Skip to main content

سلام آقای قره جه لو دست درد

سلام آقای قره جه لو دست درد
Anonymous

سلام آقای قره جه لو دست درد نکند، باید ماهیت این جریان افشاء شود. این جریان اول با آقای مددی و بعدا با آقای محمدعلی حسینی در افتاد. یک سال و نیم پسش هم من در مورد این جریان افشاگری کردم



محاکمه ای تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی مهران بهاری

دوستان، مدت مدیدی است که یک تشکیلات مرموزی بنام مهران بهاری سعی می کند جنبش آذربایجان را منحرف کرده و از خاصیت انداخته و به شکست بکشاند.

با توجه به نوشته های این تشکیلات کاملا آشکار است که اینها نه یک نفر بلکه یک تیم هستند، مثلا نویسنده < آذری نمایان رهبر> با نویسنده < ولي فقيه خامنه اي و پشت پرده تحبيب زبان فارسي > یکی نیستند، زیرا در یکی اسم رهبر را < خامنه ای> و در دیگری < سید علی حسینی / ملقب به خامنه ای> می نویسند، در صورتیکه یکنفر نمی تواند در یک مقاله یکی را خامنه ای و در دیگری ملقب به خامنه ای بنویسد، دوستان، همه می دانند در شناسنامه اکثر آذربایجانیها در آخر نام خانوادگی اسم محل تعلق ایشان اضافه می شود، که در بعضی مواقعه فقط به اسم محل نامیده می شوند، که مورد آقای خامنه ای هم یکی از آنهاست. پس وقتی خامنه ای نوشته می شود یعنی آذربایجانی، شبستری، خامنه ای است، اصلا هم مهم نیست کجا متولد شده است. اما وقتی نوشته می شود ملقب به خامنه ای، یعنی آذربایجانی نیست و می تواند مشهدی، شیرازی، هندی و..... باشد. ولی همه می دانند اجداد و حتی پدر آقای خامنه ای آذربایجانی و متولد خامنه هستند، حتی وقتی پدر آقای میرحسین موسوی مرد، خیلی در جامعه ایران صدا کرد، که پدر موسوی با پدر خامنه ای فامیل هستند، چرا خامنه ای برای خانواده میراسماعیل موسوی تسلیت نمی گوید. بعدا در مورد محتوای مقاله صحبت خواهم کرد.

نویسنده < جوابيه مئهران بهارلي به مقاله امير مرداني در خصوص برخي کلمات و الفاظ> با نویسنده < جوابیه مهران بهاری به عباس مقدم> ویا با نویسنده< جواب مهران بهاری بمقاله آقای ضیا صدر: حقیقت ناقص، دروغ کامل است> یکی نیستند. زیرا کسی که با گستاخی تمام در مقابل سوال بحق آقای امیرمردانی بیک جوان دانشجو اینچنین لومپن مابانه حمله می کند و افسوس می خورد، که دسترسی مستقم ندارد تا کهریزه کی بکند < باین موضوع بر میگردم>، نمی تواند همان کسی باشد که در مقابل آقای عباس مقدم اینچنین منطقی و نرم است و یا در مقابل آقای صدر به گه خوردن افتاده است.

این جوان 26 ساله قد رعنا کیست که از موزه های جهان در مورد سکه ها و اسناد ترکی زمانهای قدیم با خبر است! رجوع شود به مقاله < نگاهی به تاریخچه رسمیت زبان ترکی در ایران> از سنگ قبرهای گورستانهای آسیای صغیر خبر می دهد!

صدها مقاله تحقیقی می نویسد! که برای نوشتن هر کدام از آنها سالها باید در کتابخانه ها و شهرها و کشورها و موزه ها وقت صرف کرد! هر فعال جنبش ملی آذربایجان وقتی مقاله ای در رابطه با مسائل روز آذربایجان می نویسد و مردم را بر علیه رژیم ضدبشر فرا می خواند، فورا این جوان قد رعنا ما بر علیه ایشان دست بقلم می شود، طرف را به نادانی، ضد ترک و.... متهم می کند، تا بلکه رژیم را از زیر ضرب خارج کند و ملت آذربایجان را در مقابل ملت فارس قرار دهد.! رجوع شود به مقاله های <نظري بر نوشته “پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران” از دکتر علی قره جه لو – مئهران باهارلي> و یا <رسميت زبان تركي، كنگره ها و قطعنامه هاي زبان مادري – مئهران باهارلي> و......ضمنا تقریبا بیست و چهار ساعته در فیس بوک اونلاین است، همه وقت در اتاقهای پالتاقی حضور مستقیم دارد، با همه می نویسد و خط می دهد، ولی تا حال کسی صدای اورا نشنیده است،هیچ احدالناسی ایشانرا نمی شناسد. برای خودش عکس کرایهء اختیار می کند، که گویا کرایه چنین عکسها بالای 2000 دلار است. دوستان، البته می دانم بعداز منتشر شدن این محاکمه، سربازان گمنام تشکیلات مهران بهاری حمله را علیه من شروع خواهند کرد، افراد بی نام و نشان از تشکیلاتهای سازمان امنیت جمهوری اسلامی ادعا خواهند کرد، که آقای مهران بهاری را شخصا می سناسند، برای من هم که تا امروز کسی اسم مرا نشنیده بود، هزارها پرونده ساواک و یا ..... جور خواهند کرد. اما من غلام شامقازان به همه آنکسانیکه علیه من خواهند نوشت، می گویم ، هر عیبی از من در مورد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ، فرق نمی کند عمومی، خصوصی، خانوادگی می دانید، بنویسید. در مقابل منهم از آنهایی که مرا می سناسند، بخصوص از دوستان فدرال دموکرات می خواهم، در مقابل دشمنان ملت آذربایجان و جنبش و کرامت انسانی بی تفاوت نباشید، اتهامات علیه مرا تائید و یا تکذب کنند.

در تبریز یک مثل است، می گویند، روزی عمر در بالای منبر به مردم می گوید، من نه شخصا از پیغمبر شنیده ام و نه در قرآن دیده ام، هر کس زبانش به بینی اش برسد، اهل بهشت است، بعد می بیند در مسجد همه زبانش را بطرف بینی اش دراز می کنند. حالا این جوان قد رعنا هم از خودش فتوا صادر می کند، که هر کس آذر را با < ذ > بنویسد پان ایرانیست است ولی اگر با < ز > بنویسد آذربایجانی اصل است. خوشبختانه مردم و نویسندگان مستقل نشان دادند که دنباله رو هر کس نمی شوند . دوستان، از قضا اگر برعکس می گفت تا حدی می شد قبول کرد، زیرا اگر قبول کنیم که فارسی شاخه ای از زبان عربی است و الفبای عربی حرف < ذ > ندارد، و حرف < ذ > از ما به الفبای فارسی رفته، معقولتر بنظر می آمد. دوستان، کسی هم نیست از این شیاد بپرسد، تا زمانی که خط آذربایجان شمالی عوض نشده بود، آنهاهم آذر را با < ذ > مینوشتند وهمچنین است ترکیه و در آذربایجان خودمانهم حالاهم با < ذ > می نویسند، تو این بحث بیهوده را چرا به جنبش تحمیل می کنی؟ آیا بجز اتلاف وقت و منحرف کردن جنبش از مسائل عاجل و از زیر ضرب خارج کردن رژیم، نفعی هم بمردم آذربایجان دارد؟ دوستان، از کوتاه فکری اعضاء مهران بهاری اینکه عضوی آذر را < آزه ر> و عضو دیگر<آزر> می نویسد. حتی بعضی < آذر> می نویسند! رجوع شود به < مصاحبه آذربایجان دموکراسی اوجاغی با مهران بهاری در وبسایت گون آسگام>. در بعضی مقالات ترکی و عضو دیگر تورکی می نویسند!

دوستان، من نمی دانم این چه صیغهء است، که این جوان رعنا بیشتر از دویست مقاله نوشته، ولی موضعی خودشرا راجع به ملت ، خلق و قوم بودن آذربایجان جنوبی مشخص نکرده است؟ موضعی خودشرا در رابطه باکشور ترکیه و آذربایجان و همچینین در رابطه با پانترکیسیم و گرکهای خاکستری مشخص نمی کند، از استقلال ترکهای ایران صحبت می کند، ولی رابطه آذربایجان جنوبی با ترکهای قشقائی و ترکهای خراسان چگونه خواهد شد مشخص نمی کند! آیا هر کدام یک کشور خواهند شد و یا همه یک کشور، مرز ها چگونه خواهد شد. دوستان، هر گاه کسی مثل آقای امیر مردانی سوال می کند، یک عضو بازجو صفت تشکیلات امنیتی مهران بهاری با گستاخی تمام بیک جوان دانشجو وحشیانه حمله می کند، چون آقای مردانی هم در زندانهای جمهوری اسلامی با این لحن سخن گفتن آشنا است ، عقب نشینی می کند. دوستان آقای امیر مردانی حق دارد بترسد، زیرا کسانیکه در جمهوری اسلامی دستگیر شده و بازجویی شده باشند، این طرز برخورد بازجومنشانه مهران بهاری را خوب درک می کنند و بر خود می لرزند! < دوستان من از تمام دارندگان سایتهای اینترنتی آذربایجانی که به تشکیلات مهران بهاری جوابگو نیستند، دوستانه می خواهم که سوال آقای امیر مردانی از مهران بهاری و جواب عضو گستاخ تشکیلات مهران بهاری به آقای امیر مردانی را که د ر وبلاک آقای امیر مردانی موجود است، برداشته در سایتهای خودشان منتشر کنند، تا سیه رو شود آنکه در او غش باشد>.

دوستان، همه سیاسیون می دانند تشکیلات امنیتی نفوذی برای اینکه زود لو نرود باید یکمقدار معین علیه رژیم و رهبران آنهم بنویسند، در مقاله < ولي فقيه خامنه اي و پشت پرده تحبيب زبان فارسي> هم دقیقا اینچنین است. تشکیلاتی که از قبرستانها، از موزه های دنیا، از کتابخانه های کشورها و..... خبر دارد، نمی تواند از آذربایجانی بودن پدر خامنه ای بی خبر باشد، پس عمدا خامنه ای را فارس معرفی می کنند و ظاهرا از دید آقایان ،چون فارسها ذاتا دشمن ترک هستند، در نتیجه خامنه ای هم بد است، ولی اگر خامنه ای فارس بودن خودرا تکذب و برعکس آذربایجانی، شبستری، خامنه ای بودن خودرا اعلام کند، خودبخود اثر جادوی تشکیلات مهران بهاری از بین خواهد رفت، تشکیلات مهران بهاری هم با انتقاد کوچلو از خود در مورد آذری بودن خامنه ای از گناهی که دراین مورد مرتکب شده بود تبرئه خواهدشد. دوستان اینها را همینگونه می شود دهها صفحه نوشت، ولی یکجا باید بس کرد.

جرم : منحرف کردن جنبش ملی آذربایجان از مبارزه با رژیمی که اینهمه ظلم برای زنان < نا برابری زن ومرد، حجاب اجباری، چند همسری مرد،عدم حق طلاق، عدم صاحبیت فرزندان صغیر از طرف زن بهنگام طلاق و......> وجوانان < عدم سرگرمیهای سالم، دخالت در طرز لباس و موی سر، عدم دسترسی جوانان به موسیقی، مانع تراشی در دوستی جوانان با همدیگر، گسترش مواد مخدر در بین جوانان، عدم ایجاد شغل مناسب و شرایط مناسب برای تشکیل خانواده و....> و هنرمندان، نویسندگان، کارگران، روشنفکران و آحاد مردم ایران و سی میلیون آذربایجانی روا می دارد و ظلم مضاعفی که در مورد ملتهای تحت ستم ایران انجام می دهد. دوستان، تشکیلات مهران بهاری خوب می دانند که زمان به ضرر ماست، در نتیجه با طرح شعارهای انحرافی و بزرگ میخواهند رژیم را از مبارزه مشترک تمام ملتهای ایران از جمله فارسها خارج کرده، با خرید زمان برای رژیم باعث بیشتر آسیمیله شدن ملتهای تحت ستم ایران می شوند و مردم بیشتر و بیشتر بی خیال شده و از جنبش ملی کناره گیری می کنند. دوستان، در صورتیکه ملل تحت ستم ایران باید با ملت فارس مبارزه مشترکی علیه رژیم ضدبشر و ضدملی پیش ببرند و از همین حالا حل مسئله ملی را یکی از خواستهای جنبش قرار دهند، تا ظلم و تبعیض ملی را ریشه کن نکنند و فدرالیزم بر پا ندارند از پا ننشینند. در اینجا به دوستان صادق استقلالچی هم توصیه می کنم، دوستان فدرالچی خودتانرا در مبارزه عدالت طلبانه و فدرال طلبانه کمک کنید، زیرا در فدرالیزم حداقل تا حدی مرزها مشخص می شود و زبان آذربایجانی تقویت می شود.

2 - اتهام و تهمت زنی به اکثر فعالان جنبش آذربایجان مثلا آقای دکتر ضیاء صدر، آقای دکتر ابراهیم اصغرزاده، آقای مهندس حسن شریعتمداری، آقای سیروس مددی، آقای دکتر علی قره جه لی، آقای دکتر هدایت سلطانزاده ، آقای دکتر رضا براهنی و امضاء کنندگان آذربایجان سخن می گوید و....... حمله وحشیانه به آقای امیر مردانی.

حکم : عذر خواهی از تمام کسانیکه به نوعی توهین کرده اید بخصوص از آقای امیر مردانی، شرمساری در مقابل ملت آذربایجان، شرمت باد شیاد، ننکت باد تشکیلات امنیتی مهران بهاری.

پیروز باد جنبش ملل تحت ستم ایران. مغلوب باد رژیم فاشستی و نژاد پرست جمهوری اسلامی ایران.

غلام شامقازان 23.04.2011
+ نوشته