سخنی با آقای دوشکی

از سایت ایرانگلوبال را چنان اعلام میداشت، گویا یکی مفاخر بزرگ ادبی قرن، از میان ما رخت بر بسته به دیار باقی می شتابد، فکر میکرد شخصیت خیلی مهمی است،
چنان با آب و تاب، با توسل به کلمات احساساتی، به شعر "آقای جلال" نیز رحم نکرده، گوشه های آنرا پینه دوزی کرده، میگفت:
اگر بار گران بودیم رفتیم
...،
گوئی از نوابغ خارق العاده عصر حاضر است، بشریت در صورت نبود او در سایت ایرانگلوبال باید یک دقیقه سکوت اختیار کند!
برحسب احترام (جلوی خنده ام را میگیرم) تاکید از من.
در صورتیکه اگر کسی بخواهد از شاعر و یا نویسنده ای نقل قول ادبی کند، لازم است
1. نوشته را نه به دلخواه خود، بلکه عین نوشته را نقل و قول کند،
2. اسم نویسنده را قید نماید. نه آنرا بصورت تلویحی به اسم خود ثبت نماید. خوانندگان صادقت در امانت را در مسودات ایشان ندیدند. چنین کاری در اخلاق روزنامه نگاری، نوعی سرقت ادبی محسوب میشود.
3. ایشان با گستاخی و تکبر خارج از حد، با رفتار سبک، و سخنان سخیف و تحقیر آمیزش،
به ساحت جناب آقای سازخ که فردی اندیشمند، محقق و مورد احترام مردم آزربایجان است توهین میکند.
در صورتیکه سواد سیاسی، علمی، و اجتماعی جناب سازاخ چندین برابر بیشتر از سواد آقای دوشکی می باشد،
آقای دوشکی با خصوصیات گستاخ و سخیف اش، وی را فرد بیسواد و یا کم سواد خوانده، با تعریف و تمجید سخیفانه از خودش گویا چند زبان بلد است، در حقیقت کم سوادی و عقده های پان ایرانیستی، ماهیت ضد تورکی خود را به نمایش میگذارد.
طبق مثلی؛ عطر آنست که ببوید، نه عطار بگوید.
آقای دوشکی با بزرگ نمائی، باخصوصیات پان ایرانیستی،ادعای سواد کرده مدرک دکتری خود را به رخ میکشد، مدرکی که چندی پیش در همان انگلیس، پسر رفسنجانی با پرداخت چند هزار دلار دریافت کرد، چنانکه صدای اعتراض یکی از ایرانیهای همان دانشگاه بلند شد، میگفت؛ پسر رفسنجانی که نمیتواند انگلیسی صحبت کند، چطور مدرک دکتری میگیرد؟
با توجه به این موضوع مهم، لازم است از آقای دوشکی که خود را صاحب علم دانش، دیگران بیسواد تلقی میکند پرسید؛
4. مگر ایشان کدام قله های علم و دانش بشری را فتح کرده ست؟ کدام تز های نوین عصر حاضر را ارائه داده است؟ در کدام دانشگاه و یا دانشگاه های بین المللی آثار وی مورد توجه، و فحص و بحث آکادمیسین ها قرار گرفته است؟ کجا نامش مطرح است؟
آیا آقای دوشکی صاحب کشفیات جدید در زمینه علوم جاریست؟ منظور او از سواد خود چیست؟

نکند آقای دوشکی دارد از باد معده حرف میزند؟ آیا نباید از وی پرسید؛
مرد حسابی! در سن پیری! معرکه گیری؟
مجبوری در این باقی عمر، خود را مورد تمسخر مردم قرار داده آنها را بخود بخندانی؟

این پیر مرد! چرا حد و مرز خود را نمی شناسد؟ با گستاخی به ساحت جناب محترم آقای سازاخ عزیز، اسائه ادب میکند؟
ما قبلا تشبثات پان ایرانیستی او را به دیده اغماض گرفته، به احترام ملت بلوچ، چیزی نمی گفتیم. اما اکنون بنظر میرسد او نماینده ملت بلوچ نیست.
از نطر ما کسی که به اندیشمندان، سیاستمداران، محققین، مردم آزربایجان اسائه ادب و بی احترامی کند، خود را مقابل مردم آزربایجان قرار میدهد.
یک فرد، هر که میخواهد باشد، حقیرتر و کوچکتر از آن است که بخواهد به ساحت اندیشمندان آزربایجان پر روئی و گستاخی کند.
امیدواریم از این یه بعد آقای دوشکی حد خود را بشناسد، با عذر خواهی از محضر جناب سازاخ، دیگر جرات نکند، با تحقیر و هتک حرمت به ساحت رهبران سیاسی آزربایجان، ماهیت ضد تورکی، و بیسوادی پان ایرانیستی خود را به معرض نمایش بگذارد.
همیشه بیاد داشته باشد؛ در نزد سیاستمداران تورک ادب نگهدارد.