ادامه از کامنت پیشین...از

کرده. این سدسازیها آسیبهای زیست محیطی فراوانی به بار آورده و با اعتراض فعالان محیط زیست همراه شده. در یکی از این اعتراضات در سال 2011 معلمی بازنشسته به نام «متین لوکومچی» در هوپا – آرتوین (واقع در دریای سیاه - کارادنیز) به سبب شدت عمل پلیس دچار ایست قلبی شد و فوت کرد. مدتی بعد، یک جایی، اردوغان درآمد که : بله! اعتراضاتی هم شد و یکی از اینها که اسمش را نمی دانم و زیاد هم دانستنش برایم مهم نیست، در اثر حمله قلبی فوت شد (نقل از حافظه). حال، در روزهایی هستیم که در یکی از شهرهای دیگر کارادنیز (گیرسون) سیلی ویرانگر باعث خساراتی فراوان و کشته شدن تعدادی از مردم شده است (تا جایی که تعقیب کردم 8 نفر، شاید بیشتر هم شده باشد). یک دلیل این فاجعه، خرابی بخشی از همین سدهای ساخته شده و مجوزهای ساخت و ساز صادر شده در مسیل رودخانه بوده است. البته در این بین تعدادی از وزرا از جمله وزیر امور داخله (سلیمان سویلو) به منطقه رفته، به بهانه بررسیهای محلی مشغول اجرای نمایش و شو به منظور رنگ کردن مردم ساده دل شدند (مثلا سوار لودر شدند و کارهایی از این دست). یعنی همان کارهایی که سرداران سپاه در جریان سیل لرستان انجام می دادند. مرتجعین پوپولیست همگی یک جورهایی به هم شبیه هستند و از نظر بای تهرانلی و بای تهرانلیها این دزدان سر گردنه انسانهایی میهن دوست و امثال متین لوکومچی ها خائن به میهن به شمار می روند!
به عنوان حرف آخر، بای تهرانلی می گوید چرا هویتت را فاش نمی کنی تا میت به حسابت برسد؟ من به غیر از اظهار نظر در چهارچوب آزادی بیان کاری انجام نمی دهم و این کار جزو حقوق اولیه من است. اصولا چرا باید از افشای هویتم در یک کشور دموکراتیک هراس داشته باشم؟ ولی واقعیت این است که هراس دارم چون که ترکیه مدتهاست دیگر کشوری دموکراتیک نیست، همان طور که ایران و عربستان دموکراتیک نیستند و مخالفین فکری برای اظهار نظر در هراس هستند. در اصل، بای تهرانلی دارد به ماهیت غیر دموکراتیک و سرکوبگر حکومت آک پارتی اعتراف می کند. می دانید، دوستی خاله خرسه که می گویند همین است. در ترکی مثلی داریم که به یکی گفتند خاطراتی از پدر مرحومت تعریف کن تا یادی از ایشان کرده باشیم، شروع کرد به تعریف ماجراهای ک..دادن پدرش! حالا حکایت بای تهرانلی است که حتی دفاع درست و حسابی از آک پارتی را هم بلد نیست!