Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous
عنوان مقاله:
یک راه حل حداقلی و نسبی وجود دارد:

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/232366
هویت ما – بیزیم کیملیک-(صفحۀ اول از سه صفحه)
: اکبر آزاد

ترکان آذربایجان و در ادامۀآن سرزمین آذربایجان موردتهاجم سیستماتیک و برنامه ریزی شدۀ مضاعف

مضاعف، بلکه چندین جانبه قرار دارد. این تهاجم هم از سوی بظاهر دوستان، و هم از سوی دشمنان صورت میگیرد. همانطور که همگان میدانند، این ضدیت با ترکان آذربایجان در ایران از زمان تشکیل دولت قاجاریه خصوصاً جنگهای روسیه- قاجاریه شروع شده و هنوز هم ادامه دارد. زمانی بود فقط دشمنان و بعضی از عوامل خود فروخته در دوران حکومت قاجارها از جمله میرزا یعقوب و پسرش میرزا ملکم و به طور کلی عوامل ماسونی عضو در تاریکخانه و فراموشخانۀ میرزا ملکم، همچنین اغلب اعضای لژهای ماسونی دوران مشروطه و تمام عوامل ریز ودرشت رژیم پهلوی نظیر سید حسن تقی زاده، عبدالرحیم خلخالی، سید احمدکسروی، ایرج افشار، نفیسی، اقبال آشتیانی، بهار، قزوینی، محیط طباطبایی، ممتحن و... صدها شخص ریز و درشت دیگر. رفتارها تهاجمی این عوامل به تدریج به عادت ثانویه تبدیل و در آموزش عمومی و رسانه های جمعی تثبت شد که هنوز هم ادامه دارد و باز تولید میشود. در دوران معاصر هم افراد نظیر شیخ الاسلامی، حدادعادل، طباطبایی، ولایتی و... ضدیت و مخالفت با ترکان را تداوم بخشیده اند. علاوه بر اینها باید تأکید کرد که تمام جریانهای چپ و کمونیستی متأثر از اردوگاه شوروی و چین کمونیست هم، به شیوه خود و در قالب الفاظ و عبارات به ظاهر انقلابی و در عمل همسو باجریانهای ماسونی فوق الذکر، با زبان و فرهنگ ترکی ضدیت میکردند و کمابیش همچنان ضدیت میکنند. دلیل عمده این ضدیتهای کمونیستهای ایرانی با عنصر ترک و زبان و فرهنگ ترکی، علاوه بر پرورش یافتن در چهارچوب آموزش عمومی حاکم؛ تبعیت از سیاستهای روسیۀ شوروی و چین کمونیست بود. تضاد روسیۀشوروی و چین کمونیست با خلقهای ترک منطقه دو دلیل عمده داشت و دارد:
1⃣ کینۀشکستهایی دارندکه روسها و چینیها در طول تاریخی از امپراتوریهای ترک متحمل شده بودند.
2⃣ اختلاف منافعی که روسیۀشوروی و چین کمونیست با خلقهای تُرک تحت سلطۀ و اسارت خود، از جمله با ترکان اویقور، قازاق، قیرقیز، اؤزبک، تورکمن، تاتار، ترکان آذربایجان و... داشتند و دارند.مهاجمان ضد فرهنگ و زبان ترکی، ابتدا و به طور معمول از بیرون برعلیه هویت مردم ترک آذربایجان و موجودیت جغرافیای آذربایجان فعالیت میکردند. این دشمنان از یک سو میگفتند: اهالی آذربایجان بر اثر هجوم قبایل ترک آسیای میانه تغییر زبان داده و ترک شده اند. مثلاً عده ای میگفتند باهجوم ترکان غزنوی و سلجوقی تُرک شده اند. ویا عده ای چنین تبلیغ میکردند که گویا با هجوم مغولها و ایلخانیان ویا استقرار آغ قویونلوها، قارا قویونلوها ترک شده اند، عده ای هم تشکیل دولتهای صفوی، افشار ویا قاجارها و... را سبب ترک شدن اهالی آذربایجان و سایر نقاط ایران میدانستند و میدانند. و حضور ترکان در ایران را حداکثر به زمان استقرار غزنویان و سلجوقیان (حدود هزارسال پیش) مربوط میدانستند و شواهد تاریخی قبل از آنرا نادیده گرفته و انکار میکردند و میکنند. در حالی که سوابق و شواهد تاریخی حضور ترکان در ایران و آذربایجان به قبل از سلجوقیان بازمیگردد و در پیش از ظهور اسلام هم تا 7000 هزار سال پیش از این به عقب باز میگردد. اینان در حالی که هویت ترکی مردم آذربایجان را انکار میکردند و میکنند؛ یک هویت جعلی تحت عنوان «آذری» جعل و بر آن تأکید داشتند و دارند. طبق شواهد قطعی، «مبلغان اولیۀ تئوری جعلی آذری» در ایران، ترکیه، کشورهای عربی، هندوستان و... با محافل ماسونی فرانسه، انگلیس، بلژیک، روسیه، آمریکا و... در ارتباط مستقیم و عضو آنها بوده اند ویا بخاطر داشتن روابط گسترده، از آن محافل متأثر بوده اند. هم اینان با ترفندهای گوناگون حدود آذربایجان را نیز تهدید میکردند و میکنند. ترفندهایی که به تدریج نام آذربایجان را از اطلاق به اراضی تاریخی ای که همیشه آذربایجان نامیده شده اند و در کتب مختلف تاریخی و جغرافیایی ثبت است، حذف میکردند و میکنند. بخشی از اراضی تاریخی آذربایجان براساس تغییر مرزهای سیاسی در تقریبا دویست سال اخیر و قرارگرفتن در ترکیب کشورهای عراق، ترکیه، ارمنستان، گرجستان و روسیه، نام آذربایجان را از دست داده است. حتی در بعضی موارد ترکیب جمعیت در این اراضی را نیز تغییر داده اند. مانند تغییر ترکیب جمعیت در مناطق ترک نشین عراق، ارمنستان، روسیه و.... آن قسمت از آذربایجان هم که در ترکیب ایران باقی مانده، در قالب تقسیمات متعدد کشوری، در ترکیب استانهای اردبیل،گیلان، زنجان، تهران، مرکزی، همدان، اصفهان وکردستان قرار داده شده و عملاً نام آذربایجان از آن اراضی حذف شده است. البته برای رفع چنین تعدیاتی یک راه حل حداقلی