Skip to main content

جناب یوسف عزیزی من نام حقیقی

جناب یوسف عزیزی من نام حقیقی
Anonymous

جناب یوسف عزیزی من نام حقیقی و شناسنه ایم را نوشتم نانمم محمد است و فامیلیم احمدی! یک رگ سیدی (آل علی ومحمد پیامبر اسلام...) دارم ولی خراسانیم نیای پدری ام سیستانی است ولی خراسانیم ایرانیم انسانم ولی نیز ایرانیهستم!
ایران اکثرا میگویند همان آریان یعنی سرزمین آریاییها،ولی من این اسم را به این معنی نمیگیرم که همه مردم امروز و دیروز این کشور/ایران آریایی به معنی هندوایرانی زبان هستند.اعتقادی ندارم چیزی به نام نژاد آریایی وجود داشته ولی از نظر فرهنگی دلایلی وجود دارد از جمله ایین میترائیسم و نشانه های زبان شناختی. با این وجود هیچ دلیلی نیست از ازل آریایی در این سرزمین بوده و دیگرانی نبوده اند. فلات ایران که کشور امروز ایران در آن است چهارراه حوادث ومهاجرت انسانها بوده. زمین خدا متعلق به همه موجودات عالم از جمله آدمیان دارد.

عربستان نامی ایرانیست چرا که پسوند ستان دارد پس نامیست ایرانیان هندوایرانی گذاشتند ونه عربان! ایرانیان از جمله فارسهای ولرهای وغیره، هر جا که چیزی در مکانی فور باشد میگوند فلان ستان است مثل گلستان،باغستان، بوستان، نیستان... وگاه معانی مجازی میگرند مثل دلستان، غمستان... عربستاننامیجدیدیاست حالا چندقرن باشد! با نام خوز در اسناد اوایل اسلام امده و شامل جنوب غربی ایران میشود که همه خوزستان امروز را میگیرد! جناب عزیری،سخن از حضور عربها هزاران سال در خوزستان میگویید در حالی در حدود 3000 سال پیش طبقدستاوردهای علمی جنوبخوزستان زیر اب بوده است وخلیج فارس تا حدود شوش امروز بوده است! 3000 سال پیش مردمان ایرانی عیلای یا هلمتی اینجا زندگی میکردند و نشانه ارتباط ووابستگی با تمدن جیرفت و سومر داشته اند و سومری وعیلامی زبانها مستقل از زبانهای امروز از جمله عربی بوده و اساسا قدمت متون عربی کمتر از زبانهای ایرانی است! هیچ نشان از تمدن وفرهنگ عربی در حدود وردو اسلام در خوزستان نبوده بلکه تنها در زمان ساسانیان در نوب بین انهرین یعنی حدود کئویت امروزی امیرنشن تحت حکومت ایران ساسانی به نام حیره وجود داشته از فرات فراتر نمی رفته در نتیجه شاما خوزستان نبوده1 اعراب در خاکامروز ایران در بعد از اسلام به لطف اشغال و تصرف ایران حضور یافتند.
اگرسابقه حکومت وحدود باشد که اعراب بیشتر 1400 سال بیشتر حکومتی نداشته اند در فلات ایران ودر حالی که ایرانیان از عیلام وماد و در نهایت هخامنشی امپراتوری میان قاره یی داشته اند! که شامل بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان/جزیرة العرب نیز میشد! با قرنها تداوم! پس با ااین حساب الان بایست ایران مدعی بیشتر خاورمیانه باشد!
متاسفانه منافع گروهی و فردی مدعیان از انصاف بدور میکند!
مسئله پان عربیسم به همان اندازه زشت و ناپسند هست پانترکیسم و پانکردیسم و پانفارسیم و پانایرنیسم و پان آریائیسم وغیره! تفکر پان نفع هویتهای دیگرستو همه چیز به نفع خود گرفتند و وجود دیگران تنها توجیه گر برتری پان خودست!
خاطراتی سربازیم یادم میاید زمان بازی فوتبال1 بچه ها روی تخت نشته بودند وبازیهای جام ملتها را تماشا میکردند دوستان همخدمتی عرب خوزستانی امهم بودند- من با تعدادی از آنان دوستی صمیمی داشتم- برخی هاشان واقعا بچه مثبت و با معرفتب ودن هرچند با هیچ کدامشان مشکلی نداشتم و اعتراف میکنم در کل بچه های خوب و عمحترمی بودند. ولی هنگام بازی ایران و عراق در حالی بقیه از فارس و لر و ترک و کرد و ترکمن و غیره نشته بودیم ایران تشویق میکردیم بعضی از بچه های عرب شروع به تشویق عراق کردند ومتاسفانه در بازی ایران و عربستان بازهم این کار را کردند در آن زمان نعیم سعداوی و دیگر بچه های عرب توی تیم بودند حقیقتا تیم ملی بود از همه بچه های اقوام مختلف ولی این هموطنان عربستان تشویق کردند و از شکست تیم ایران شادی کردند که باعث شد بچه های دیگر اقوام اعتراض کنند و موجب درگیری شد!
یکی بچه های عرب بحث آریایی را پیش کشید وما خراسانیها را افغانی خطاب کرد وبربری و زردپوست و غیره وخودش سفیدپوست و آریایی! نخستین نشانه نفرت و بیزاری از نژادپرستی را از همانجا در من شکل گرفت و به عینه دیدیم چه راحت و احماقنه با تعصاب و امیال حقیر نژادپرستی و قومپرستی وزبانپرستی و غیره روابط انسانیت و دوستی میان انسانها و اخلاق وعدالت را ازبین میبرد! نازیها المان بزرگترین جنایت در حق بشرکردند ولی در کنارش جنایتی فرهنگی علیه ما ایرانیها کردند آنها نام تاریخی آریایی که مفهمی فرهنگی داشت را مفهوم پست نژادپرستی کردند و چلیپای فرهنگی و نجومی و صلح و انسانیت را نشان صلیب شکسته نازیسم و فاشیسم! بشر شرقی آفات غرب وحشی بخود گرفت و قومیتپرستی و تعصب جای تعقل و انسانیت و برابری!
این ادعاهای شما چیزی جز پان عربیسم نیست!عربستان بزرگ همانقدر ناپسند است که ایران بزرگ! واقعیات پذیرید! حق زبان مادری و فرهنگ بومی و محلی و خودگردانی وعدالت و برابری حق عمومی همگان ست و فارس و عرب و غیره ندارد! ولی با تحریف تاریخ و ادعات خردستیز نمیشود به حقوق حقه مردم رسید! عدالت و برابری از راه دموکراسی و برقراری آزادیهای مدنی قابل دستیابیست. انکار دیگران تنها دشمنی و کینه بدنبال دارد.
از عید نوروز درس بگیرید ببینید از اقوام و زبانهای مختلف چگونه این جشن انسانی را گرامی میدارند و همچنین اعیاد اسلامی و موسم حج، چگونه انسانها از همه نژادها واقوام و زبانها در کنار هم سرود معنویت و انسانیت سر میدهند یگرنک و یک صدا خداوند را میخوانند که تویی یگانه و وحدت بخش و ما میخواهیم آزاد و برابر با هم زندگی کینم.
زنده با آزادی وبرابری.