Skip to main content

من نمیدانم که قانعی فرد چگونه

من نمیدانم که قانعی فرد چگونه
Anonymous

من نمیدانم که قانعی فرد چگونه باید سوال میکرد که شک شما را بر نیانگیزد؟ قانعی فرد دو بار از ثابتی سوال کرده و ثابتی طفره رفته. اگر جناب رنجبر جای قانعی فرد بودند چکار میکردند؟ چندتا فحش رکیک یا دوسه تا پس گردنی؟ یا انتظار داشتید در پاسخ به قانعی فرد ثابتی مثلا بگه: والله جونم واسه ات بگه.. آره.. شکنجه همچی بفهمی نفهمی بود... یعنی من خودم تا روزی ده پانزده تا ناخن رو از ته نمیکشیدم خوابم نمیبرد. یا به قول اولین دادستان انقلاب از حضرات جبهه ملی هرشب زن و بچه ام سر سفره خونی که از زندانیان سیاسی گرفته بودیم مینشستیم توش نون ترید میکردیم میخوردیم. بابا بیخیال.. طرف داره کتاب مینویسه و در این گونه مواقع مصاحبه شونده ادامه

از دادن پاسخ طفره میره. البته من فکر نمیکنم که ثابتی ابایی داشته باشه که بگه حتا بدست خودش شکنجه میکرده چرا که نه از کسی میترسه، نه بدهکاری حس میکنه تازه افتخار هم میکنه که مخالفان را دستگیر و شکنجه میکرده. مشکل او قوانین آمریکاست. اگر او اعتراف به این اعمال بکنه خب یقه اش را همان آمریکا میگیرند و میاندازندش هلفدونی. یا سایر مسائل جانبی. خلاصه اینکه چه ثابتی اعتراف بکنه و چه نکنه چیزی در این حقیقت تغییر داده نخواهد شد که در زندانهای قبل از انقلاب شکنجه بوده و البته شاه هرگز به چشمش ندیده و مثلما میدانسته اما تمایلی هم برای جلوگیری از این کار نداشته. و این تا دوسالی قبل از انقلاب ادامه داشته. حالا مثلا مچ گیری از ثابتی چه تاثیری در واقعیت ها میده؟این مساله ای نیست که کسی مثل ثابتی ندونه و خیال کنه که مثلا با طفره رفتن او ما هم باور میکنیم که لابد شکنجه نبوده. لذا این در کل یک مساله حاشیه ای است که سی و سه سال از برملا شدنش میگذره و افراد بسیاری از شکنجه شدگان حی و حاضر و زنده اند و شهادت میدهند. مساله ای که ما بعنوان ضربه خوردگان تاریخ باید به آن توجه کنیم سایر تجاربی است که ثابتی در این کتاب به خواننده انتقال میده. و اینکه ما در ایران آینده باید از دولت مان چه انتظاری داشته باشیم؟ برویم بمب گذاری کنیم و اگر ما را گرفتند بالاتر از گل هم به ما نگویند؟ بقیه هم تیمی هایمان را لو ندهیم تا بازهم بمب گذاری کنند؟ مثلا اگر طالبان در آینده بیایند و در تهران همزمان بیست بمب منفجر کنند و قرار باشد بیست بمب دیگر هم چند روز بعد منفجر کنند و شما یکی از اینها را گیر انداخته اید که خبر دارد بمبگذاران کجا هستند. میشه پاسخ این حرف مرا یک چپ خ.. یه دار بده که واقعا چکار میکنه؟ یا بازهم رفقا از پاسخ طفره میرن و میترسن و خودشونو به نشنیدن و حرف عوض کردن میزنند؟ کشورداری قربونت همچی کار تمیزنی نیست. بسته به مردم و مخالفان ات است که اوضاع را چگونه پیش ببری. گاه کار دمکراسی بردار هم نیست. مثلا اگر بدانم که در فردای ایران پس از جمهوری اسلامی قرار است مردم ایران دوباره به همین رژیم در رفراندم رای بدهند جر زنی میکنم. میزنم زیر هرچه دمکراسی است و باهرچه که بتوانم جلوی رفراندم و این مسخره بازی ها را میگیرم. ما انسان هستیم و نباید به مسائل و آیین های سیاسی مانند برنامه کامپیوتری نگاه کنیم. خب مردم به هیتلر رای دادند ما هم قبول میکنیم.. دمکراسیه دیگه مگه نه؟ مردم به خمینی رای دادند ما هم قبول میکنیم. بله قربونت.. در سیاست همیشه همه چیز تمیز نیست و هرکس چنین ادعایی داره آدم ساده لوحی بیش نیست که حقش یه پس گردنی انقلابی خوردن از یک مارخورده دیگه مثل خمینی یا فیدل کاسترو یا ملاعمر هست. یخورده از این جانماز آب کشیدن های دمکراسی مآبی و کج فهمی زندگی سیاسی بیایید بیرون.. یخورده از این «پاکی سیاسی» تو بخوان ساده لوحی سیاسی بیایید بیرون. این حرفها را من برای محیط ایرانی میزنم اگرنه در این سوئد عزیز.. دمکراسی صد درصد راه درستی داره میره و من کیف میکنم وقتی روابط این مردم را با هم و با دولت شان می بینم. هروقت ما ایرانی ها به حد اسکاندیناوی ها رسیدیم آنوقت میتوانیم امید داشته باشیم که آن پاکی سیاسی هم همراهش بیاید. امام تان که قرار بود پاک پاک باشد این شد نتیجه اش.. بقول آن ارمنی اوایل انقلاب امام تون که این باشه شمر تون دیگه ببین چی بوده.