Skip to main content

تقدیم به کامنت نویسان

تقدیم به کامنت نویسان
Anonymous
عنوان مقاله:
جوابی به ضد کمونیست های کامنت نویس!

تقدیم به کامنت نویسان رنگارنگ ضد کمونیست در ایران گلوبال زمانی بود شوروی و چین کشورهای شکوفان سوسیالیستی بودند . در این کشور ها، طبقه کارگر در قدرت بود و سرمایه داری جای خود را

به سوسیالیسم، داده بود . به دنبال انقلاب پیروزمند اکتوبر شال 1917، که سرمایه داری را در سرزمین وسیع روسیه بر انداخت، آن چنانکه اسناد و مدارک غیر قابل انکار نشان میدهند، قدرت های متجاوز امپریالیستی که از استقرار سوسیالیسم در شوروی سخت به وحشت افتاده بودند ، تمام مساعی خود را به کار بستند که سرمایه داری را دوباره در شوروی احیا کنند. اما تمام تلاش های آنها در جهت محو نظام سوسیالیستی در شوروی، نقش بر آب شد . در نتیجه مساعی حکومت سوسیالیستی و تلاش و فداکاری های کارگران و توده های زحمتکش ، روسیه عقب افتاده دوران تزاریسم که چهار سال شرکت در جنگ جهانی و سه سال جنگ داخلی ، نیرو و توانش را سخت به تحلیل برده بود ، در مدت کوتاهی به کشوری پیشرفته در تمام زمینه ها، مبدل شد . در جنگ جهانی دوم که نازی های هیتلری به قصد نابودی نظام سوسیالیستی دست به تجاوز علیه کشور شورا ها زده بودند، حکومت سوسیالیستی، تحت رهبری استالین ، نازی های تجاوز کار را شکست داده و با تلاش و جان فشانی تحسین آفرین توده های زحمتکش، ، پوزه فاشیسم درنده خو را به خاک مالید. در سال های پس از جنگ جهانی دوم نیز ، دولت شوراها در ترمیم و بهبودی اوضاع اقتصادی و بهتر ساختن شرایط زتدگی زحمتکشان ، گام های موتر بر داشت . لنین در زمان حیات خود ، پیش بینی کرده بود که در کشورهای سوسیالیستی، امکان برگشت سرمایه داری وجود دارد . در انقلاب سوسیالیستی ، بورژوازی شکست خورده و قدرت سیاسی را از دست میدهد . اما در جامعه سوسیالیستی، سرمایه داران هنوز وجود دارند و در جستجوی بهشت از دست رفته و در جهت برگشت اوضاع به حال سابق، از هیچ کوششی فروگزاری نمی کنند . سرمایه داری بین المللی یعنی قدرت های امپریالیستی هم به طرق مختلف از تلاش های بورژوازی شکست خورده در یک کشور سوسیالیستی در جهت احیای سرمایه داری، حمایت میکنند . در شوروی ، رویزیونیست ها و مدافعین سرمایه داری که در سه سال آخر عمر استالین ، بسیار فعال شده بودند ، به دنبال مرگ مشکوک استالین در سال 1953، سرمایه داری را در خاک شوراها احیا کرده و دیکتاتوری پرولتاریا را به دیکتاتوری بورژوازی ، مبدل ساختند . در واقع پس از مرگ استالین، ذیگرسوسیالیسمی در شوروی وجود نداشت. نگاهی اجمالی به تاریخ سوسیالیسم و مقایسه روسیه غرق در فساد و تباهی کنونی که در آن میلیارد ر خودکامه ای به نام پوتین حکومت می کند با شوروی سوسیالیستی دوران لنین و استالین ، هر انسان عدالت خواهی از احیای سرمایه داری در آن کشور، دچار رنج و اندوه میشود . همه پرسی ها و آمار، همه به روشنی نشان میدهد که استالین هنوز در بین آحاد اهالی روسیه، از محبوبیت روز افزونی برخوردار است . حال آنکه کسانی نظیر خروشچف که به ارمانهای والای سوسیالیستی خیانت ورزیدند ، به مثابه افراد حقیری به بوته فراموشی سپرده شده اند. جنگ و کشمکش بین بورژوازی جهانی و انبوه عظیم کارگران و زحمتکشان در کشورهای مختلف سرمایه داری هنوز به پایان نرسیده و شبح کمونیسم همچنان نظام های سرمایه داری را همه جا تهدید میکند .یقین داشته باشیم همانطور که مارکس می گفت پرولتاریا در تجزیه تحلیل نهائی، گورکن سرمایه داری خواهد بود. اینکه قلم به دستان مدافع نظام های سرمایه داری ، در همه کشورها دیوانه وار به کمونیسم و سوسیالیسم و رهبران انقلاب های سوسیالیستی حمله میکنند و در بدنام کردن کمونیست ها از هیج دروغ و بهتانی ابا ندارند. بهترین گواهی بر حقانیت این امر است که تلاش پرولتاریای جهانی در استقرار نظام های سرمایه داری همچنان ادامه دارد و در جنگ بین پرولتاریا و بورژوازی،حرف آخر را بلا تردید کارگران و زحمتکشان خواهند زد. در کامنت دیگری، در رابطه با احیای سرمایه داری در چین، مطالبی خواهم نوشت