Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous
عنوان مقاله:
تجربیات را نباید در شکل دهی به فرهنگ سیاسی جامعه و هیأت حاکم نادیده گرفت. تاثیر آن در یکی

سالام اليكيم
https://t.me/c/1389469285/14646
كودتای ۲۸ مرداد در راستای ناکامی مشروطیت
«هنگام تبعید دراحمد آبادهرچه ازبرخی دوستان بی وفا وجرایدفحش شنیدم پرکاهی درمن اثر ننمود.زیراهمیشه این توصیه

این توصیه مادرم آویزه گوشم بودکه ارزش افراد درتاریخ به قدرشدائدی است که در راه مردم تحمل می کنند.»
مطالبه حقوق کشور ازیک دولت بزرگ استعماری ازسوی دکترمصدق ودفاع ازحقوق مملکت وملتش درمجامع جهانی آنچنان بودکه تا آن تاریخ بی نظیر بود.به همین منظورعنوان می شوداین نخستین بار درکل تاریخ جهان بود که رهبریک کشورفقیربالای چنین تریبونی رفت و علیه گفتمان سنتی استعمارگرحرف زد.دکتر مصدق این گفتمان رامطرح کرد که این منابع طبیعی درخاک کشور ماست واین تنها وتنها به عهده ماست که تصمیم بگیریم آن راچطور استفاده کنیم.هیچ کس تا آن‌ روز در دنیای مدرن امروزی وبالای چنین تریبونی،چنین سخنانی نگفته بود. در پی کاستن ازقدرت شاهدرعرصهسیاستبودبهاعتقادیرواندآبراهامیان،مشروطه‌شدن سلطنت ازبسیاری جهات برای دکترمصدق به اندازه‌ ملی‌ کردن نفت اهمیت داشت. دکترمصدق پرورش یافته،،مکتب انسانیت،،ودر انقلاب مشروطه عضو،،انجمن انسانیت،،اما در راستای انسانی راستین که آزادی واستقلال راطالب بود. وی با این پشتوانه از این ارزشها این همه را برای مردم و مملکتش می خواست او بدنبال عملی صالحی بود که قدر ملتش باشد‌.دکتر مصدقی که به گفته خودش،،تنهاگناه او ملی کردن نفت بود،،و من اضافه می کنم گناه بزرگتر او آزادی خواهی واستقلال طلبی ومبارزه باجهالت وخرافات ودادن شخصی به ملتی و کشوری واسطوره والگو شدن برای خلقی و مردمی درمنطقه وجهان که برای رسیدن به کرامت وشرافت وآزادی راهبر بود وهست.دولت دکترمصدق،برای برپایی دموکراسی پارلمانی دست به تلاش وافری زد،نهضت ملی ایران به رهبری دکترمصدق،یک جنبش اجتماعی دموکراتیک وضد استعماری بود که می خواست با احیای قانون اساسی انقلاب مشروطه،استبداد داخلی رامهار وبه مداخلات خارجی ها پایان دهد وبا استقرار یک حکومت ملی ونظام دموکراتیک، کشور را درمسیرتوسعه هدایت کند.امامقاومتحاکمه،مرتجعان،مالکان،دربار،عوامل مزدور بیگانه واجانب راه پیشرفت وپیروزی آن را سد کرد. در روزگاری که بساط دیکتاتوری تازه برچیده شده بود وهنوز دستگاه جانشین آن شکل نگرفته بود وپهلوی دوم ایام شباب رامی گذراند ونمی توانست کسی را بترساند،تاکودتای ننگین۲۸مرداد ۱۳۳۲ وپایان حکومت زنده یاد دکترمحمد مصدق، دورانی کوتاه(دوازده سال۱۳۳۲–۱۳۲۰)اما به تمامی معنی،امید آفرین ودرخشنده، تجلی یافت که بی شک ازنقطه های عطف تاریخ است. آشنایی بامفهوم دموکراسی،درک سازندگی احزاب،شناخت سیستم های اقتصادی وسیاسی و اجتماعی وآگاهی به عمق استعمار واستعمارزدگی و اشکال متنوع آن و جهانی اندیشیدن، همه در این دوره اذهان را به خود جلب کرد. این دوران، دوران گذر از یک دیکتاتوری کارآ، به یک دیکتاتوری ناکار آمد بود، اما درهمین وقفه کوتاه، چنان رایحه جانفزایی از دموکراسی در مشام جان ها پراکنده شد که وقتی انسان به آن می اندیشد، بیشتر به رویا می ماند تا به بیداری، احزاب و انجمن هایی پدید آمد؛ استعدادهای درخشان ظهور کرد، مبارزات مرامی بی برخوردهای حاد انجام می شد؛ دولت از مردم و نمایندگان آنها در مجلس حساب می برد و در تمام امور جریده می رفت و از سوی مردم، کمابیش کنترل می شد. دولت ملی و ناکامی تحقق آرزوهای یک ملت، باعث تشدید روند ملی شدن صنعت نفت در نزد ملت ایران گردید.دکتر مصدق با اتخاذ سیاست ملی گرایانه در جهت دیپلماسی قدرتمند و هوشمند خود در ملی نمودن نفت و استقلال کشور اقدام نمود. وی با شور و شوق ملی گرای و نیز برای اقناع احساسات ملی مردم ایران بیشتر قصد داشت ایران را به طور کلی از شر انگلیس برهاند.به قول دیوید لش: «برکناری مصدق مبین تحول بزرگی در خاورمیانه بود که بر اساس آن سیاست خارجی مصلحت طلبانه مبنی بر جنگ سرد جای خود را به سیاست خارجی مبتنی بر توسعه طلبی داد».
در واقع نهضت نفت بهانه و مظهری برای مطالبات ملی و بر جای مانده از نهضت مشروطه بود. درحالی که شکست این جنبش اجتماعی، در جامعه‌شناسی و فرهنگ سیاسی ایران تأثیر فراوانی بر جای گذاشت. کودتای ۲۸ مرداد تلخ و ناگوار بود هم چنان که شکست مشروطه و شکاف های اجتماعی حاصل از آن سنگین بود؛ و هم چنان که تشکیل دولت کودتایی و دیکتاتورانه رضاخان تلخ بود. در مجموع این تجربیات، از یک سو حکومت پهلوی قرار داشت که در پی جلب حمایت دولت های استعماری بود و در سوی دیگر جامعه ایران قرار داشت که تجربه های نافرجام و تفرقه افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را نباید در شکل دهی به فرهنگ سیاسی جامعه و هیأت حاکم نادیده گرفت. تاثیر آن در یکی افکنانه ای را مشاهده می کرد. انباشت این تجربیات را