Skip to main content

دوستان از مبارزات فدائیان

دوستان از مبارزات فدائیان
آ. ائلیار

دوستان از مبارزات فدائیان اورمیه در بعد از انقلاب بهمن 57 صحبت کردند. در این رابطه توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنم: « گروه ارومیه» زندانیان سیاسی بودند که درتابستان سال 1351 در ارومیه به اتهام تدارک برای قیام مسلحانه علیه شاه دستگیر شده بودند. 22 نفر- توضیح جامع را در مقاله عمل خاص منطق ناقص - در آرشیو مقالاتم میتوانید بخوانید. پاراگرافی هم مربوط به ستاد فدائیان میشود که در زیر آمده است. و پاراگرافی دیگر هم از کامنت خود در رابطه با ویران کردن ستاد فداییان اینجا نقل شده است. که تاریخش همان شهریور 58 گفته آقای بهنام گرامی ست.

« بعد از بهمن 57 ، بقایای «گروه اورمیه» ،« زندانیان سیاسی» تازه آزاد شده، و تعدادی از«دانشجویان دانشکده کشاورزی ارومیه» و « دیگران» ، گرد هم آمده «ستاد چریکهای فدایی خلق» ارومیه را با نام رسمی « دفتر روز نامه کار» تشکیل دادند؛که خود داستان دیگریست.

امیدوارم دوستانیکه در آفرینش این بخش از داستان شرکت داشتند دست به قلم برده و نسل جوان را از تجربیات آموزنده ء خود بی نصیب نگذارند.

قصهء سازماندهی هزاران عضو، کسب 15هزار رأی مردم در انتخابات مجلس(برای قربانعلی پاشایی) با تلاشهای شبانه روزی دهها دختر و پسر فدایی ، کار ارجمند دختر فدایی «تهمینه» با زنان کارگر دخانیات برای سوادآموزی ، و سخنرانیهای آگاهی بخش و پر شورش به زبان آذربایجانی، یاری سازمانیافته به دهقانان تهیدست به هنگام درو و برداشت محصول، متشکل ساختن کارگران شهر در « هیئت نمایندگان کارخانه های ارومیه»، و ...همه در انتظار توصیف قلم شما ست.

هرگز مباد،که این تاریخ و تاریخچه ها فراموش بشوند.

مردمانیکه تاریخ خود را بفراموشی بسپارند، همیشه مجبورند گذشته ها را تکرار کنند.» عمل خاص منطق ناقص -نوشته آ.ائلیار http://www.iranglobal.info/node/7667 ********* ستاد فداییان:«
* بسیج «تودۀ نا آگاه» توسط ایده لوژیها هر اندازه بیشتر باشد خطرش به آزادی به همان اندازه بیشتر است: مثالی در این رابطه از فدائیان ارومیه بزنم: فداییان به قانون اساسی ارتجاعی حکومت حاکم رأی ندادند. آنها درسال 1358 در ارومیه اول خیابان دانشکده روبروی ساختمان بزرگ « ساواک شاه» که بعد از 57 «مقر سپاه پاسداران» شده بود، در ساختمان دو طبقه یی اجاره یی- ستاد( دفتر روزنامه) داشتند. دو نیروی مسلح ( فدایی- سپاه) روبروی هم قرار داشتند. از طرف سپاه توسط فردی گویا به نام « بهزاد دربندی» شبانه یک نارینجک دست ساز به داخل دفتر پرتاب میشود که فقط خساراتی به بار میاورد. مدتها بعد حسنی امام جمعه ارومیه در مسجد جامع ضمن سخنرانی به مردم میگوید: « امروز میرویم ستاد فداییان را به سرشان خراب میکنیم». ساعاتی بعد «جمعیت مسجد »روانه خیابان دانشکده میشود. فداییان که مسلحانه از ستاد حفاظت میکردند سئوالی برایشان مطرح میشود« به مردم نمیشود شلیک نمود پس چه باید کرد؟» تصمیم میگیرند به «خانه های تیمی» عقب نشینی کنند. جمعیت مسجد ساختمان را به راستی با خاک یکسان میکند -« توده نا آگاه» . در حقیقت این ساختمان نبود که خراب میشد بل ساختمان « آزادی » خودشان بود که با دست خود نابودش میکردند. از اینرو اکنون دم در زندان منتظر ملاقات عزیزانشان هستند. و چشم براه بازگشتشان از غربت. این نابودیها و افزون بر آنها کشتار های وحشتناک در گوشه گوشه ایران تکرار شد. نسل آزادیخواه و عدالت طلب 57 بدون آخوند( ایده لوژی بسیجگر اسلام سیاسی حاکم) انقلا ب بهمن را تدارک دید و آخوند جلاد او و انقلاب شد»