Skip to main content

پان ایرانیست ها و پان فارسیست

پان ایرانیست ها و پان فارسیست
Anonymous
عنوان مقاله:
ایران ، سرزمین زبان ها و ....

پان ایرانیست ها و پان فارسیست های قسم خورده ، کسانی که به زبان و فرهنگ و ادبیات ملت های تحت ستم ایران پشیزی قائل نیستند ، مرتبا در بخش های مختلف ایزان گلوبال ، مطالبی

در ستایش از زبان فارسی نوشته و در برجسته کردن این زبان ، حد و مرزی نمی شناسند. این شوونیست های زبانی و نژادی با این زیور و زینت بستن به قامت زبان فارسی ، بر تسلط ناهنجار و غیر عادلانه این زبان در ایران و سرکوب زبان های دیگر رایج و دایر در این کشور اسیر در چنگ ارتجاع ، مهر تصدیق می نهند. در کشوری که در آن بیش از نصف اهالی کشور را ملل غیر فارس تشکیل میدهند ، چنین مداحی ها و اغراق گوئی ها در زمینه زبان مسلط و رسمی، هدفی جز تداوم تسلط زبان و ادبیات فارسی و محو و نابودی زبان ها و فرهنگ های ملل غیر فارس ایران را دنبال نمی کند. این کامنت نویسان برتری طلب و نژادپرست در واقع امر ، هنوز در قرون و اعصار گذشته زندگی می کنند و در نهایت بلاهت و نادانی، حقایق ملموس دنیای امروز را انکار مبکنند. اگر تاریخ جهان را ورق بزنیم خواهیم دید که در اروپا در تمام دوران فئودالیته ، زبان لاتین زبان کلیسا و کتابت و تدریس بود . با فرارسیدن رنسانس و ظهور و رشد بورژوازی در بخش هائی از اروپا ، به تدریج زبان های ملی در تمام زمینه ها جای زبان لاتین را گرفتند و به تسلط این زبان در اروپا پایان داده شد. در فرانسه ، ایتالیا، اسپانیا ، آلمان و انگلستان ، به کار بست زبان های بومی مرسوم و متداول شد. در بلاد مشرق زمین نیز به مانند اروپا زمانی زبان فارسی، زبان متداول شعر و ادبیات و تاریخ نویسی بود . شعرا و ادبا و مورخین اقوام غیر فارس ، به زبان فارسی آتار خود را تدوین میکردند. با رسیدن پای سرمایه داری مدرن به مشرق زمین، در این بخش از دنیا نیز ، با ظهور ملت ها ، زبانهای ملی نیز به جلو رانده شدند. شعرا و نویسندگان متعلق به ملت های مختلف که از ادغام اقوام، تشکیل شده بودند، در زبان های ملی به خلق آثار پرداختند. برای نمونه، 150 سال پیش، متفکر و نویسنده آذربایجانی ، میرزا فتحعلی آخوند زاده ، به شیواترین وجهی به زبان ترکی آذری، نخستین نمایش نامه ها را در قاره آسیا، خلق کرد. در کشورهای چند ملیتی مثل ایران که در آنها همواره رژیم های سرکوبگر و استبدادی بر سر کار بوده اند ، زبانها و ادبیات ملت های تحت ستم با توسل به زور و فلچماقی ، قدعن اعلام گردیده و به بوته فراموشی سپرده شده اند. در این کشور های اسیر در چنگ استبداد و خودکامگی، رژیم های زورگو، ستمگرانه زبان رسمی و فرمایشی را به ملت های غیر خودی، تحمیل کرده اند. در ایران، در تمام دوران پهلوی ها، هیچ نویسنده و شاعر و ومحقق متعلق به ملت های غیر فارس اجازه نداشت به زبان بومی خود، آثارش را بنویسد . به همین جهت نیز مجبور بوده است به زبانی بیگانه که همان زبان فارسی می باشد به نوشتن و خلق آثار به پردازد . این پان فارسیست های بیسواد و متعصب نمی فهمند که زبان فارسی برای ملت های غیر فارس ایران، چیزی جز زبانی بیگانه و تحمیلی نه می باشد . طی ده ها سال،تحمیل این زبان سبب شده است که زبان و ادبیات ملت های غیر فارس ایران لطمات جبران ناپذیری متحمل گردد. شواهد و دلایل غیر قابل انکاری وجود دارد که نظر مرا در این مورد، کاملا تائید می کند. این یک واقعیت است که تحمیل زبان فارسی ، مانع رشد و شکوفائی زبان و فرهنگ ملت های غیر فارس ایران میباشد . درعین حال ، این فاجعه که نویسندگان و شعرای متعلق به ملت های غیر فارس، مجبور بوده اند به زبان فارسی آثار خود را بنویسند ، شکاف و فاصله عمیقی بین اهل قلم متعلق به ملت های غیر فارس و آحاد این ملت ها ، ایجاد کرده است . اهالی هر ملتی شوق و اشتیاق وافری دارند که به زبان بومی خود در مدارس تحصیل کرده و کتاب ها و نوشته هائی که میخوانند به زبان خود آن ملت باشد نه زبان دیگری که با زور سرنیزه به آنها تحمیل شده است . اگر آتار تابناک صمد بهرنگی به زبان ترکی نوشته میشد، طبیعته تاثیر و نفوذ آن در خلق آذربایجان ، به مراتب بیشتر بود. . شوونیست های فرهنگی و نژادی که اینهمه در زمینه مخاسن و مزایای زبان فارسی ، پرگوئی میکنند . هرگز درک نه کرده اند که بلوچ ها ، کردها ، آذربایجانی ها, عرب ها و ترکمن های ساکن ایران چقدر از تحمیل زبان فارسی رنج میکشند و از این زور گوئی و تحمیل، بیزارند.