Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
این مؤلف در طي اقامت خود در ایران حتي شعري نیز به ترکي گفته بود.

نیز به ترکي گفته بود. در 1620 در باره دستور زبان
ترکي کتاب مفیدي نوشته و در مقدمه آن در باب اهمیت زبان ترکي و گستردگي جغرافیایي این زبان و ضرورت یادگیري آن سخن گفته بود. به گفته او، جغرافیاي زبان ترکي شامل قلمرو دولت قزلباشان (ایران، بغداد، افغانستان، قفقاز)، امپراطوري عثماني (اروپا، آفریقا، آسیاي صغیر، بالکان)، آسیاي مرکزي (ترکستان)،
و مناطقي دیگري مي شد که ترکان در آن جا زندگي میکردند.2/1 آدام اولئاریوس دیگر اروپایي مطلعي است که از سوي امپراطور فردریک فون هولشتاین به عنوان ایلچي کبیر آلمان به روسیه و ایران مأموریت یافت. این شخص از ماه نوامبر تا فوریه 1638 (1047ق.) در ایران به سر برد. اولئاریوس در ضمن توصیف ضیافتي که شاه به افتخار سفراي کبري ترتیب داده بود، مي نویسد: «بعد از اتمام ضیافت رئیس ایشیک آقاسي به زبان ترکي و با صداي بلند گفت: به برکت این سفره و دول ِت شاه و قدرت غازیان، الله الله مي گوییم. حاضران در ضیافت با هم در یک زمان تکرار کردند: الله،
الله»3 همین مؤلف مي نویسد: کساني که در دستگاه دولت صفوي بودند، به ویژه در ایالات شروان، آذربایجان،عراق، بغداد و کساني که در ایران زندگي مي کردند به فرزندانشان ترکي مي آموختند. وي در ادامه ميگوید: زبان ترکي در پایتخت صفویان (اصفهان) به قدري رایج است که با زحمت مي توان در این شهر به فارسي سخني شنید.4 همین مؤلف باز در ادامه مي گوید: اتباع دولت صفوي به ترکي و فارسي شعر مي خوانند. اشعار عمادالدین نسیمي، نوایي و فضولي را به ترکي و اشعار فردوسي، حافظ و سعدي را به فارسي
مي خوانند.5 ژان شاردن که در قرن یازدهم در ایران بوده مي نویسد: تنها اگر از ابهر به طرف شهرها و روستاهاي جنوبي حرکت کنیم، رواج زبان فارسي را خواهیم دید، هر چند باز زبان ترکي به مانند ابهر در این مناطق هم رایج است. اما این ترکي با زبان ترکي عثماني از لحاظ لهجه کمي تفاوت دارد.6 شاردن در بخشي از سیاحتنامه خود که مربوط به بحث زبان ها است، مي نویسد: «در دولت صفوي زبان رایج در دربار و در اردو ترکي است. زنان و مردان که در دستگاه دولت اند همگي به ترکي صحبت مي کنند. علت این امر، این
است که خاندان صفوي به ترکمنان نسب مي برند و زبان مادري ترکمن ها، ترکي است.7 سانسون که در 1683 (1094ق.) به ایران آمده و به مدت سه سال در اصفهان زیسته بود، ميگوید:
1. Ettore Rossi, Versi turchi e altri şeritte inediti di Pietro Della Vale, RSO, 22 1974. 92-98. 2. Ettore Rossi , importanze deli, inedita grammatica turca di Pietro Della Vale, Ani del XDC Congresso intemazionale degi Orientaliti, )Roma, 19993) 203.
3. Adam Olearius, Vennehrte neue Beschreibung der muscovitischen und Persiachen Reyse, (Schleswig, 1656) S.512.
4. Ayni kaynak. S.616. Ayni kaynak.S624.
5. Aynı Kaynak.S. 624.
6. Voyages du Chevalien en Perse (Paris, 1811), II,385-386.
7. Ayni kaynak. 4. kitab, s. 238.
ِپيام بهارستان / د2، س2، ش 6 / زمستان 1388
همگان در هنگام سخن گفتن این عبارت را به ترکي مي گویند: «قربان پادشاه، دین و ایمانم پادشاه، فداي
سر پادشاه شوم.»1 رافائل دومان که در سال 1644(1054ق.) در رأس هیأتي وارد پایتخت صفویان شده و در همان شهردرگذشته در کتابي با عنوان «وضعیت صفویه» که در 1660 (1070ق.) انتشار یافته راجع به زبان ترکي و فارسي در دوره صفوي مي نویسد: «زبان فارسي فقط در خارج از دربار صحبت مي شود، در حالي که زبان ترکي هم در دربار و هم در خارج از دربار صحبت مي شود.» این مؤلف زبان ترکي را از جهت دستوري با زبان یوناني و لاتیني مقایسه کرده مي نویسد: «زبان ترکي از لحاظ دستوري در قیاس با زبان لاتیني و یوناني هیچ نقص و کاستي ندارد. از طرف دیگر در زبان ترکي همچون زبان لاتیني، افعال بي قاعده وجود ندارد. اشتقاق اسامي و افعال در زبان ترکي تابع قاعده معین و مشخصي است.»2 همین مؤلف در 1684 (1095ق.) در باره دستور زبان ترکي و ویژگي آن رساله اي نوشته است. وي در این رساله عیت
زبان ترکي در دوره صفوي اطلاعات ارزشمندي در اختیار گذاشته است.3
انگلبرت کمپفر آلماني که طبیب و منشي مخصوص ایلچي ارشد سوئد بوده و در سال 1684 (1095ق)
همراه با یک هیأت سیاسي از سوئد راهي دیار صفویان شده در سفرنامه اش راجع به زبان ترکي مي نویسد: زبان ترکي که در دربار صفویان در اصفهان بدان صحبت مي شود، بیش از آن که زبان اهالي اصفهان باشد زبان مادري خاندان سلطنتي است. زبان ترکي در دربار صفویان و در میان اشراف