Skip to main content

مدافعین نظام سلطنتی، در

مدافعین نظام سلطنتی، در
Anonymous
عنوان مقاله:
از ساسانیان تا پهلوی ها

مدافعین نظام سلطنتی، در عین حال بدترین شوونیست ها در برخورد به تاریخ ایران هستند. هنوز قلم بدستان سلطنت طلب در زمینه فر و شکوه دوران شاهان هخامنشی و ساسانی و رابطه بین شاهان پهلوی و این

سلسله های پادشاهی ، قلمفرسائی میکنند. یادمان نرفته است که شاه شاهان، محمد رضا شاه، جشن دوهزار و پانصد سالگی سلطنت را در ایران در خرابه های تخت جمشید برگزار کرده و بسیاری از سران کشورهای جهان را به این مضحکه آریامهری دعوت کرده بود . شاه خودکامه،برای جاودانه ساختن سلطنت استبدادی خاندان خود، مهمانی شاهانه ای برپا کرده و میلیون ها دلار از ثروت های کشور را بر باد میداد . غافل از اینکه همین جاه طلبی ها و ولخرجی ها ، بر خشم و انزجار توده ها غلیه رژیم ساطنتی به مراتب می افزود. در این جشن کذائی، شاه متکبرانه روح کوروش را مخاطب قرار داده و به این پادشاه نیمه افسانه ای اطمینان میداد که در گورش آسوده بخوابد که جانشین بحق وی بیدار است و از تخت کیان و سلطنت هخامنشیان و ساسانیان با تمام نیرو، صیانت به عمل می آورد. شاه خودکامه این را نمی دانست که ذر روز واقعه، روح کوروش به دادش نخواهد رسید و بنیاد سلطنت خاندان پهلوی را خشم روز افزون توده ها بر خواهد کند. نویسندگان سلطنت طلب که تاریخ را چیزی جز تاریخ شاهان و امیران نمیدانند ، هنوز در جهت احیای سلطنت خاندان پهلوی قلم فرسائی کرده و در رابطه با عظمت تاریخ دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی در ایران ، افسانه بافی می کنند . همین نویسندگان شوونیست آزیا مهری ، بر برتری نژادی و زبانی ایرانیان - بخوانید فارسها - سخت تاکید ورزیده و ملت های غیر فارس ساکن ایران را به مثابه اقوام مهاجم و مهمان و ... تحقیر می کنند . نگاهی اجمالی به تاریخ 25 قرن گذشته ، به روشنی نشان میدهد که شاهان و امیران و گردنکشان حاکم در ایران و بخش های دیگر خاورمیانه ، در اغلب موارد، "خون پاک آریائی " در رگهایشان جاری نبوده است . در دوران حکومت پهلوی ها ، تاکید مبلغین و محققین آریا مهری بر روی دو سلسله پادشاهی بود . هخامنشیان و ساسانیان . شاهان این دو سلسله در حدود600 سال در سرزمین هائی حکومت داشتند که ایران کنونی هم جز آن بود . سلطنت اشکانیان - پارت ها- بیش از 500 سال طول کشید . در دوران پهلوی ها، به این بخش از تاریخ گذشته، نوجهی مبذول نمیشد . احتمالا این واقعیت که در دوران اشکانیان در سرزمین های زیر سلطه این سلسله، ملوک الطوایقی برقرار بود ، حوش آیند رضا شاه که ایرانی یک پارچه تحت سلطه نژاد "خالص" آریائی میخواست، نبود! در هر حال ، عمر سلطنت ساسانیان با حمله اعراب مسلمان به پایان رسید و ایران و سرزمین های مجاور، به مدت سیزده قرن در دست امرا و سلا طین عرب و ترک و مغول بود . با در نظر داشتن این امر که پس از کشته شدن داریوش سوم هخامنشی، یک صد سال هم جانشینان اسکنر در ایران فرمانروائی داشتند، در واقع امر از تاریخ 2500 ساله ایران، بخش اعظم آن، تاریخ سلطنت امرا و سلاطینی می باشد که مطلوب نظر سلطنت طلبان دو آتشه آریامهری نیست . در چنین صورتی ، تظریه تاریخ سال2500 پادشاهی در ایران، افسانه است که مبلغین و محققین دوران جکومت شاهان پهلوی برای تداوم سلطه استبدادی این سلسله اختراع کرده اند. مدافعین بر گشت سلطنت، از یک طرف از تاریخ دو هزار و پانصد ساله و گاهی هفت هزار ساله دم میزنند و از طرف دیگر ، شاهان و امیران ترک و عرب و مغول را به مثابه مهاجمین بیگانه ایران بر باد ده، قلمداد میکنند ! لازم است به این نکته هم اشاره کنم که تاریخ ایران، تاریخ سلاطین و امرای حود کامه فارس و ترک و عرب و مغول نیست . تاریخ واقعی ایران ، تاریخ توده های محروم و ستم دیده شهر و ده است که طی قرن ها،با تلاش و کار طاقت فرسای خود ،تداوم زندگی اجتماعی را تضمین کرده ا ند . شاهان و امیران ، با زور و قلدری، بر انبوه ز حمتکشان حاکم بودند و زالو صفت خون توده کار و زحمت را می مکیدند تاریخ ایران،مشحون از مبارزات و قیامهای خونین توده های به ستوه آمده است که دز زیر یوغ شاهان و امیران، اسیر و دربند بودند. .تاریخ ایران، تاریخ لشکر کشی ها و جنایات کوروش ها ، شاپور ذوالاکتاف ها ، سلطان محمود ها ، چنگیزخان ها، رضا شاه ها و دیگر سلاطین قلدر و خودکامه نیست ، تاریخ ایران ، تاریخ مزدک ها ، بابک ها، ستارخانها و هزاران زحمتکش دلیر و از جان گذشته دیگری است که همواره پرچم مبارزه را علیه مستبدین و خودکامگان، بر افراشته، نگه داشته اند.