Skip to main content

سالام اليكيم

سالام اليكيم
Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/14119
چه کسی خائن تر است؟!
علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
همیشه وقتی قدر دوستان خوبتان را می دانید قدر دشمنان جاهل تان را هم بدانید که نعمتی هستند در

دشمنان جاهل تان را هم بدانید که نعمتی هستند در تاریخ، کمتر شخصیتی به اندازه مصدق اینهمه دشمنان نادان داشته مثلا بنگرید به اسامی: شعبان بی مخ، ناصر جیگركی، اصغر سسكی، اصغر شاطر، رضا صاحب قمارخانه شهر نو، رمضون یخی،محمد مسگر... البته در آن زمان در روزنامه ها ناجیان وطن تلقی می شدند و شاه ساز و به اصطلاح کینگ میکر(kingsmaker)...!
اما اگر یکی از آنها به خواستگاری عمه ی ترشیده آدم می آمد آدم واقعا خجالت میکشید جواب مثب بدهد و پیش دیگران بگوید شوهر عمه ام است...!

مصدق،هنوز که جوان بود و به فحش شنیدن عادت نکرده بود روزی روزنامه ای، مطلب موهنی در باره اش نوشت که مصدق جوان بحدی آزرده شد که تب کرد و در بستر بیماری افتاد مادرش نجم السلطنه که زنی با شخصیت و متنفذ بود و مصدق بیشترین تاثیر را از او پذیرفته بود علت بیماری اش را پرسید. مصدق جوان روزنامه را نشان داد و با تاثر گفت:
ببینید مادر، این روزنامه در باره من چه چیزهایی نوشته!.
مادر، روزنامه را خوانده خطاب به مصدق گفت:
«آقای دکتر!، اگر میخواستی به تو توهین نکنند چرا پزشکی نخواندی؟ و رفتی حقوق سیاسی خواندی؟ اگر در این کشور میخواهی از راه سیاست به مردم خدمت کنی خودت را همیشه آماده توهین ها و ناسزاهایی به مراتب بدتر از این هم باید بکنی...!
مصدق این نصیحت مادرش را در تمام عمر آویزه گوشش ساخت.
در زمان نخست وزیری اش 370 نشریه در ایران منتشر میشد در بین آنها 70 تا نشریه وجود داشت که بدترین فحشها و ناسزاها را به او می دادند و تاریخ سراغ ندارد که او هرگز روزنامه ای را به سبب بدگویی به او توقیف کرده باشد...

زمانی که محمد ولیخان تنکابنی رئیس الوزرا بود به او پیشنهاد کرد ریاست کمیسیونی را که قرار بود با شرکت نمایندگان ایران،انگلستان و روسیه تشکیل شود بپذیرد وظیفه این کمیسیون نظارت عالیه در تمام امور مالی کشور بود.
دکتر مصدق میدانست که ممکن است با آنکه دولت ایران در این کمیسیون با 3عضو، ظاهرا دارای اکثریت است ولی عملا او تنها خواهد بود و دو همسایه با نفوذ همینکه رای یکی از اعضا را در اختیار بگیرند اکثریت را خواهند داشت به این سبب، تمایلی به قبول آن نداشت...یک روز«کمیسکی»نماینده بازرگانی روسیه تزاری به دیدن مصدق رفت و از او خواست ریاست کمیسیون مختلط را بپذیرد اما مصدق به بهانه آنکه در کمیسیون دیگری عضویت دارد طفره می رفت...
نماینده روسیه کوشید تطمیع اش کند و گفت:«ما حقوق شما را ماهانه هزار توان تعیین میکنیم» مصدق قبول نکرد نماینده روسیه گفت«براینکه اطمینان داشته باشید این حقوق مرتبا پرداخت خواهد شد بانگ استقراضی روس طبق یک سند لازم الاجرا پرداخت حقوق شما را تضمین خواهد کرد» .
مصدق باز زیر بار نرفت نماینده روس گفت:«حتی، این حقوق مادام العمر به شما پرداخت خواهد شد یعنی حتی اگر بعد از دو سه ماه شما از ریاست کمیسیون استعفا کنید باز حقوق شما محفوظ خواهد بود»!
مصدق که از اینهمه اصرار مشکوک شده بود گفت:« من اکنون عضو یک کمیسیون ایرانی هستم اگر از عضویت آن استعفا کرده و عضو این کمیسیون گردم آیا هموطنانم نخواهند گفت که بخاطر پول بیشتر، کار در یک کمسیون مختلط خارجی را ترجیح داد و از کمیسیون ایرانی استعفا داده؟!
نماینده روس گفت:«چه کسی گفته شما از آن کمیسیون استعفا کنید؟ شما میتوانید در هر دو کمیسیون عضو باشید و از هر دو جا حقوق بگیرید!»
اما با تمام اصرار و تطمیع، مصدق قبول ماهی 1200تومان را که در آنزمان ثروت زیادی محسوب میشد نپذیرفت و جالب است بدانید که در آنزمان، حقوق وزیران 700تومان بود...

پاکدستی اش چنان بوده که دشمنانش از آنزمان تاکنون حتی یک مورد از خیانتش را نتوانسته اند پیدا کنند اما با اینهمه، مدام بر او انگ خیانت زده اند! از آن زمان که در محکمه فرمایشی لشگر 2زرهی، از میان تماشاگرانِ گلچین شده، ملکه اعتضادی معروف برخاست و از خیانت او و ترس و لرزش سخن گفت. مصدق گفت:"عفیفه خانم! منارجنبان هم قرن هاست می لرزد ولی پابرجاست!"
که از سخن مصدق، حتی رئیس و منشی های دادگاه نیز به خنده افتادند!
اینک، نزدیک به هفتاد سال بعد، یک عفیفه خانم( مجری یک شبکه سرگرمی) توییتی زده و راجع به خائن بودنش، نظرسنجی کرده...!
http://www.upsara.com/images/v936845_.png