Skip to main content

زمان ايستادن در سمت درست

زمان ايستادن در سمت درست
Anonymous

زمان ايستادن در سمت درست تاريخ در ايران - بقلم: ديويد ايمس
يونايتدپرس اينترنشنال (يو پی آی)
12اکتبر ۲۰۱۲
بقلم: ديويد ايمس، نماينده محافظه کار پارلمان انگلستان

لندن، 12اکتبر (يو پی ای) - رژيم ايران غرق در مشکل است. رژيم در مواجه با فشار فزاينده اقتصادی، انزوای بين المللی و چشم انداز شورش بيشتر در داخل به شدت تلاش می کند تا قدرت را در چنگش نگه دارد.
در حالی که در سوريه به شدت ناتوان می شود و توانش برای جذب حمايت در جامعه جهانی در پايين ترين نقطه است، رژيم يک ضربه کشنده ديگری خورد وقتيکه اپوزيسيون اصليش - مجاهدين خلق ايران - از ليست تروريستی آمريکا برداشته شد
رژيم بر حملات لفظی اش عليه مجاهدين خلق افزوده، شروع به بمباران تبليغاتی کرده تا سازمانی را که به شدت از آن وحشت دارد بی اعتبار کند.
سازمان مجاهدين خلق ايران 30سال است که با رژيم جنگيده است، ۱۲۰۰۰۰ هوادارش را در جنگ عليه رژيم از دست داده است. در ۲۰۰۹، 11نفر به خاطر نقشش شان در سازماندهی شورشهای ضددولتی به اعدام محکوم شدند. تمام آن 11نفر به مجاهدين خلق ارتباط داده شدند. سه تن از آنها اعدام شدند. بقيه در صف اعدام هستند. در حال حاضر، غلامرضا خسروی به خاطر کمک ماليش به ايستگاه تلويزيون ماهواره يی که از مجاهدين خلق حمايت می کند در انتظار اعدام است.
بيرحمی رژيم عليه مجاهدين خلق ميزان وحشتی که رژيم از اين سازمان دارد و تهديدی که برای آخوندهای در تهران است را نشان می دهد. در حقيقت ادامه ليست گذاری تروريستی مجاهدين خلق سالها يک اولويت سياسی برای ملاها بود.
با اين وجود، در ترس از چرخش تعادل به نفع مجاهدين، رژيم و مدافعانش در غرب خواسته اند مجاهدين خلق را تجاوز کار نشان دهند، به آنها برچسب ”تروريست“، ”فرقه“ و هر برچسب ديگری بزنند تا سرکوب و کشتن آنها را توجيه کنند.
يکی از حاميان اصلی اين توطئه شورای ملی ايرانی آمريکايی است، سازمانی که سالهاست به رژيم تهران ارتباط داده شده است، و از فعاليتهايش در واشينگتن استفاده کرده تا نزديکی با رژيم و سرکوب مجاهدين خلق را تشويق کند.
نياک برای مخالفت با لغو نامگذاری مجاهدين خلق درگير يک کارزار تبليغاتی تمام عيار شد، وب سايتش را به کلی تغيير داد تا روی اين موضوع تمرکز کند، و همزمان به تلاشهای هواداران مجاهدين برای حذف اين گروه از ليست برچسب ”لابی غيرقانونی“ می زد.
در يک نمونه مسخره از اين که مجاهدين خلق يک سازمان خشونت گر است، مدير سياست نياک داستانی را ذکر می کند که در آن هواداران مجاهدين خلق در ايران در طی قيام انتخابات ۲۰۰۹ شعار ”مرگ بر خامنه ای“ می دادند. نياک گفت اين شعار نشان دهنده تمايل اين گروه به تحريک به خشونت و تروريسم است.
نياک، بدون کوچکترين توجه به مسخره بودن حرفش، به آنهايی که خواهان آزادی در ايران هستند برچسب ”تروريست“ می زند حتی پس از اين که جهان شاهد بود که رژيم با شليک به تظاهر کنندگان در خيابان آنها را بی رحمانه به قتل رساند.
با زدن برچسب ”تروريست“ به تظاهر کننده ها، نياک در واقع کشتار و سرکوب آنها را توجيه کرد و رژيم را از هر گونه جنايت تبرئه کرد.
با اين معيار به نظر می رسد که مارتين لوتر کينگ و گاندی نيز تحريک به خشونت می کردند زيرا کلمات آنها حتماً با سرکوب بی رحمانه پاسخ داده می شد.
تصادفی نيست که در همان زمان نياک با گذاشته شدن سپاه پاسداران، نيروی اصلی ملاها برای سرکوب در داخل و تروريسم در خارج، به شدت مخالفت می کرد.
رژيم و مدافعانش همچنين مکرراً مدعی شده اند که مجاهدين خلق هيچ حمايتی در ايران ندارند، و هيچ وزنه ای به عنوان يک نيروی سياسی نيستند. جالبست که، شعارهای در خيابانها که خامنه ای را هدف قرار می داد سيمای قيام ۲۰۰۹ شد، نه تنها حضور مجاهدين خلق را در ايران نشان می داد بلکه همچنين علاقه واقعی مردم ايران برای تغيير رژيم نشان می داد.
بار ديگر در تظاهرات ضددولتی 3اکتبر اين آشکارا نشان داده شد، هنگامی که مردم عليه برنامه اتمی ملاها و حمايت از ديکتاتور سوريه بشار اسد شعار می دادند.
رژيم خودش نيز مدعی شده که تظاهرات اخير در بازار تهران به تحريک مجاهدين خلق ايران بوده است.
در حالی که رژيم با انزوا و فشار فزاينده روبه رو می شود او وارد يک حالت جنون گرفته و ترس و وحشت شده، با اين حال با تمام سم و زهری که می پاشد، نمی تواند از اين موضوع اجتناب ناپذير جلوگيری کند. زمان برای تغيير دموکراتيک در ايران همين الآن است. مردم آماده اند، اپوزيسيون رها شده، و ملاها آخرين کارت در دستشان را بازی کرده اند. آيا غرب آماده است در طرف درست تاريخ بايستد؟