واقعن شما پانترکا

چه آدمای جالبی هستید ؟!! اولش که نویسنده محترم یک فهرست بلند بالا از روایات و احادیث از علمای فرنگ در باب معانی "ملت "ردیف کردن (البته از اونایی که بدرد کارش میخورده, راستی خودمونیم این اینترنتم عجب نعمت غریبیست ؟!) بعدشم از یک سری گزاره هایی که خودش با سلیقه کنار هم گذاشته (یا بقول فرنگیا کولاز کرده ) به یک حکم دلخواه رسیدن !! بعدشم که زده به نوحه سرایی و صحرای کربلا که هوار هوار (بردند دار و ندار ما رو ..!!) این شوونیسم فارس چه ستمها در زمان قایله آذربایجان بر مار روانداشت و چنان شد و چنین که مقتدای ما جناب پیشه وری بیشتراز یک سال نتوانست دولت خودمختار خودشو پاسداری کند (اما من یه پرسش ساده ازشما جناب نویسنده میپرسم بالاغیرتن مردونه جواب بده : اگه مردم دلیر آذربایجان از حرکت پیشه وری پشتیبانی میکردند اگه دنیا هم جمع میشد میتوانست اونها رو شکست بده ؟ که جناب پیشه وری مجبور نشه بازم به دامان تاواریشها و رفقاش در شمال برگرده و به اون حال نزار آخرای عمرشو سر کنه ؟؟ چون پاسخ به این پرسش به ظاهر ساده بقیه مسیر رو برای ما روشن میکنه که میشه با شما گفتمان و دیالکتیک کرد یا نه ) و در آخر هم نویسنده با یک پایان سوزناک همه ی دیدگاههای استعمارگران فارس !! چه خوب چه بد را به چالش میکشد و با دو جواب دندان شکن دودمان آنها را برباد داده و یکبار برای همیشه مشکل ملت در بند آذربایجان (ویا برای خوشایند پانترکها "آزربایجان"- تو گویی که با دگر کردن "ذ" به "ز" همه ی تاریخ و پیشیته چند هزار ساله ی دیار آتش و آتشکده ها و زرتشت بزرگ یکسره پاک و دود میشود و میرود به آسمان هفتم !!) را حل میفرمایند , ایشان در بند یکم مینویسد : "اولا: در ایران ملتی بنام "ملت ایران" وجود ندارد. زیرا بطوریکه در بالا نشان داده شد، شرط لازم برای تشکیل یک ملت واحد در کشور کثیرالملله (دولت- ملت)، دارا بودن فرد و جمع به "حق تعین سرنوشت خویش بدست خود" میباشد. این حق تابحال در ایران وجود نداشته....." چرا شما دو چیز گوناگون رو باهم جمع میزنی مگه میشه پرتقال رو با هندوانه جمع زد این چیزی که شما داری میگی اسمش دموکراسی و آزادی در تعیین سرنوشت اقشار یک جامعه است تو کدوم تعریف ملت (حتا اینایم که خودت جمع کردی ) لازمه ملت رو این دونستند من از شما میپرسم مگر چند سال از عمر این چیزی که شما میگی حتا در کشور های آزاد جهان میگذره که شما درای برای ایرانی که هنوزم به ابتدای جاده خاکی اونم نرسیده تجویز میکنی (کاری به داستانسرایی غربیا درباره ی یونان باستان ندارم که اگه راست بود جام شوکران رو به سقراط نمی خوروندن ) بعدم که دوباره زدی به جاده خاکی و حرف جالبی زدی در بند دوم : " در کشورایران اتنیکها از لحاظ اجتماعی - اقتصادی دارای حقوق مساوی نیستند. نمایندگان انتخابی و واقعی اتنیکهای غیرفارس درهیات دولت و اداره سیاسی کشور نقشی را بازی نمیکنند. زبان، فرهنگ و مذهب آنها قدغن و یا تحت فشاردولت مرکزی است. سیاست فرهنگی - مذهبی و در بسیاری از موارد اقتصادی دولت تنها در خدمت منافع اتنیک فارس و مذهب شیعه میباشد. روشن است که ، در چنین کشوری نمیتوان از ملت واحد و یا از وحدت ملی صحبتی بمیان آورد. " این حرفا رو از یه ترک شنیدن دیگه آخر فیلم هندیه !! , راستی بهتر نبود بجای "اتنبک " که در جای جای نوشته تان بکاربرده اید از "قوم" یا "تیره" استفاده میکردید (شایدم یکنوع نعل وارونه زدنه با بکار بردن این وازه لاتین ) بازم از شما میپرسم در این 400 سال اخیر که حکومت یا در دستان شما ترکها بوده و یا تو حکومت این دوتای آخر(پهلویها) بیشتر سپهسالاران و مقامهای کشوری و لشگری از شما بودند شما دیگه چرا ؟!! بعدشم این شیعه گری هم که آشی بود که شماها برای ماها پختید ! نه آقای محترم بذار در پایان خیال شما رو راحت کنم در این کشور بزرگ ایران میشه از "وحدت ملی" صحبتی به میان آورد و خوب هم میشه چه شما ها (پانها) خوشتون بیاد چه نیاد ! این اقوام مختلف هزاران سال است که در کنار هم به خوبی و خوشی زیسته اند بدون توجه به دلایل پست مدرن شما (که آنزمان ایران جامعه ای بر اساس کشاورزی و دامداری بوده و....) زیرا انسان و بویزه ایرانیان ,فرزند شرایط تاریخی خویش بوده اند , و همواره چنان سرنوشتشان درهم گره خورده که در هنگام به خطر افتادن کشور به چیزی که اصلن نیندیشیده اند قومیت و زبان بوده (نشانه اش جنگهای ایران و عثمانی و جنگ هشت ساله) و شاید این قومهای گوناگون زبان و گویششان باهم فرق داشته اما فرهنگ , تاریخ ,آداب و رسوم , اساطیر,جشنها, افتخارات و...و به جرات میگویم با درصد بالا نزادشان همه یکیست , پس بگذارید در آخر هم من اینرا به شما یادآوری کنم:" تنها زبان یک ملت را نمی سازد مگر اینکه شما بخواهید بزور ملت سازی کنید" . - پاینده ایران و ایرانی -