Skip to main content

ارمنی و کمونیسم

ارمنی و کمونیسم
Anonymous

ارمنی و کمونیسم
پان ارمنی ملقب به "تبریزی" ستاره دار،
که در عمل مدافع منافع تشکیلات داشناکسیون میباشد، کسی که خود را در لفافه کمونیسم قلابی پنهان کرده با چاخانهای شاخدار از سوسیالیسم دم میزند،

اما روزی نیست در "صفحه شما" ایرانگلوبال، خزعبلات، و چرندیاتش علیه مردم آزربایجان منتشر نشود.
او نه تنها از فلسفه دیالکتیک و جهانبینی مارکسیسم کوچکترین اطلاعی ندارد، حتا فاقد وجدان هومانیستی، و کمترین سواد سیاسی فرهنگی تاریخی و تئوریک است.
و انگار مثل "مانقوردها"، ماموریت دارد، مزخرفات بلندگوهای رژیم آخوندی و لاتائلات زمان شاه، رسانه های امپریالیست جهانخوار را در سایت ایرانگلوبال تکرار و نشخوار کند، حتا باید خاطر نشان ساخت که در این راستا لحظه ای از تنفر و آلرژی ضد تورکی اش کاسته نمی شود.
او با آنکه خود را مرتبط با تشکیلات "حزب کمونیست کارگری" میداند، سازمانی که در اصل یک تشکیلات پوپولیست، دگم و ضد کارگری است،
سازمانیکه رئیس خود خوانده اسبقش، به نام "منصور نکبت" ملقب به "ژوبین" یا "چوبون، و یا چوپان و چاروادار، که یک ارمنی افراطی ناسیونالیست بود، بطرز مشکوکی به دست رقبای سیاسی به کناری زده معدوم شد.
گر چه علت مرگ وی ظاهرن بیماری عروق و سرطان ریه ذکر شده بود. اما بعد ها شایع شد دستهای مرموز دیگری در عدم وی در کار بودند.
ارمنی داشناک! ملقب به "تبریزی" که عنصری ضد تورک و پر از تشویشات روحی، و عقده های التیام ناپذیر است، بطور مرتب و تحت نامهای بیشماری، تلاش میکند در صفحه ایرانگلوبال عقده های مزمن و نفرت آمیز خود را به هر طریق ممکن که بتواند، نسبت بمردم تورک به نمایش بگذارد، البته علل رفتار های مریض گونه او، تنها تشویش روحی نیست، بلکه یکی علل مخرب و ویرانگر آن، در واقع از تعلیم و تربیت خانوادگی سرچشمه میگیرند.
بطوریکه بنا بر عادات و رسوم در خانواده های ارمنی، با توجه به خصوصیات ناسیونالیسم افراطی داشناکسیون، بسیاری از خانواده های ارمنی بچه های خود را، از همان دوران کودکی ضد تورک بار می آورند. مثل اگر بچه ای حرف نشنود، و زیاد شلوغ کند، در گوشش به لحن ترسناکی میگویند؛
" اگر زیاد شلوغ کنی تورک می آید و تو را می برد." پایان نقل قول.
چنین است که کینه و نفرت ضد تورکی، عقده های التیام ناپذیرشان را به بچه هایشان نیز منتقل میکنند.
اکنون سوال اینست؛ آیا اینان دوستان ما هستند؟
چنانکه خوانندگان ملاحظه میکنند، ارمنی های ناسیونالیست و ضد تورک، نفرت و عقده های التیام ناپذیر، و آلرژی ضد تورکی خود را، از همان دوران کودکی به بچه های خود تلقین کرده آنها را ضد تورک بار می آورند.

یکی از علل آن بر میگردد به این موضوع که آنها در طی سالیان دراز به عنوان نظافتچی طویله اسبها، و یا نگهبان مستراح عمومی برای پادشان تورک انجام وظیفه میکردند، بطوریکه حتا "تبریزی ستاره دار "بارها در کامنتهایش گوئی که حسرت روزگاران گذشته نیاکانش را میخورد، اذعان داشته که عاشق مستراح های تورکان است.
زیرا مستراح های تورکان هم منبع در آمد و مستمری خوبی برای آنان بود، و هم تمیز و بهداشتی بوده است.

اکنون با توجه به اشارات فوق در خصوص موضع گیری ارمنی "تبریزی" نسبت به مردم تورک، که ریشه های تاریخی سبب آنست، در واقع عنصر تبریزی نه تنها چپ و یا سوسیالیست نیست، بلکه نما و شمای چپ را مثل رهبران سازمانی اش که فاقد سواد مارکسیستی هستند، بهانه قرار میدهد، تا بتواند به عنوان خرک پرش، تحت این نام بر روی مردم آزربایجان خیز بر دارد.
او در اصل یک شونیست افراطی ارمنی است،
منتها نمی تواند تحت نام ناسیونالیسم ارمنی، خود را مطرح کند. از این رو برای پیشبرد اهداف فاشیستی خود نیاز به پوسته چپ دارد، تا بدین طریق خود را استتار نماید.
او به زعم خود فکر میکند، میتواند در جغرافیای موسوم به ایران، که یک کشور چند ملیتی است، با هوچیگری و احمق شمردن مردم، در لفافه شعار تمامیت ارضی، بنوعی ناسیونالیسم ارمنی ـ فارسی را بر هم گره زده، غل و زنجیر استعمار پانفارسیسم را، به اسم ایران و ایرانیت بر گرده مردم به بندد.
با توجه به اینکه اهل سیاست بخوبی واقفند که هدف چنین فردی از تبلیغ شعار دروغین کمونیستی با ادعاهای پوچ "جهان وطنی"، در حقیقت خاک پاشیدن بر چشم مردم، ترویج نظام ملوک الطوایفی ارباب رعیتی شوروی سابق و تثبت ارتجاع سیاه استالینیسم است، که در لفافه آن تداوم پیوند ناسیونالیسم ارمنی، یعنی تشکیلات "داشناکسیون ـ آسالا" با پانفارسیسم تمرگز گرا را در مد نظر خود قرار میدهد. ادامه دارد....