سالام اليكيم

من تُرکم و سر مستم , تُرکانه سلح بستم .
در ده شدم و گفتم : سالار سلام علیک .

دیوان شمس - غزلیات / غزل شماره 1318

- - - - - -- - - - - - - - - - - - - - - -

رهاکُن حرف هندو را , ببین تُرکان معنی را
من آن تُرکم که هندو را نمی‌دانم - نمی‌دانم
( هندو : زبان دری )

دیوان شمس - غزلیات / غزل شماره 1439

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

خَمُش کن کز ملامت او , بدان ماند که می‌گوید .
زبان تو نمی‌دانم , که من تُرکم - تو هندویی

دیوان شمس - غزلیات / غزل شماره 2553

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بیگانه مگیرید مرا زین کویم
در کوی شما خانه‌ی خود می‌جویم

دشمن نیم ارچند دشمن رویم
اصلم تُرک است , اگرچه هندی گویم

دیوان شمس - رباعیات / رُباعی شماره 1186

تهیه و تنظیم عبدل کم از بندرترکمن

@jehhoonanjomany