Skip to main content

وقتی که بادکنک "اتحاد" آقا

وقتی که بادکنک "اتحاد" آقا
Anonymous

وقتی که بادکنک "اتحاد" آقا رضا میترکد..............

آقای رضا پهلوی که در طول سالیان مدعی "اتحاد" در میان اپوزسیون بودند، به یکباره در مصاحبه خود با برنامه افق در 11 مهر 1391 در صدای آمریکا پرده را کنار زده و منظورشان را از آن " اتحادی" که مدعیش بودند را به نمایش گذاشتند.
در این برنامه آقای رضا پهلوی بغض وکینه خودشان را در ارتباط با خروج نام سازمان مجاهدین به نمایش گذاشته و " خروج نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا را در راستای استحکام نظام پلید جمهوری اسلامی تلقی کرده و مجاهدین را غیر دموکراتیک معرفی کرده و شواهد خود را هم بریده های مجاهدین و یا به عبارتی بریدگان از مبارزه اعلام کردند.

آقا رضا، شما که اینقدر بر ضد خشونت هستید، چرا خشونتهای وحشیانه پدرتان و ساواک را بر علیه مبارزین و دگر اندیشان دهه های 30، 40 و 50 شمسی را که در سیاهچالهای زندان ستاد مشترک، قزل قلعه، اوین، قصر و..... سلاخی شده و اعدام و تیرباران شدند را محکوم نمیکنید؟

آقا رضا، شما که اینقدر اهل دموکراسی هستید، پس چرا حرکت غیر قانونی و غیر دموکراتیک پدرتان برای حذف نخست وزیر ملی ایران، دکتر محمد مصدق فقید، در سال 1332 را محکوم نمیکنید؟

آقا رضا، شما چرا به گلوله بسته شدن مردم ایران توسط ساواک و گارد جاوید شاهنشاهی در سال 1357 را محکوم نمیکند. میگویید دروغ است. بنده خودم به عنوان یک پسر بچه 8-9 ساله در آن روزگار در خیایان 20 متری مهر در مجاور خیابان قاسم آباد تهران، گلوله شکلیک شده از سوی گارد جاوید شاهنشاهی تان در بقل سرم در کنج دیوار فرو رفتن و اگر هموطنی بنده رابه داخل خانه اش نکشیده بود، بنده هم یکی از افتخارات شما برای حاکمیت پدرتان محسوب میشدم.

آفا رضا، شما بعد از حمله به مجاهدین در شهر اشرف در تابستان سال 1388 و نیز در حمله دوم در فرودین 1390 این حمله ها را محکومت کردید. همچنین در مصاحبه اتان با رادیو کوچه در کالیفورنیا از مجاهدین با نامهای مبارزین ایران و رزمندگان نام بردید. در مصاحبه ای هم که با... مسیح علی نژاد داشتید، گفتند که نامه نگاری هایی به دبیر کلی سازمان ملل، آقای اوباما و نیز مالکی داشته اید و نگرانی اتان را از ضرب العجل پیش روی در دسامبر 2012 برعلیه مجاهدین، اعلام کردید.

نگاهها همه به این سو بود که این آقا رضا که مدعی پذیرش جمهوری هم هست با گامهایی که برداشته اند گوییا میخواهند خود را به جبهه همبستگی ملی نزدیک کنند.
اما گذشت زمان و موضع کینه ورزانه و دشمنانه شما بر علیه خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران نشان داد که همه مواضعی که گرفته اید از حب علی نبوده که از بغض معاویه بود است. گوییا میخواستید از قبال نابودی و خون مجاهدین برای خودتان اعتباری بخرید.

بخاطر دارم که آقای مسعود رجوی بعد از اولین موضع گیری شما بر علیه حمله به مجاهدین، از شما در سخنرانی اشان قدردانی کردندو گفتند که ما جرم پدر را برای پسر حساب نمیکنیم و راه پیوستن شما به جبهه همبستگی ملی را باز کردند. اما با هوشیاری همان روز آقای مسعود رجوی گفتند که اگر راست میگویی بیا و از خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا حمایت کن.

جهان البته به خوبی دید که موضع شما در این قبال چگونه خشمگینانه و پر کینه بود.

آقا رضا، در مصاحبه اتان با... مسیح علی نژاد مدعی شدید که پدرتان به عنوان پادشان کشور حق داشته است که نخست وزیر خود را حذف کند! جهت اطلاع و آگاهی شما عرض میکنم که بر طبق قانون اساسی نظام شاهنشاهی در سال 1332 مسئولیت قانونی نصب و عزل نخست وزیر تنها با مجلس بوده است ولا غیر. کاری که پدر شما کرد نقض قانون اساسی وقت بوده و غیر قانونی و در نتیجه چون نخست وزیر ملی ایران را با حمایت کوتای طراحی شده از سوی آمریکا سرنگون کرد، از سال 1332 دیگر حاکمیت پدر شما غیر قانونی بوده است.

آقا رضا، تمامی افتخارات شما به سازندگی در دوران بعد از مصدق کبیر و از پول حاصله از نفتی است که مصدق کبیر آن نخست وزیر ملی، صنعت نفت را ملی کرده بود. زحمت از آن ما همه، رحمت از آن دیگران.

آقا رضا، در پایان عرض میکنم که شما یکروز در 2 خرداد 1376 از اصلاحات خاتمی نشانی حمایت کردید اما مدتی نگذشت که از این حمایتتان عقب نشستید. جمهوری اسلامی برایتان تله گذاشت و مامور اطلاعاتش را فرستاد تا برایتان اپوزسیون سازی کرد و بعد فهمیدید که رو دست خوردید. آخرین هنرتان هم این بوده که دستبند سبز میر حسین موسوی نشان بدست کردید و فکر کردید از این کف روی آب شاید عبایی هم برای شما دوخته شود. شما متاسفانه تحلیلها و شناختتان نسبت به نظام پلید جمهوری اسلامی اساسا و از پایه مشکل دارد و مشاورانتان که ساواکی های گذشته هستند شما را در سراب فرو میبرند.

سرنگونی جمهوری اسلامی نیازمند پرداخت بهاست و این بهاء را فقط مردم نباید بپردازند. این چیزی است که شما متوجه نمیشوید و در تحلیلهایتان با سراب روبرو میشوید.
بادکنک آن "اتحادی" هم که میگفتید ترکید و مشخص شد که آن ادعایتان برای اتحاد هم بر اصل فرضیه همه با من بود و لا غیر. آن صبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

مجتبی فتحی
استکهلم
24 مهرماه 1391