Skip to main content

● ادبیات

رضا بی شتاب
«مصطفی عبدی»آتش به اختیار و مداحِ اهلِ بیتِ«علی خامنه ای»و شاگردِ«علم الهدی»و شرکاست
محمود شوشتری
زنگ آزار دهنده تلفن همراه خواب سبک‌ام را آشفته می‌کند. این دستگاه کوچک که کمی بیشتر از سه دهه از عمر همه‌گیر شدن آن می‌گذرد، بدتر از پاندمی کرونا عالم‌گیر شده و علیرغم همه فوائد‌‌‌اش ما خلق‌الناس را با هزار غُل و زنجیر نامریی اسیر خود کرده است. رعشه بر جُثه‌ی کوچک‌اش افتاده گویی به مرض لرزش دست و یا همان اصطلاح مدرن آن "پارکینسون" مبتلا شده و روی میز شیشه‌ای کنار مبل تختخوابی‌ام به رقص درآمده است. با عجله دست دراز می‌کنم و گوشی را قبل از این که همسایه‌ها را از خواب بیدار کند، برمی‌دارم. عینک بر
هوشنگ اسدی
برای دلتنگی هایمان 
برای عزیزانمان که فرصت دیدار نداریم 
برای پرواز در رویا هایمان 
برای جوانانمان که در خاک حسرت نشسته اند 
برای دستان یاری دهنده شان
برای توماج ها که فریاد می زنند ..‌بده به من ،بده به من ، خودم می سازمش .
ابوالفضل محققی
آدمی که می‌جنگد، می‌ترسد.سکوت، دیدن حقارتِ هر روزه‌اش، از دست رفتن آزادی و کرامتش، او را بیش از هر چیز دیگری می‌ترساند. آدمی که می‌جنگد، به پیروزی فکر می‌کند. می‌داند که حرفش، رفتارش، زخمی شدنش، اسیر شدن و حتی مرگش، خودِ پیروزی است"سپیده رشنو 
 چهره سخت شکنجه شده ومظلوم یک زن  همزمان قامت استوار او بر آمده از دل این شکنجه و
ابوالفضل محققی
اندوه عصیانی فرو خفته درمصافی نابرابر.
اندوه ستمی تلخ برمردی که دیگر گونه آوازی می خواند.
مردی که اگر زنده می بود امروز سی ساله می شد . 
چه میزان جوان بود .دلاور مردی 
 حلق آویزشده با دستانی بسته در زندان شیراز. 
مردی که می دانست!
روزالیند جانا
سال ۱۵۱۸ میلادی «طاعون رقص» در استراسبورگ فرانسه باعث شد ساکنان این شهر برای روزهای متمادی به شکلی غیر‌قابل کنترل به رقصیدن ادامه دهند. این رویداد عجیب و غریب که نتایجی مرگبار با خود به همراه داشت، هنوز هم برای بسیاری از نویسندگان و هنرمندان، جذاب و مسحور‌کننده است.
ابوالفضل محققی
بسیار سرزمین ها گشته ام .بسیارمردمان دیده وافسانه ها شنیده ام .
هر سرزمینی قهرمانان وافسانه های خود رادارد.اما هرگز افسانه ای به زیبائی افسانه آرش وجانی که در تیر نهاد نشنیده ام .
بارها با خود اندیشیده ام .چرا بهای آزادی در این سرزمین قربانی شدن ونهادن جان است در تیر ؟
بی دلیل نیست که در مُد همه راه‌ها به پاریس ختم می‌شود. هفته گذشته از سوم تا ششم ژوئیه، پاریس میزبان هفته «مُد فاخر» یا «اوت کوتور» (Haute Couture) بود که در آن مهمترین خانه‌های مد دنیا مجموعه‌های پاییز و زمستان ۲۰۲۳-۲۰۲۴ را خود را به نمایش گذاشتند.
بهنام چنگائی
من با شنیدن خبر سرباززدن سپیده قلیان از فرمان پوشیدن حجاب در رفتن به بیدادگاه ولائی اسلامی، دچار هیچگونه شگفتی نشدم؛ چراکه ما سرراستی مبارزه و همچنین دانش حقوقی او را بخوبی دیده و می شناسیم. با اینوجود و به سهم خودم من، نبرد خردمندانه ی او و توان سالم و سازنده اش را ستایش می کنم و در پایان سروده ام یاد او را ارج نهاده ام.دام خدا و گام های ساده دل

دیریست گرفتاریم
دچار در دریای درد و رنج نادانی ها
ما پیوسته و تاکنون
فریب خورده ایم.
تو گوئی بر ما چنان رفته
که
چهل و چهار قرن پیش بود،
آنگاه که ما
ابوالفضل محققی
خوابهای من نیز مانند بازارهای تودرتوی شهرم، آکنده از رنگها ،بوها و صداهاست. تصاویری گاه روشن ، گاه کم‌رنگ. از سرائی به سرائی می پیچم. از تیم‌چه‌ای به تیم‌چه‌ای. از چارسوئی به چارسوئی. از بازار مسگران به شیطانه بازار. از راسته صندوق‌سازها با آن صندوق‌های جادوئی رنگارنگ که برای نوعروسان می ساختند و روی هم می چیدند، تا بازار میوه.تا راسته چغور بغوری ها ، با آن تشت های بزرگ مسی ،کفگیر ها و بشقاب های روحی وبوی اشتها آور پیچیده در فضا .

بازار میوه فروشان با تغار های بزرگ .انجیر طارم ،سیب گلاب نوبر، خ
مصطفی خلجی
احمدرضا احمدی، شاعر و نویسنده‌ای که به تازگی درگذشته، در دورانی که شاعران ایران در اوج شکوفایی شعر خود، عصیانگری و سنت‌شکنی می‌کردند، جسارت «نوپردازتر شدن» داشت.

شعر احمدی نماینده‌ای از جوان‌ترین و در عین حال، مدرن‌ترین تجربیات ایرانیان در شاعری بود که با بخت خوش و اقبال نیک، در دوران توجه به شعر زاده شد و مورد استقبال قرار گرفت.
ماهور احمدی، فرزند احمدرضا احمدی، علی‌رغم ممانعت مسئولان کانون از سخنرانی‌اش در مراسم تشییع پدرش، با پافشاری بدون حجاب سخنرانی کرد و گفت: پدرش هیچ‌وقت نان سیاست را نخورد اما سیاسی ترین شعرها را سرود. ماهور احمدی گفت پدرش را با اجبار از کانون بازنشسته کردند.
ابوالفضل محققی
مهمانان همه به دورش حلقه می‌زنند؛ بسان نگینی در میان حلقه انگشتری. شوق دیدار کسی که سینمایش بیانگر سیمای انسانی سرزمینی است که در اوج تعصب و خشونت گرفتارشده است. گرفتار حکومتی مذهبی و خودکامه، که مهر و عاطفه را نمی‌شناسد. اما او از عشق، عاطفه و زیبایی حیات می‌گوید.
م. روان‌شید
نخستین شماره‌ی «فصلنامه‌ی ماه‌گرفتگی» با صاحب امتیازی و سردبیری «(فاطمه) صحرا کلانتری» در سوئد منتشر شد.
ابوالفضل محققی
 

"تنها تصور ما از مفهوم زمان باعث می شود که روز داوری را به این نام بخوانیم در حقیقت روز داوری یک دادگاه صحرائی دائم است." کافکا 
مهرزاد فتوحی
خسرو حسن‌زاده، نقاش و از هنرمندان معاصر عرصه هنرهای تجسمی ایران در ۶۰ سالگی درگذشت. او از یک هفته پیش در حالت کما در بیمارستان بستری بوده است. گفته می‌شود که این هنرمند که ساکن تهران بوده است، به دلیل «مسمومیت ناشی از الکل» تقلبی در بیمارستان بستری شده بود.
فریماه فرجامی، بازیگر سرشناس و یکی از ستاره‌های سینمای دهه‌های ۶۰ و ۷۰ سینما و تئاتر ایران، روز جمعه بعد از مدتی تحمل بیماری و در پی یک هفته کما در سن ۷۱ درگذشت. فرجامی اردیبهشت ۱۳۳۱ در تهران به دنیا آمد و یک سال پیش از فارغ‌التحصیلی در رشته «کارشناسی دراماتیک، فعالیت‌های هنری خود را با گویندگی نمایش‌های رادیویی آغاز کرد.
ابوالفضل محققی
دختر کنار پنجره ایستاده هراسناک بر تاریکی شب می نگرد
چه تاریک شبی !
کجاست ماه ؟
کجاست خورشید ؟
رضا بی شتاب
گریه مکن گریه مکن همدمِ جان/زانکه عزیزِ دلِ ما گفته عیان

گریه دگر کارِ من وُ ما نَبُوَد/بر من وُ بر رنجِ تنِ سردِ زمان

خونِ جگر زخمِ گلویم مَنِگَر/من تپشِ شعلۀ جانانه نشان

یاسِ سَحَر می دَمَد از گُلبُنِ تن/خوش بِنِگَر چشمۀ آیینۀ جان
صبا سلیمانی
گریه نخواهم کرد/ اشک نخواهم ریخت و افسوس نخواهم خورد. چرا که با تمام زخم هایی که از آن به تن دارم و به تن داریم
حبیب حسینی فرد
صدای بم و پرقدرت و خودویژه‌اش تنها عامل عروج و شهرت او نبود، تحرک و رقص لحظه به لحظه‌اش با دامن‌های چرمی کوتاه و کلاه گیسی به شکل یال و کوپال شیر که شاخص او شده بودند نیز حضوری متفاوت از او در صحنه می‌آفریدند. حتی تا اواخر شصت سالگی هم تحرک او چنان بود که رقصنده‌های جوانی که در سن همراهی‌اش می‌کردند در پایان کنسرت‌ها خسته‌تر از او صحنه را ترک می‌کردند.
رضا بی شتاب
به یادِ شمشادهای گُلشنِ روشنِ اصفهانِ:سعید یعقوبی؛صالح میرهاشمی؛مجید کاظمی

نرسیدم وُ تو رفتی؛ سفرت به آسمانست
نشر نورهان بخشی از وظایف به انحراف کشاندن اعتراضات اهل قلم را به عهده گرفته است!
بی‌تا ملکوتی
چندی پیش انجمن قلم (پن) آمریکا طی انتشار گزارش سالیانه خود از ایران، به عنوان بزرگترین زندان نویسندگان زن با ۱۶ زندانی نام برد. در این گزارش آمده است ایران دومین زندان بزرگ برای نویسندگان است و با زندانی کردن ۵۷ نویسنده در سالی که گذشت، رتبه دوم فهرست بزرگترین زندان برای نویسندگان جهان را به خود اختصاص داده است.
محمد عبدی
گلناز فتحی از چهره های شناخته شده هنر معاصر ایران که موزه‌های معتبری چون متروپولیتن نیویورک و موزه بریتانیا میزبان آثاری از او در کلکسیون خود هستند، پس از دو نمایشگاه انفرادی در لندن در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴، باز به این شهر پرهیاهو بازگشته است.
زن جوان به جنگجوی طالبان می‌گوید: «شما فقط به زنان ظلم می‌کنید.» او با داد و فریاد پاسخ می‌دهد، «گفتم حرف نزن، همین‌جا می‌کشمت!» دختر هم در مقابل با صدای بلند که برابر با صدای او باشد، می‌گوید:‌ «درست است، پس بکش!...مکاتب و دانشگاه‌ها را بستید! بهتر است مرا هم بکشید!»
رضا بی شتاب
مادرِ کیان پیرفلک؛ماه منیر مولایی راد:زمین گِرده؛ظلم پایدار نیست و ظالم به سزای عملش میرسه.چه خوب که زمین گِرده...
ابوالفضل محققی
هریک از ما بدرجات گوناگون در هزار توی زمان میچرخیم، هزار توئی که روزی چون "تسئوس"شمشیر بر دست در پی یافتن "مینو تور"قدم در آن نهادیم ،باشد که سر از تن این هیولای آدم خوار جدا سازیم ودر هزار تو بگشائیم.

امروز که سال ها ازاین جستجو وتعقیب وگریز می گذرد .می بینم این هزار تو وغول سرگردان درون آن که طعمه اش جز انسان نیست .درون سیری ناپذیر وخود شیفته آدمی است .خود شیفتگی و آزی که عمدتا در قدرتمندان وروشنفکران دیده می شود.
رضا بی شتاب
ایرانِ گرانمایه اسیرست وُ گروگان
دلمُرده وُ تن زخمی وُ خونابه چکان جان
آری وطنِ خسته اسیرست وُ ز جان سیر
یاران زِ غمش در تب وُ بی تاب وُ پریشان
مسئولان جشنواره کن بعد از آزادی این فیلمساز از زندان، امیدوار بودند که او هم مانند جعفر پناهی، دیگر کارگردان شناخته‌شده ایرانی، امکان خروج داشته باشد.

به گفته این منبع بعد از این‌که آقای رسول‌اف به عنوان داور بخش «نوعی نگاه» جشنواره کن برگزیده شد، مدیران ارشد خانه سینما با دادستانی مذاکره کردند تا ممنوعیت سفر او لغو شود.
اصغر نصرتی (چهره)
نهم آپریل ۲۰۲۳ جشن روز جهانی تاتر به همت سایت «چهره» و با همکاری بسیاری از اهل تاتر و علاقمندان این هنر در شهر کلن برگزار و خوشبختانه با استقبال خوبی (بیش از ۱۰۰ نفر) روبرو شد. به طوری که شماری از تماشاگران ایستاده تا پایان برنامه‌‌ی سه ساعته‌ را به تماشای نشستند.
گلناز غبرایی
مدت هاست می‌خواهم در مورد این کتاب که برای چند هفته مرا درگیر خود کرد، بنویسم ولی این‌قدر برداشت من از کتاب با نقدهایی که در موردش خواندم، تفاوت داشت که فکر کردم شاید من از دریچه‌ی چشم یک تبعیدی به موضوعی کاملاً آلمانی نگاه می‌کنم. ولی حالا که دوباره کتاب را می‌خوانم و با توجه به برنامه‌ای که از مجید توکلی دیدم، احساس کردم که اصلاً امکان ندارد بتوانم به عنوان یک تبعیدی که نمی‌توانم دست از سر مسايل ایران بردارم از زاویه‌ی دیگری به کتاب نگاه کنم. 
هادی خرسندی
«در اجرای دستور بازپرس پرونده مربوط به درگیری در شاهزاده حسین همدان مبنی بر جلب دو خانم به اتهام اخلال در نظم امامزاده، ماموران پلیس روز سه‌شنبه ۲۲ فروردین ماه آنان را در یکی از محلات همدان شناسایی و بازداشت کردند.»
بی‌تا ملکوتی
سال ۱۴۰۱ سال از دست دادن برخی از مهم‌ترین چهره‌های مهم ادبی و هنری در ایران بود؛ از آخرین بازماندگان غول‌‌های پیر شعر و ادبیات تا چهره‌های جوان در عرصه هنر و سینما. از شخصیت‌هایی که هرگز فکر نمی‌کردیم چنین زود عرصه هنر ایران را ترک کنند تا آنهایی که هر سال آروز می‌کردیم، یک سال دیگر هم باشند و سایه‌شان بر سر هنر و ادب ایران زمین باقی بماند.