رفتن به محتوای اصلی

● یادداشت‌ها و مقالات ابوالفضل محققی

ابوالفضل محققی
وقت آن رسیده که از خود بپرسیم وظیفه من ! وظیفه ما !در قبال این همه جوان در مقابل این همه جان های عزیز ،در مقابل این خیزش بزرگ ،در مقابل این نسلی که جان بر سر دست نهاده و می خواهد آینده روشن خود را که…
ابوالفضل محققی
در این دوران وحشت که فرمانروائی جابر  ،خود شیفته ،وجانی.  امر حجاب را به یاسای حکومتی خودبدل کرده است . زنی با نام نرگس محمدی نخستین زنی که به تنهائی وبی هراس حجاب از سر گرفت و موی افشان کرد.پای بر…
ابوالفضل محققی
در روز های خیزش خوزستان نوشتم که آتشفشانی در راه است  حال با مرگ مظلومانه مهسا زمین به لرزه در آمده خشم ،نفرت وبغض فرو خورده سالیان مردم دهان گشوده  غرش های نخستین خبر از فوران آتش می دهد. آتشی…
ابوالفضل محققی
 امادیگر دستهایت از آن تو نیست. دستانت با میلیون ها دست آفرین کار گره خورده است . با مشت هائی که فضا را می شکافند وقدرت خلقی بپا خاسته را بنمایش می گذارند .
ابوالفضل محققی
شمایی که پیوسته خواهان حمایت تمام اقشار و گروه‌ها در داخل کشور بوده‌اید؟ حال در جای‌جای ایران زمانی که مرد و زن به میدان درآمده‌اند. زنان با شهامت حجاب از سر برمی‌گیرند! حجابی که هر برداشتن‌اش تیری…
ابوالفضل محققی
 دریغ درد که بهای هر فریاد آزادی خواهی خنجر وگلوله ایست که زندان بانان تو برگلوی آزادی خواهان نشانده و می نشانند.اما چه باک که در هر حنجره زخمی از شفاوت چکاوکی بشارت آمدنت رامی دهد.
این سرزمین…
ابوالفضل محققی
تمامی شب یه خود می پیچم می پیچم از درد سنگینی که بر قلبم نشسته است . تصویر فرشته ای زیبا  با چهره ای خونین که بر تخت بیمارستانی بی هوش چشم بر هم نهاده از مقابل دیده گانم می گذرد. خواب از چشمانم می…
ابوالفضل محققی
دوران غریب و وحشتناکی را تجربه می کنیم . دوران سیاهی که نظیر آن را هر گز تجربه نگرده بودیم.دورانی ترسناک که در تاریخ ایران زمین بعنوان دوران وحشت ،دوران زمانداری مردی بغایت مرتجع،که خود را محور جهان…
ابوالفضل محققی
پرنده کوچک نماد کانونیست  که روزی توسط خانم فرح پهلوی  و خانم دولتشاهی با عشق به این سرزمین بنا نهاده شد.کانونی که میخواستند دریچه ای نو  و نگرشی نو به جهان با تکیه بر مربیان ورزیده و آخرین متد های…
ابوالفضل محققی
هنوزمرکب نامه خمینی که امربراین قتل عام وحشیانه داد خشگ نگردیده است. هئیت مرگ همچنان بر مصدر نشسته ورئیسی درکسوت رئیس جمهور بر این ماتم گده حکومت می کند از درستی کار خود و درستی فرمان امام مرده خویش…
ابوالفضل محققی
عشق این اکسیر جاودانگی انسان که شور حیات می بخشد. دست ترا می گیرد بی مهابا از سخت راه ها از میان غم واندوه ازمیان شادی ودرد عبورت می دهد .به سرا پرده گل می برد اگر در تو جوهری یابد گوشه ای از پرده…
ابوالفضل محققی
سحر دختر آبی کیست که روز گذشته در نخستن حضور محدود زنان در استادیوم آزادی زیر نگاه سنگین ماموران امنیتی .نام او از زبان هزاران تماشاگر زن ومرد در فضای میدان آزادی طنین انداز گردید؟
ابوالفضل محققی
بارها وبارها می گویئم از زبان های مختلف می شنویم "خلایق هر چه لایق." این خلایق چه کسانی هستند؟ ما در کجای این خلایق قرار می گیریم ؟ نسبت دهندگان تحقیر آمیز این صفت به ملتی که روزانه در جنگی…
ابوالفضل محققی
 

دیروز باز گذرم به بازار قره سو افتاد .همه چیز بهمان گونه که بود میوه فروشان در حال دستمال کشیدن بر میوه های خود بودند .با سبد تازه انجیر وگلابی بر پیشخوان .مردی طبق نان بر دوش از…
ابوالفضل محققی
ایستاده بر بالای یک سکوی سیمانی/

گوی پادشاهیش توپیست رنگین بر سرچوب./

"من شاهزاده این گوشه از جهانم!
ابوالفضل محققی
همزمان با افزایش ابهامات درباره به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای، یائیر لاپید، نخست‌وزیر اسرائیل از قدرت‌های جهان خواست که به مذاکره با تهران پایان دهند.
ابوالفضل محققی
زندگی خوابی بیش نیست!خوابی توام با دو رویا !
رویای نخست غوطه ور شدن است درون پوسته بسته حیات! بریده نشدن است از بند ناف آن.تن دادن است به نواله ای ناچیزدرون دنیائی بسته! دنیائی بی سوال !بی…
ابوالفضل محققی
همراه بسیارجان های عاشق که هر یک آرزوی آرش شدن داشتند سرود خوان تا ستیغ البرز بالا رفته ام. سحرگا هان آن گاه که خورشید , تن به صخره ها می سائید و در نجوا بانسیم صبحگاهی بالا می آمد. همگی نشان آرش…
ابوالفضل محققی

سلمان رشدی باید این روز را پیش بینی می کرد. چرا که پدیده ای بنام تحجر دینی را خوب می شناخت .اما او نویسنده است!ناگزیر از نوشتن باید که که بگوید و بنویسد! هر چند ده سال در سختی ودلهره زندگی…
ابوالفضل محققی
سخن از جابجائی طبقه متوسط سنتی بود با طبقه متوسط جدید .جابجائی بسیار تلخ ودردناکی که واقعیت زندگی عملا بخش زیادی از طبقه متوسط که کم جان بودند اما جایگاه طبقاتی و در آمد محدودشان هنوزاجازه می داد که…
ابوالفضل محققی
تازه از ایران برگشته زمانی کارخانه کوچکی داشت وبه اصطلاح کار آفرین بود. اماچندسالی می شود که بخاطر بچه هایش بخارج مهاجرت کرده فعال اجتماعی ،فرهنگی است.
ابوالفضل محققی
چه با شکوه است منظرانسانی که کفی افیون از دریای طوفانی حیات می نوشد. از دامنه کوهی که زندگی در برابرش نهاده بالا می رود. بربلندای قله حیات می ایستد. بررد پاهای خود می نگرد.
ابوالفضل محققی
رویاهای من نیز مانند بازارهای تودرتوی شهرم، آکنده از رنگها بوها، صداهاست. تصاویری گاه روشن و گاه کم‌رنگ افتاده بر دیوار های آجری شهر این ناظران خاموش اما گویای تاریخ هر شهر.
ابوالفضل محققی
تمام روزهای محرم آخوند ها ونوحه خوان ها در سرتا سر تکیه ها ومساجد شهر زنجان  مانند دیگر شهر های کشور  می چرخیدند و اوهام خود را انتشار می دادند.هرمسجد پیشنماز ، مکبر ،روضه خوان ، دسته عزادارن و علم…
ابوالفضل محققی
نمی توانی شب آسوده سر بر بالین بگذاری بی آن که بفکر هم وطن بهائی خود نباشی که هرشب را در هراس از توطئه حکومتی که دشمنی وکینه دیرینه با وی دارد دیده بر هم نمی نهد!
ابوالفضل محققی
آخرین قسمت اپوزیسیون را با نام آن پیرزن بهائی که جزئی از پیکر سرزمینی بنام ایران است آغاز می کنم . مادری ،مادر بزرگی که در روشنکوه در مقابل خانه ویران شده خود ایستاده عصا بر زمین می کوبد داوری ویاری…
ابوالفضل محققی
با آمدن هرماه مرداد قلبم بی تابی می کند اندوه بر آن سنگینی می نماید .یاد یاران رفته در ذهنم می چرخد. چونان خواب‌زده‌ای در میان اصوات، در میان چهره‌هایی که گذشت زمان کم رنگ ترشان می سازد میگردم. چهره‌…
ابوالفضل محققی
زمان چه با سرعت می گذرد وما چه زود پیر می شویم . آدم ها ، توانائی ها بسرعت از دسترسمان خارج می شوند. هنوز بسیار کار ها که نکرده ایم وبسیار آرزوها که هرگز بر آورده نشده اند .
ابوالفضل محققی
ماشینی به آرامی از مقابل دیدگانم عبورمی کند. زنی با چشمانی سخت مغموم ازپنجره ماشینی که اورا به زندان کجوئی کرج می برد بر خیابان خیره گردیده است. زنی که زندگی آرامش در چشم برهم زدنی دگرگون گشت.
ابوالفضل محققی
بی سبب نیست که هر تشکل، هرجمعیت که با فکر اتحاد نیروها قدم بمیدان می نهد قبل از این که از طرف جمهوری اسلامی زیر ضرب برود در جریان کشاکش دیگر جریان های سیاسی و افراد مورد نقد وافشا گری قرارمی گیرد.…
ابوالفضل محققی
این بامداد است که قطره ،قطره خون خویش را در شعری که عصیان است ،عشق است وآزادی می ریزد. برای خاطر زندگان می گرید. در تاریک نای شب تیره وطن ، در سکوت گورستان های گمنام زیباترین سرود خودرا برای عاشق…
ابوالفضل محققی
همه از این فاصله می گوئیم اما هر گز به عمق این فاصله درعرصه های مختلف نمی رویم .هرگز درکی درست از رابطه والدین با فرزندان ،رابطه جامعه با نسل جدید ،رابطه گذشته با حال و آینده و رایطه اپوزیسیون پر…
ابوالفضل محققی
با خنده می پرسد "هنوز در کشاکش نقش ایوانید ؟هنوز دنبال راه های مبارزه با جمهوری اسلامی هستید ؟ درحال بحث وجدل سر تئوری وسیاست ؟دنبال راهی برای اتحاد و نشستن سر یک میز با گروه های مختلف اپوزیسیون…
ابوالفضل محققی
مردی می گوید: "مزه کنید انجیر بخارا است! توت محصول همین زنگآتاست!" ظزف های پاکیزه پلاستیکی لبالب ازانجیرهای زرد طلائی، توت های درشت سفید،هندوانه های سرخ بریده شده مرا به زمان های دور به…
ابوالفضل محققی
با تمام مشکلاتی که برسر یک اتحاد فرا گیر ملی وجود دارد. ولی اپوزبسیون با تمام اما واگر های خود وخط کشی های گروهی خویش نکات مشترک بسیاری دارند که مواد اولیه آن را جمهوری اسلامی در اختیارشان نهاده و می…