اما اگر نظری وسیعتری داشتی و

کردستان عزیز با مردمی خوب آینده ای بسیار اسفبار در پیش دارد. چرا؟ خوب به چندین دلیل.
سرزمین کردستان صنعت پذیر نیست چراکه مردم کردستان مردمی کوهستانی اند و تا به حال نیز صنعتی در این منطقه رشد نکرده و رشد هم نخواهد کرد چونکه لوکوموتیو رشد نه تنها در کردستان بلکه در نقاط خارج از مرکز از ایستگاه دور شده و با فریاد قطار بایست هم این قطار توقف نمیکند. و اگر پولهای کمکی نرسند مردم این مناطق بیشتر از پیش هدر خواهند شد.
دوم اینکه هروز و هر ساعت ارزش نفت ریزش دارد و اگر در این برهه زمانی هنوز با فروش آن میشود زندگی کرد اما در ده سال آینده نفت و شاید تولید نفت گناه باشد.
درست است که مردم کرد میجنگند اما از دید ژئوپولیتیک باید که دریقا که زمان با مردم کرد همراه نیست و اگر اینجا و آنجا بعضی از رهبران، کردها را جلو می اندازند تا منافعشان را چاقتر کنند اما دریقا که زودگذر است. البته اینکه کردستان احزابی دارد خوب است و ممکن است که این احزاب مردم را از کجروی برهزر دارند.
من آینده کردستان را بسیار تیره میبینم و این تیرگی خوشهالم نمیکند. به این دلیل که در دوران دبیرستان ودر شهرستان چندین کرد را میشناختم که از رفتارشان لزت میبردم و بعدتر در بازداشگاه نیز از هم صحبتی با آنها چیزهای میآموختم.
سوم اینکه در سالهای 57 بسیاری از چپها در کوهستانهای کردستان پناگرفته بودند و اینها قوه حرکت گرفتن پادگانی شدند. از این رو باید بگویم که گرفتن یک پادگان و یا چند پادگان دردی را دوا نخواهد کرد. بدست آوردن چند تانک و چندین تفنگ نیز مساوی با پیروزی نخواهد بود.