در سال 1896 آن را تایید کرده ایست،به ملت های ساکن یک کشور چند ملیتی این حق را میدهد که سرنوشت خود را به دست خود، تعیین کنند و این حق تعیین سزنوشت که در کنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس در سال 1903 تصویب شده، به مفهوم جدا شدن و تشکیل دولت جداگانه می باشد.