سالام اليكيم
Anonymous
سالام اليكيم
https://t.me/ibrahimsavalan/1021
از قرار معلوم پیو فیلیپانی رونکنی؛ اندیشمند ایتالیایی تحقیقی با عنوان «سنت سلطنت مقدس در ایران» دارد که بسیار خوشآیند ذائقه همه ایرانگرایان (از سلطنت‌طل
(از سلطنت‌طلب تا جمهوری اسلامی) است و افرادی مانند پیروز مجتهدزاده سر هر بزنگاهی به این اثر بی‌ارزش ارجاع داده و کلی حال می‌کنند. این کتاب تلاشی برای اثبات تافته جدا بافته بودن ایران است و اینکه ایرانیان چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام هیچ شباهتی به گروه‌های دیگر نداشته و هرچند مسلمانند ولی به دلیل اینکه شیعه وعارف هستند با دیگر مسلمانان زشتخوی تفاوت اساسی دارند. در ایران برعکس سایر ممالک پادشاهی مقامی مقدس و روحانی است و سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست و از ابتدای تاریخ تا انتهای آن پادشاهان و روحانیون بر جامعه حکمرانی خواهند کرد.
این تحقیق برای اثبات ادعای خود شواهد اثبات نشده‌ی بسیاری از ادیان میترایستی و زرتشتی زده و راه را با مزدایسم دوره داریوش هخامنشی ادامه می‌دهد که دین مزدا شاه را مامور خداوند در روی زمین معرفی می‌کند و مقامش را مقدس می‌شمارد. در این دین اهورامزدا دلبستگی به سرنوشت بشر را به وسیله دو مامور، در دو راه جدا از هم نشان داده است. روحانیون مامور راهنمایی بشر در زندگی معنوی و روحانی بوده و پادشاهی مقدس خداوند را در اداره زندگی مادی جهان یاری می‌کند. این کتاب علاقه ایرانیان به عرفان و تشیع را نیز دلیل جدایی ایرانیان از سایر مسلمانان در دوره اسلامی دانسته است.
این کتاب شاه اسماعیل را سمبل یگانگی شاه و روحانی ذکر کرده و بدون ذکر منبع ادعا می‌کند که شاه اسماعیل پس از فتح تبریز رجزخوانی کرده و گفته است که «من امروز به زمین فرود آمدم منم سرور و شاهنشاه. بدان به حقیقت که منم فرزند حیدر، منم فریدون، منم خسرو، منم جمشید و منم ضحاک، منم رستم پسر زال، منم اسکندر، سرّ اناالحق خفته است در این سینه‌ی من، چون منم حقیقت مطلقم و حقیقت آن باشد که من به سرانجام رسانم». از آنجا که توسل شاه اسماعیل به فریدون و جمشید و فارسیزه کردن تمامی تاریخ ایران بسیار خوشآیند ایرانگرایان بوده هیچ کس از این نویسنده منبع این ادعا را نخواسته که چگونه ایشان بعد از 480 سال از آن واقعه از رجزخوانی زیرلب شاه اسماعیل مطلع شده و تازه متوجه نشده‌اند که ضحاک مقابل جمشید و فریدون بوده و یک نفر همزمان نمی‌تواند در قامت هر دو ظاهر شود و اسکندر نیز یونانی بوده و ربطی به شاه ایران ندارد.
این مباحث درست پنجاه روز پیش از انقلاب بهمن، در کتاب دیگری با عنوان «ایران تحت پهلوی‌ها» نوشته جورج لنزوفسکی نیز تکرار شده و مردم این کشور بین دو گروه شاه و روحانی پاسکاری شده‌اند.
______
@ibrahimsavalan
این تحقیق برای اثبات ادعای خود شواهد اثبات نشده‌ی بسیاری از ادیان میترایستی و زرتشتی زده و راه را با مزدایسم دوره داریوش هخامنشی ادامه می‌دهد که دین مزدا شاه را مامور خداوند در روی زمین معرفی می‌کند و مقامش را مقدس می‌شمارد. در این دین اهورامزدا دلبستگی به سرنوشت بشر را به وسیله دو مامور، در دو راه جدا از هم نشان داده است. روحانیون مامور راهنمایی بشر در زندگی معنوی و روحانی بوده و پادشاهی مقدس خداوند را در اداره زندگی مادی جهان یاری می‌کند. این کتاب علاقه ایرانیان به عرفان و تشیع را نیز دلیل جدایی ایرانیان از سایر مسلمانان در دوره اسلامی دانسته است.
این کتاب شاه اسماعیل را سمبل یگانگی شاه و روحانی ذکر کرده و بدون ذکر منبع ادعا می‌کند که شاه اسماعیل پس از فتح تبریز رجزخوانی کرده و گفته است که «من امروز به زمین فرود آمدم منم سرور و شاهنشاه. بدان به حقیقت که منم فرزند حیدر، منم فریدون، منم خسرو، منم جمشید و منم ضحاک، منم رستم پسر زال، منم اسکندر، سرّ اناالحق خفته است در این سینه‌ی من، چون منم حقیقت مطلقم و حقیقت آن باشد که من به سرانجام رسانم». از آنجا که توسل شاه اسماعیل به فریدون و جمشید و فارسیزه کردن تمامی تاریخ ایران بسیار خوشآیند ایرانگرایان بوده هیچ کس از این نویسنده منبع این ادعا را نخواسته که چگونه ایشان بعد از 480 سال از آن واقعه از رجزخوانی زیرلب شاه اسماعیل مطلع شده و تازه متوجه نشده‌اند که ضحاک مقابل جمشید و فریدون بوده و یک نفر همزمان نمی‌تواند در قامت هر دو ظاهر شود و اسکندر نیز یونانی بوده و ربطی به شاه ایران ندارد.
این مباحث درست پنجاه روز پیش از انقلاب بهمن، در کتاب دیگری با عنوان «ایران تحت پهلوی‌ها» نوشته جورج لنزوفسکی نیز تکرار شده و مردم این کشور بین دو گروه شاه و روحانی پاسکاری شده‌اند.
______
@ibrahimsavalan