Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/ibrahimsavalan/1006
مناطق مرکزی ایران از دوره خلافت اُموی، بیش از هزار سال، عراق عجم نامیده می‌شد که به همراه عراق عرب گاهی عراقین نیز گفته می‌شد. ترک‌ها یکی از ساکنان اصلی

اصلی عراقین بودند. حضور ترک‌ها در عراق عرب حداقل تاریخی 1200 ساله دارد و مقارن سال 800 میلادی ترک‌ها بدنه اصلی سپاه معتصم بالله عباسی را تشکیل می‌دادند. بیشتر اهالی عراق عجم نیز مقارن سال‌های هزار میلادی و در دوره غزنوی ترک‌ بودند بطوریکه تواریخ بیهقی و ابن‌الاثیر از رهبران طوایف ترک عراق عجم مانند یاغمیر، بوغا، گؤکتاش، قیزیل، منصور و ناس‌اوغلو یاد کرده‌اند.
در قرن دوازده میلادی منطقه عراق عجم به مرکزیت همدان محل تمرکز سلجوقیان بود و بیشتر ساکنان منطقه را ایل شاهسون تشکیل می‌داد که در عراق عرب (بغداد، کرکوک و اربیل) و عراق عجم (ساوه، همدان و قزوین) زندگی کوچرو داشتند. اکثر شاهسون‌ها بعدها در عراق عجم ماندگار شدند و برای همین به آنها باغدادلی شاسون (شاهسون بغدادی) نیز می‌گویند. آن دسته از شاهسون‌ها که امروزه در منطقه قله‌چار زرند و ساوه زندگی می‌کنند، نسب خود را به ایل بیات اوغوز، که از سده یازده میلادی در این منطقه ساکن است، می‌رسانند و منطقه زرند در طول تاریخ ایلخان‌نشین ایل بیات بود. در قشلاق زرند شهرکی به نام زاویه ایجاد شده بود که تا دوره قاجار ایلخان‌نشین فوج بیات بود و مزله‌قان ساوه ییلاق آن محسوب می‌شد. اهالی روستاهای یاتان و سامان منطقه مزله‌قان هنوز خود را بیات می‌دانند.

با وجود این همه دلیل مبرهن تاریخی و مردمی که امروزه در آن منطقه زندگی می‌کنند وقتی تاریخ نگاری ایرانی از همدان صحبت می‌کند همان ابتدا می‌گوید که همدان مرکز مادها بود و مادها شاخه‌ای از آریایی‌ها؛ پس همدانی‌ها همان آریایی‌های باستان هستند تمام. یافتن هویت قومی ساکنان همدان در دوره ماد به یافتن سوزن در کاهدان می‌ماند ولی با فرض اینکه آنها همان آریایی‌ها بودند مگر می‌توان مردم همدان را هزاران سال پیش داخل یک یخچال فریزر کرده‌ و حالا تقدیم بینندگان کرد و همه مهاجرت‌ها و تغییرات احتمالی قومی مردمان منطقه را نادیده گرفت.

تاریخ‌نگاری ایرانی ماهیتی ایدئولوژیک، ذاتگرا و ازلی‌انگار دارد و برای معتقدات خود حالتی ازلی و لایتغیر قائل است. برای همین توان پاسخگویی به پرسش‌های روزافزون مخاطبان را نداشته روز به روز عصبی‌تر و تهاجمی‌تر رفتار می‌کند. این تاریخ‌نگاری مفروضات خودش در پگاه تاریخ را به ایران امروزی دوخته ممالکی مانند آذربایجان، خراسان، ترکستان و عراق را در ظرف پیش ساخته خود می‌چپاند. غافل از اینکه، اگر همه مردم ایران دوهزار سال پیش یک زبان داشتند و قرن‌ها در این اقلیم‌های به غایت متفاوت زندگی می‌کردند، چنانکه آنتونی آرنولا در کتاب درآمدی بر زبانشناسی تاریخی (ترجمه یحیی مدرسی) می‌گوید امروز زبانشان چنان از هم فاصله می‌گرفت که همدیگر را نمی‌فهمیدند.