Skip to main content

آموزش به پان ارمنی

آموزش به پان ارمنی
Anonymous

آموزش به پان ارمنی
با تاسف ما باید دوباره آموزش سیاسی گذشته را برای افراد رفته بخارج ؛ مانند تبریزی ستاره دار، و پانفارسهائی شبیه او که به بهانه کمونیسم در آغوش کشور های سرمایه داری کارتن خوابی

میکنند، بیاموزیم، که الفبای مبارزه سیاسی دمکراتیک اجتماعی این نیست که یک روشنفکر بعنوان مزدور در خدمت حاکمان و رژیم آخوند اسلامی باشد. بلکه یک روشنفکر مردمی باید مقابل چنین رژیمی به ایستد و مبارزه کند.
نه علیه مردم تورک؛ نه علیه زبان تورکی، نه علیه عرب، بلوج، ترکمن...، نه علیه کشورهای همسایه، نه علیه دمکراسی کشورهای غربی اقدام نماید.
البته هدف این فالانژیسم و آدرس غلط دادن به معنای همان شارلاتانیسم، جهالت و خود فروشی کولی تباران و نوادگان "سیکهای" هندی، نطفه های حرام "ماهاراجا"، اینست که پانفارس ارمنی، با فرهنگ عشیرت عهد بوقی، و کولیتباری چون با سرویسهای "سایت آذری"ها رژیم همکاری میکند، به ایران رفت و آمد دارد، مشخص است که برای رد گم کردن حتا از بکار بردن اسم مستعار نیز طفره میرود.
اغلب با اسامی کولیان دوره گرد، اینجا و آنجا ظاهر میشود، زود در میرود، تا هم از آخور و هم از توربه بهره مند شود.
غیر از یکی دو نفر راسیست پانفارس در این سایت، اغلب نفرت پراکنی ها علیه مردم آزربایجان در بخش "صفحه شما" توسط "پان ارمنی تبریزی" صورت میگیرد.
این ارمنی کولیتبار، نطفه "سیکهای هندی"چنان سنگ تمامیت ارضی ایران را بر سینه میزند، انگار جغرافیای موسوم به ایران، ششدانگ ملک شخصی داشناک "پاشنه یان" و جنایتکاری مثل "زوری بالایان" است. کسی که در جنگ قره باغ، لبها، و گوشهای نوزادان اسیر آزربایجانی را با قمه بریده جلوی سگش ریخته است.
غیر از یکی دو نفر، پانفارس راسیست ساکن خارج در این سایت، از همه راسیست تر، همین لمپن ارمنی "داشناک تبریزی" است.
او با زیر پا نهادن حقوق زبانی ـ فرهنگی، با رد حقوق آزادی های سیاسی، چنان سنگ تمامیت ارضی و تمرکز گرائی را به سینه میزند، انگار رضا پالانی، قباله ایران را به اسم داشناکهای ارمنی ثبت کرده است.
این ارمنی کولیتبار و گستاخ، با انکار حقوق ملی مدنی، با رد حقوق آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت مردمان ساکن جغرافیای موسوم به ایران، چنان شعار نخ نما شده تمامیت خواهی، و تمرکزگرائی را نشخوار میکند، گوئی ملل دیگر ایران از ازل صاحب هیچگونه حق و حقوقی نیستند؟
اکنون سوال اینست؛ آیا نباید شک کرد ممکن است چنین فردی همکار سابق نیروهای امنیتی شاه و رژیم آخوندی بوده است؟
منظور او از تکرار شعار نخ نما شده "تمرکز گرائی" ، "تمامیت ارضی" چیست؟ آیا وظیفه دارد، تحت این شعار ها، زمینهائی که بدست سردمداران رژیم آخوندی غصب شده است، مدافعه نماید؟ که مبادا املاک میلیارد دلاری غصبی از دستشان در رود؟
هدف او از تکرار این شعار ها چیست؟ نکند سهمی از املاک غصبی به اینان تعلق دارد؟ در لفافه تمامیت ارضی از حاکمیت دفاع میکنند؟

کسیکه شعار کارگر از دهنش نمی افتد، آیا اینطور میخواهد علیه بی عدالتی مبارزه کند؟ آیا بجای مبارزه علیه رژیم دیکتاتور آخوندی، بجای مبارزه در مقابل دیکتاتورها، وظیفه دارد علیه مردم تورک، علیه زبان تورکی مبارزه کند؟!
نتیچه :
ارمنی کولیتبار، همیشه مانند مگس در اطراف شیرینی قدرت حاکم، دور می زند. برایش آزاده خواهی، رهایی مردم ایران از دست رژیم پانفارس مهم نیست. برای او مهم این است مثل انگل در کنار رژیمهای دیکتاتور به زندگی انگلی خود تدام بخشد.
اینان در طول تاریخ، هیچوقت در قدرت نبوده اند، اغلب بعنوان پادو چی در دربار پادشاهان تورک، بکار نظافت تویله ها، خدمت در مستراح های عمومی مشغول بوده اند، از این جهت عقده ای بار آمده اند. و شدیدا ضد تورک هستند.
اگر یکبار در قدرت می بودند، به این حد شاید عقده ای بار نمی آمدند.
اینان غیر از خیانت، و رذالت و بهره دهی جنسی در حرمسراهای تزار روس، در اعتیاد به تریاک و اشاعه عقاید قرون وسطائی کلیسای ارتدکس، فرهنگ گدائی در نزد روسها، و اشک و زاری و التماس، کاری برای مردم خود ننمودند.
اکنون ما باید وقت و انرژی خود را صرف کنیم به این داشناکهای ستون پنجم ساده لوح، توضییح دهیم در قرن بیست و یکم، دیگر نمی توانید با سو استفاده از نام مارکس و انگلس ...، حقوق مسلم زبانی، فرهنگی، و آزادیهای سیاسی مردم را زیر پا انداخته، به بهانه چپ از پانفارسیسم نژاد پرست، از رژیم آخوندی حمایت کنید.
گذشت دیگر آن زمان که با پول مفت نفت، علیه مردم تورک جوک درست میکردید. کسی که دیروز علیه تورکها جوک درست میکرد، امروز از شدت ترس، نفس در سینه اش حبس شده است. زیرا بخوبی میداند توفان در راه است، هر آن ممکن است سیلی اجل بر گوش اش بوسه زند.