هدف پان ارمنی

به دفاع از فرد قاتلی مثل یپریم خان ارمنی میپردازد، کسی که ستارخان را به ضرب گلوله کشت، بطور آشکار اوج نفرت و دشمنی خود را نسبت به مردم تورک نشان میدهد.
چندی پیش کاربران، از تبریزی ستاره دار، اصل و نسب اش را پرسیدند، اما او به جای پاسخ دادن، سکوت کرد. بعد چندی طول نکشید که ارمنی تبار بودنش فاش شد،
معلوم شد هدف از شعار های کمونیستی اش، برای استتار ماهیت ارمنی بودنش است. تا مبادا وابستگی اش به بورژوازی سرمایه داری، همچنین وابستگی اش به کلیسای ارتدکس روس برملا شود،
او برای عوام فریبی، با یدک کشیدن آرم ستاره سرخ،
خود را کمونیست معرفی میکند، اما تعجب دراینجاست بجای کار کردن، در آغوش کشورهای سرمایه داری لم داده، کارتن خوابی و راحت طلبی میکند، و این با ماهیت طبقاتی کارگران مغایرت دارد.
او گویا به زعم خود؛ احتمالا حس بویائی اش چنان بر رایحه مدفوع خویش خو گرفته، فکر میکند کارگر و برزگر نیز مثل او کارتن خوابی، تن آسائی میکنند،
از طرفی با تبلیغ ناسیونالیسم لجام گسیخته پانفارسیسم، تحت پوشش دفاع از "تمامیت ارضی"، تحمیل هژمونی اقلیت فارس بر جغرافیای موسوم به ایران را تبلیغ میکند،
از طرفی با تلفیق منافع داشناکسون ارمنی با منافع اقلیت فارس هندی تبار، با تبلیغ تمرکز گرائی، که ذره ای حقوقی ملی مدنی، نسبت به مردمان ایران، مخصوصا نسبت ملت آزربایجان قائل نیست، سیاست نژاد پرستی داشناکسیون را در لفافه شعار پان ایرانیستی و ایرانیت پیش میبرد.
او با مرتبط دانستن تلویحی خود با ایده ئولژی کلیسای ارتدکس روسی که در نوع خود یکی از ارتجائی ترین، عقب مانده ترین، و دگم ترین مذاهب دنیاست، بحدی که حتا کلیسای کاتولیک روم، افکار دگم و افراطی آن را مردود می شمارد، با اینحال تلاش دارد با نشر هرزنامه های مختلف در تارنمای ایرانگلوبال، علیه مردم آزربایجان لجن پراکنی کند، بدینگونه با توهینهای چاله میدانی نهایت کینه و دشمنی دیرینه خود را نسبت به ملت تورک نشان میدهد.

او با تبلیغ راسیسم پانفارسیسم، تحت پوشش ایران و ایرانیت، چنان صفحه ایران گلوبال را به گند کشیده که خوانندگان فکر میکنند، نکند او اجیر شده وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و یا ستون پنجم کلیسای ارتدکس روس می باشد؟،
کسی که اینچنین سینه چاک، اوامر دیکتاتور هائی مثل "ملا حسن روحانی"، "داشناک پاشه نیان" و "پوتین" را اجرا میکند؟
او نه تنها به دموکراسی، و حقوق فرهنگی و ارزشهای اجتماعی مردم ایران بچشم حقارت مینگرد، حتا گستاخی و ترویج لمپنیسم را به حدی رسانده، بخودش اجازه میدهد، بحقوق زبانی ـ فرهنگی مردم آزربایجان توهین نموده با کلمات سخیف و تحقیر آمیز،
زبان چهل میلیون مردم تورک را؛ زبان خواهری، زبان عمه ای، زبان خاله ای، زبان دایه ئی... و امثالهم بنامد.
اینک خواننده از خود میپرسد آیا چه فرقی بین او، و جلادان رژیم پانفارس تهران، و یا شاه الهی های منفور، و پان ایرانیستهای تمامیت خواه وجود دارد؟
آیا او تحقیر و توهین به مردم تورک را، از رهبر معدومش، از "منصور نکبت ارمنی"، یاد گرفته است؟... ادامه دارد