باور من این است که گروهی از

چه بهتر از این بسود نظام که عواملی همه را به لجن میکشند ،مانند ان کاریکاتور کارمند شایسته بنام مستعار سازاخ که گناه شلاق زدن نظام را به پای مخالفان نوشت .برای نظام که همه چیز را می‌بلعد پول چه ارزشی دارد که مقدار ی هم به این مخالفان خانه خراب کن ،ندهد .
کدام ادم باشعوری ،در حالیکه خود فقط مردم خلخال دچار بیکاری وبی پولی هستند ،دشمن اصلی سید علی ونظام است سراغ فردوسی برود ؟
ایا این توهین وفریب به مردم اذری زبان ویا ترک زبان نیست ؟این همه بضاعت روشنفکری روشنگران ترک است ؟
امیدوا رم اقای براهنی که خود اتش بیار جنگ نژادی وبرتری انادیلی بود به عواقب این رشد خطرناک توران گرایی پی برده باشند .گروهی کارمند سیاست خارجی بیگانه شدن برای خود ترکزبانها ننگ است .ننگ. این وظیفه ملی یک روشنفکر به هر زبان و باور نیست که پادوی بیگانه شود .گناه این برده گی را من متوجه فقط حزب توده و اعضا ان میدانم که شهامت اظهار نظر ندارند و شرم گین خود را پشت سر مارکس پنهان میکنند.
ایا این رسالت یک انسان است ؟ایا مردم هند تا کنون به مشاهیر مردم انگلستان چنین برخوردی داشته اند ؟ایا مردم عادی هند بهتر از اینگونه مدعیان قضاوت نمیکنند؟