Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
در دربار صفویان و در میان اشراف دیوان سالار از چنان شأنو حرمتي برخوردار است که اگر دولتمردي نتواند بدان زبان سخن راند،

زبان سخن راند، بدو به چشم حقارت مینگرند.4 در اصفهان دوران صفویان فرهنگ لغتي به سه زبان ترکي، ایتالیایي و فارسي تهیه و تدوین شده که اکنون موجود است.5 این کتاب توسط یک راهب فرقه کاپوسین به نام رافائل دومان تحریر و تدوین شده است. این اثر به خودي خود مبین اهمیت زیاد زبان ترکي براي مبلغان دیني اروپایي است. این کتاب حاوي لغتهایي است که در گفتگوهاي روزانه به کار مي رفته است. محمد طاهر وحی ِد وقایع نویس، در سال 1070 قمري و در زمان سلطنت شاه عباس دوم مي نویسد: «پادشاه عالیجاه در هنگام بازگشت مصطفي پاشا به وطن خود، براي حفظ اعتماد او با خط شریف خود خطاب به بیگلربیگي شروان، منوچهر خان، امان نامهاي تحریر نمود.6 اسلوب و شیوه نگارش این امان نامه همانند احکام و فرامین ترکي رایج در دوره شاه اسماعیل
1. P. sanson, Estat Present du Royaume de Perse (Paris, 1694), S.137.
2. Raphael du Mans, Estat de la Perse en lan 1660 (Paris.1890), 134aqq.
3. Hakiniz: T.Gandjei, Turcica Agemica, London, 1989.
4. Engelbert Kaempfer, Amoenitatum exoticatum politico-phsico-medicacrum Fasciculi V, (Lemgoviae, 1712), S.144.
5. A. Bodroligeti, On the Turkish Vocabulare of the Isfahan Anonymous, Acta Orient. Hung. 21 (1968), S. 15/13.
6. محمد طاهر وحید(قزویني): عباس نامه، به اهتمام ابراهیم دهگان، اراک، 1329، ص. 255.

و شاه طهماسب بود.1 زبان این نوشته ها که زبان محاوره روزانه است، با زبان نوشته هاي عهد شاه عباس به بعد که از شیوه زبان عثماني تأثیر پذیرفته و در مراسله میان دولت صفویان و اروپائیان به کار رفته، زباني است میان آن زبان محاوره و این زبان مکاتبه. یعني زبان آن مکتوب ها، معجوني است از زبان ترکي
غربي(عثماني) و ترکي شرقي (صفوي). محض نمونه مي توان به دو مکتوب زیر اشاره کرد: 1مکتوب شاه صفي به پادشاه امپراطوري اطریش و مجارستان، فردیناند دوم. 2 مکتوب شاه سلطان حسین به فردریک اکسدوکس، دوک ساکسونیا و پادشاه لهستان.2 در تذکرههاي نویسندگان عثماني که در آن ها به مقایسه اسلوب شعر فضولي و شیوه شعراي عثماني
پرداخته شده، به گونه اي مبهم سخن رفته است.3 از نگاه من، آن ها به تفاوتهاي موجود در میان دو لهجه ادبي توجه لازم را مبذول نکرده اند. فضولي که از ایل بیات بود خود را ترک و زبانش را ترکي معرفي مي کند.4 او از شاعران منطقه روم عثماني و نیز شاعران عصر تیموري به عنوان فصحاي تاتار یاد مي کند.5
نخستین بار، صادقي، در اشاره به دو لهجه فوقالذکر از اصطلاح متکلمان قزلباش سود جست.6 اصطلاح ِِ
زبان قزلباش در عصر صفویان براي زبان ترکي رایج به کار مي رفت. این مسأله ناشي از این امر بود که در تشکیل دولت صفویان، قزلباشان آناطولي نقشي اساسي داشتند. بعد از انقراض صفویان، قزلباشیگري نیز از آن جهت که داراي هویت سیاسي و مذهبي بود، رواج خود را از دست داد و در طول زمان از بین رفت.
بر خلاف اظهار نظر برخي از نویسندگان، شاهان صفوي حامي شعر و ادبیات بودند. بعضي از شاهان و شاهزادگان صفوي، خود را شاعر ذوالسان [دو زبانه] ميدانستند. آن ها به ترکي و فارسي شعر مي سرودند و نویسندگان و شاعران را مورد تشویق قرار مي دادند.7 شاه عباس اول از یک طرف اصرار بر ترجمه کتاب «مخزن» اثر شاعر مشهور جغتایي و[اثر] شفایي به زبان فارسي داشت8 و از طرف دیگر از صادقي که ریاست کتابخانه سلطنتي را بر عهده داشت مي خواست که مثنوي مولانا جلالالدین را به ترکي ترجمه
L. Fekete Tiflis”te Philologia Orientalis”te 1973
کند.9
1. براي آگاهي از متن این دو مكتوب نگاه کنید به: 2. این نامه ها انتشار یافته است. نگاه کنید به:
İran şahlaruun iki Türkçe mektubu, TM, V-VI (1934-36), 269-247.
3. تذکره لطیفي ، نسخه خطي موجود در موزه بریتانیا، شماره 17339، برگ76. 4. فضولي در یكي از رباعیات ترکي خود در باره سه زبان ترکي، عربي و فارسي مي گوید: 5. کلیات فضولي، استانبول، 1924، ص. 6-7. 6. کلیات صادقي، نسخه خطي موجود در کتابخانه ملي تبریز، شماره، 1022. 7. فخري هروي:روضةالسلاطین، تصحیح خیام پور، تبری یز، شماره، 1022.
7. فخري هروي: ز، 1345، 4-12،21-28. و صادقي: مجمع الخواص، تصحیح و ترجمه، خیام پور، تبریز،1327،ص24. 8. نصرالله فلسفي: زندگي شاه عباس اول، تهران، 1324، ج2، ص39. 9. کلیات صادقي، 1021-22.
پيام بهارستان / د2، س2، ش 6 / زمستان 1388
هرنك يتاد ر يترح روت ر روامدز ي وتر يرنع
در دربار صفویان مقام ملک الشعرایي یک مقام و مرتبه رسمي بود. وظی