Skip to main content

در طول تا ریخ، زمانی بوده که

در طول تا ریخ، زمانی بوده که
Anonymous
عنوان مقاله:
ایران سرزمین زبانها و ...

در طول تا ریخ، زمانی بوده که از طبقات و تضادهای طبقاتی خبری نبود . به همین منوال، مقوله ملت و شوونیسم و ستم ملی نیز مقوله های تاریخی هستند. یعنی ادواری از تاریخ زندگی بشر وجود داشته که در آن،

از مقوله ملت و ستم ملی ، نشانه ای وجود نداشته است. در دوران برده داری و فئودالیسم ، اقوام و طوایف بودند اما ملت ها هنوز پیدا نشده بودند. با پیدایش و رشد سرمایه داری مدرن، از دوران رنسانس به این طرف، ملت ها، ابتدا در بخش هائی از اروپا و بعد ها در نقاط مختلف جهان، به تدریج پدیدار شدند. در پراکندگی دوران فئودالیسم ، مقوله ای به نام ملت نمی توانست، وجود داشته باشد . با ظهور و تکامل سرمایه داری مدرن ، با ادغام و ترکیب اقوام و طوایف دوران فئودالیسم ، ملت ها پا به عرصه وجود نهادند. در ایران و دیگر کشور های مشرق زمین به علت دیر پائی فئودالیسم ، ملت ها دیر تر پیدا شدند. بارها از پان فارسیست ها شنیده ایم که می گویند شاهان و امیران ترک حاکم در ایران در طول صدها سال بر فارس ها اعمال ستم میکردند بدین ترتیب آنها در رابطه با ستم ملی درایران، نه شاهان پهلوی و رژیم جمهوری اسلامی ، بلکه سلاطین ترک حاکم در ایران و بلاد دیگر خاورمیانه را، مقصر و مجرم میشمارند. این یک دید کاملا نادرست و در خقیقت امر، نوعی از شوونیسم و پان فارسیسم می باشد. در تاریخ بعد از ظهور اسلام ، در ایران کنونی و بخش های دیگر خاورمیانه کنونی، سلسله های بیشماری از امیران و شاهان حکمروائی داشته اند . در آن ادوار تاریخی، نظام فئودالیته بر سرتاسر مشرق زمین حاکم بود. بهمین جهت نیز ، مقوله ای به نام ملت و ستم ملی وجود نداشت . شاهان ترک و فارس و عرب و مغول بر همه اهالی سرزمین های تحت سلطه ، یکسان اعمال ستم میکردند و در زورگوئی و ستمگری فرقی بین ترک و فارس و ... نمی گذاشتند. برعکس، شاهان ترک تبار از سلطان محمود گرفته تا قاجارها شعرای فارسی گو را سخت مورد نوازش قرار میدادند . شاعرانی هم که فارس زبان نبودند، برای برخورداری از صله و انعام شاهان و امیران، به زبان فارسی که در آن دوران، زبان شعر و ادبیات در مشرق زمین بود ، قصیده های غرا میسرودند و نه کرسی فلک را به قول سعدی زیر پا می نهادند تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان ها به زنند! ستم ملی در ایران از اواخر دوران قاجاریه آغاز شد و پایه های آن در دوران سلطنت استبدادی شاهان پهلوی، تحکیم گردید . در دوران حود رائی رضا شاه، زبان و فرهنگ و ادبیات فارسی بر همه ملت های غیر فارس ایران تحمیل میشد. رضا شاه و اعوان و انصارش کینه توزانه با زبانها و فرهنگ های غیرفارس، دشمنی میکردند . هم ،در آن دوران استبداد و خودکامگی بود که تدریس زبان فارسی در سرتاسر ایران اجباری گردید و اسامی ترکی و عربی و کردی بسیاری از شهرها و آبادی ها به فارسی تغییر داده شد. در دور افتاده ترین دهات آذربایجان و کردستان و بخش های دیگر کشور که مرکز زندگی ملت های غیر فارس بود ، - نقاطی که در آن اکثر اهالی سواد فارسی نداشتند- معلمین مجبور بودند در کلاس درس به زبان فارسی حرف بزنند ! شاهان پهلوی مشوق نژاد جعلی آریائی و پان ایرانیسم و پان فارسیسم بودند . رژیم جمهوری اسلامی نیر در 41 سال سلطه جنایت کارانه خود، در مجروم ساختن ملت های غیر فارس ایران، دنباله رو بی چون و چرای رژیم پان فارسیست و پان ایرانیست پهلوی ها بوده است . این سیاست برتری ملی و نژادی در طول حدودا یک قرن گذشته، ضزبه های محکمی بر پیکر زبان ها و فرهنگ های ملت های غیر فارس ایران، وارد ساخته است.