Skip to main content

تا کنون مهمترین مسایل جنبش

تا کنون مهمترین مسایل جنبش
آ. ائلیار

حامد گرامی ، تا کنون مهمترین مسایل جنبش ملیتها و جنبش دموکراسیخواهی در ایران و همینطور مسایل مبرم آذربایجان در مقالات مختلف آ. ائلیار مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در مورد پیشه وری و جنبش او هم نظرم را نوشته ام. در پیرامون مسئله ملی و دموکراسیخواهی و خود دموکراسی نیز بارها بحث کرده ام. همه این مسایل در مقالاتم موجود است. تفاوت و همینطور تضاد اندیشه ام با دیگران هم آنجا مشخص است. یک بار دیگر در رابطه با مسئله ملی و دموکراسی در ایران نظریه خودم را که چند سال پیش داده ام-پیش از دیگران- اینجا قید میکنم: « در ایران راه دموکراسی از راه ِ - حل مسئله ملی میگذرد. بعکس- راه ِ -حل مسایل ملی نیز از راه ِ -حل مسئله دموکراسی در ایران میگذرد». یک معادله دو سویه است. یکی بدون دیگری ممکن نیست. راه درست مبارزه در دو زمینه است :« هم مسئله ملی- وهم دموکراسی».این دو مسئله از هم جدایی ناپذیرند.

یکی مکمل دیگریست.
تقدم و تأخری در این مبارزه وجود ندارد. آنکه برای رفع ستم ملی مبارزه میکند مجبور است بخاطر رفع آن در راه دموکراسی هم بجنگد. و بعکس. زبان مادری جدا از آزادی بیان نیست. نمیشود گفت من امروز زبان مادری را میخواهم فردا آزادی بیان را. یا اول زبان را بعد آزادی بیان را. خواستن یکی باید به همراه دیگری باشد. ما هم زبان مادری را میخواهیم و هم آزادی بیان را. هم رفع ستم ملی را میخواهیم و هم رفع دیکتاتوری را. و ... دیگر مسایل هم همه بهم پیوسته اند. برای معادله دو طرفه در عمل حالت « تقدم و تأخر» پذیرفتن نادرست است. در ریاضیات هم همینطور است. مثالهایش را خودتان میتوانید ذکر کنید. * پیشه وری شخصیتی بود دارای « اندیشه - سواد و قلم( ادبی، سیاسی، رجوع به منتخب آثار پیشه وری) - تجربه- و قدرت سازماندهی» . او یکی از آموزگاران بزرگ زمان خود بود. جنبش او بر پایه آماده ای - نیروی انقلابی آماده- مشکلات جامعه ی آذربایجان- با شکست اتوریته حاکمیت به علت ورود ارتش سرخ- توانست نزدیک به یکسال قدرت را در آذربایجان بدست بگیرد و دست به اصلاحات فراوانی بزند که تا آن موقع در ایران و حتی خاورمیانه بی نظیر بود. اساس جنبش او بر زحمتکشان شهر و روستا قرار داشت. و برای بهبود زندگی آنان بود. جنبش او یک جنبش چپ دموکرات بود. اشتباه او مثل اشتباه اکثر مبارزان انترناسیونالیست - تکیه به انترناسیونالیسم دوره خود بود. انترناسیونالیسم دوره او « انترناسیونالیسم استالینی» بود که با انترناسیونالیسم کارگری متفاوت و حتی متضاد بود. فرزند اندیشمند دیگری از آذربایجان- خلیل ملکی ( رجوع به یاد نامه خلیل ملکی) - از آموزگاران بزرگ دوره خود- اشتباه بودن این نوع انترناسیونالیسم را در همان دوره گوشزد کرده بود. شرایط ادامه پیروزی او و قاضی محمد هر چند در داخل آذربایجان و کردستان موجود بود ولی فاقد «وضعیت مثبت جهانی و مرکزی مناسب در ایران» بود. آنهم « تجدید اتوریته حکومت مرکزی» بود که موجب شکست شد. یعنی عوامل شکست چهار چیز بودند: 1- تکیه به انترناسیونالیسم استالینی 2- تجدید قدرت حکومت مرکزی 3- تقویت قدرت مرکزی از طریق عوامل جهانی. 4- ضعف جنبش در مقابل قدرت مرکزی. * جنبش پیشه وری به علت شرایط جهانی و ایرانی نامساعد و همینطور ضعیف بودن خود جنبش در مقابل حکومت مرکزی امکان ادامه حیات نداشت و محکوم به شکست بود. اما این شکست نیرویی از سوی دیگر پیروزی معنوی - پیروزی خواسته های مردم در رابطه با ستم ملی و اصلاحات اجتماعی- رفع تبعیض از زنان و غیره را شامل میشود. جنبش پیشه وری از نظر معنوی جنبشی پیروزمند است. همانطور که در گذشته نوشته ام یکی از درسهای بزرگ جنبش پیشه وری- برای ما - نسلهای بعدی- اینست :« ضرورت دارد مبارزان جنبشها به این اصل توجه کنند که " اگر از نظر نیرو شکست خوردند حد اقل از نظر آرمانی شکست نخورند. و نسلهای بعدی بتوانند از آرمان و خصوصیات جنبش آنها دفاع کنند» . درسی ست برای جنبشهای امروزی. اینست که میگویم ناسیونالیسم موجود در جنبشها نه امروز قابل دفاع ست و نه فردا. درس بزرگ دیگر جنبش پیشه وری این بود که کردها- کردستان- را به عنوان برادر خود پذیرفت و عملا این سیاست را رعایت کرد. کردستان هم همینطور. این راهی ست برای حل مسایل ما در آذربایجان غربی. سر فرصت به مسایل آذربایجان غربی خواهم پرداخت.*