Skip to main content

● ادبیات

گلناز غبرایی
شاید برای شناخت بهتر برنارد شلینگ باید الگا را خواند. داستان زنی که به خداحافظی مداوم عادت دارد. او در خردسالی پدر و مادرش راکه هر دو کارگرند بر اثر یک بیماری واگیر از دست می‌دهد
هادی خرسندی
به مدت یک سال و نیم، علیا حضرت ملکه بریتانیای کبیر وقت و بی‌وقت روی صندلی رو به روی آقای لوسین فروید می‌نشست و تکان نمی‌خورد تا ایشان یک تابلوی فسقلی ۱۵ در ۲۴ سانت، از صورت ایشان بکشد.
دکتر خلیفه موسوی
تنها جبران بد شانسی ها و رنج و بدبیاری نبود که باعث شد ،رویاهای دیگری را دنبال کنم ،آن همه تبعیض بین شهر و روستا ،آن همه ریخت وپاش و تجمل در شمال شهرها و محرومیتی که مردم ده و حومه ی مردم یا آن مواجه بودند را خودم با جسم وروحم تجربه کردم .
اصغر نصرتی (چهره)
راستی من در این اواخر کشف کردم که ما پا به سن گذاشته‌ها چقدر وضع بهتری از جوان‌ها داریم. این اصطلاح “پا به سن هم” دچار نوعی سانسور شده‌‌. باید در اصل گفته بشه پا روی سن گذاشته‌ها. یعنی دیگه چیزی از سن‌شًن نمونده. یعنی پا رو گذاشتن روی سن و حسابی له‌ش کردن. آره داشتم می‌گفتم که ما پا به سن گذاشته‌ها خیلی خوشبخت‌تر از جوان‌ها هستیم. چون هرچی سالمندتر می شیم، بیشتر از اعضای خودمون با خبر می‌شیم. شما وقتی جوان هستید، هر وقت دلتون می‌خواد می‌خورید، می‌نوشید و ‌بعدش هم فوری و راحت می‌خوابید. اون هم یک
منوچهر برومند (م. ب. سها)
من آن پیر دیرم که پنداشتم
چو مهر وطن در دل انباشتم
پیرمرد، پس از پنجاه‌وهفت، در دوران پیری و فرسودگی، به همان اتهام وزارت لابد، و سپاهی که برای دانش ترتیب داده بود نه کار دیگر، صد روز زندان افتاد و زمانی هم که بیرون آمد از زندان، همه‌ی آزادی‌های انسانی، مثل داشتن حساب بانکی و حقوق ماهیانه‌ از او ستانده شد؛ او که در آراستگی و شیک‌پوشی زبانزد ادیبان و دوستان بود، واپسین روزهای عمرش حتا اجازه نداشت از حساب بانکی‌اش برای تعمیر ماشین ریش‌تراشِ خود پولی بردارد.
مسعود آذر
سال ۱۴۰۱ هنوز به نیمه نرسیده که پنج نویسنده و شاعر ممتاز ایران، خارج از وطن‌شان فوت کردند.
احد قربانی دهناری
آیا اسلام با مدرنیته سازگار است؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید که ویژگی مدرنیته چیست و اسلام چه رابطه‌ای با هر یک از این ویژگی‌ها دارد.
احد قربانی دهناری
دلایل زیادی وجود دارد که ما باید به منابع اطلاعات با دید انتقادی و با شک و تردید نگاه کنیم:
۱. ما نمی خواهیم فریب بخوریم.
۲. ما نمی خواهیم (ناخواسته) شخص دیگری را با به اشتراک گذاشتن اطلاعات نادرست فریب دهیم.
۳. ما نمی خواهیم با فشار دادن ناآگاهانه‌ی یک دکمه‌ی همرسانی، دستور کار و برنامه‌ی شخص دیگری را اجرا کنیم و آلت دست و مجری برنامه‌ی نادرست و مغرضانه دیگران شویم.
به این امید که در آینده، همواره پیش از فشردن دکمه‌ی همرسانی به آنچه در این مقاله خواندید فکر کنید.
ابوالفضل محققی
عشق این اکسیر جاودانگی انسان که شور حیات می بخشد. دست ترا می گیرد بی مهابا از سخت راه ها از میان غم واندوه ازمیان شادی ودرد عبورت می دهد .به سرا پرده گل می برد اگر در تو جوهری یابد گوشه ای از پرده حیات را بالا می زند قرعه فال بنام تو میزند وبار امانت بر دوشت می نهد.
اصغر نصرتی (چهره)
راستش خیلی گرسنه‌ام بود، اما به امید تمام شدن جنگ روسیه و اوکرائن عقب انداختم. دیدم اما پوتین با این گندی که زده خودش در کارش مونده. مرز ناتو از همسیایگی روسیه که گذشت هیچ، تا در خونه‌ی دخترخانم تئوری‌سین روسیه هم رسید.
ابوالفضل محققی
 

دیروز باز گذرم به بازار قره سو افتاد .همه چیز بهمان گونه که بود میوه فروشان در حال دستمال کشیدن بر میوه های خود بودند .با سبد تازه انجیر وگلابی بر پیشخوان .مردی طبق نان بر دوش از کنارم می گذرد  "بگیر گرم گرم است "
منوچهر برومند (م. ب. سها)
کو آن پیاله کو به سر انگشت نغز یار
دیگر تهی ز طاقتم از رنج  این  خمار
ابوالفضل محققی
ایستاده بر بالای یک سکوی سیمانی/

گوی پادشاهیش توپیست رنگین بر سرچوب./

"من شاهزاده این گوشه از جهانم!
احد قربانی دهناری
تاریخ و فرهنگ ایران از افتخارات مردم و یکی از اصلی‌ترین حلقه‌های پیوند مردم ایران در گذار از امارت اسلامی است. حکومت اسلامی برا این امر واقف است و می‌کوشد آثار تاريخی ایران را نابود کند. من سخت نگران از بين رفتن و يا آسيب ديدن آثار باستانی، تاريخی و فرهنگی بی‌شمار ايران هستم.
گلناز غبرایی
اولین بار در تبعید با نام سلمان رشدی آشنا شدم. یک و سال و خرده‌ای بود که دسترسی به کتاب ایرانی مخصوصاً رمان نداشتم. در یک شهرک خوابزده‌ی رایلندی گیر کرده بودم که یک‌باره چهار مهمان از ایران رسیدند و با خودشان آن‌قدر چیزهای آشنا آوردند که گیج شدم، آن‌قدر حرف داشتند که در دریای واژه‌ها گم شدیم
گلناز غبرایی
بعدها كه مسعوداسدالهي با ما هم سرنوشت شد و به تبعيد آمد، يك بار به تماشاي تئاترش رفتم كه آن هم موضوعي خانوادگي و تا حدي طنز داشت. ولي جاي ژيلا سهرابي و صداي گوگوش خالي بود. جاي آن ماشين جيپ، جاي خياباني هاي تهران و جاي مخاطبان ميليوني. آن شب در سالن كوچك تئاتر چنان دلم براي خودم آن روزها و مسعود اسدالهي آن روزها تنگ شد كه در ميانه ي نمايشنامه ي طنز زار زار گريه كردم.
ابوالفضل محققی
چه با شکوه است منظرانسانی که کفی افیون از دریای طوفانی حیات می نوشد. از دامنه کوهی که زندگی در برابرش نهاده بالا می رود. بربلندای قله حیات می ایستد. بررد پاهای خود می نگرد.
اصغر نصرتی (چهره)
تازه با کتاب «امُ‌القرای  ِ مدفون» خلاص شده ام. خلاص که نه، انگار چون سنگی صقیل به عمق وجودش فرو رفته ام. شاید هم او در وجودم حلول کرده است. چون مار بوآ در راه هضم‌ش هستم. هضمی نه از راه عقل، بلکه از مجرای قلب. چرا که گرچه در کلام مه الود و آغشته است اما چون شیره ی جان است. چون سرنوشت من و توست.
احمد احقری
لوح يادبود بزرگ علوی که مجوز نصب آن در سال 2017 پس از تصويب دولت برلين به وزارت فرهنگ اين ايالت ابلاغ شده بود، در روز چهارشنبه سوم آگوست 2022 طی مراسمی رسمی در محل سکونت آقا بزرگ واقع در بلوار فرانکفورتر شماره 2 در مرکز شهر برلين پرده‌برداری شد
گلناز غبرایی
من در کل با اینکه اولش همیشه از حجم کتاب‌های پاموک به وحشت می‌افتم ولی بعد تا نخوانم دلم راضی نمی‌شود و پس از خواندنش چنان احساس رضایتی می‌کنم که نگفتنی است. ایکاش دوستان مقیم لندن این فرصت را از دست ندهند و ایکاش پس از جلسه نظرشان را با ما هم در میان بگذارند.
پرهام قبادی
 در یکی نامه‌ها فرخزاد می‌گوید: «من به اینکه چطور یک روز همدیگر را می بینیم فکر می کنم. که تو را در آغوش می‌گیرم. می‌بوسمت.» 
حکم اجرای یک سال زندان برای پرونده‌ای که بیش از ۵ سال قبل برای چند خواننده زن ایرانی و عوامل تهیه و سازنده کلیپ‌های آنان، گشوده شده بود، به تازگی به آن‌ها ابلاغ شده است.
رضا مقصدی
چه باید گفت با جانان؟

چه باید گفت با باران ِ سیلا سیل؟

چه باید گفت با خَیل ِ خراب ِ خانه بر دوشان ِ خوزستان؟
ابوالفضل محققی
این بامداد است که قطره ،قطره خون خویش را در شعری که عصیان است ،عشق است وآزادی می ریزد. برای خاطر زندگان می گرید. در تاریک نای شب تیره وطن ، در سکوت گورستان های گمنام زیباترین سرود خودرا برای عاشق ترین فرزندان این سرزمین می خواند.
هفته پیش آخرین روزش، به‌عنوان  روز گفتگو و تعامل گسترده با جهان ثبت شد، روزی که هم پوتین رییس‌جمهور همسایه شمالی در تهران بود و اردوغان همسایه غربی، در بقیه دنیا هم، رئیس‌جمهور ایالت‌متحده آمریکا در خاورمیانه دنبال تعامل سازنده بود.
اصغر نصرتی (چهره)
تاتر اصلن هنر راحتی نیست. می‌دانم اصلن کار هیچ هنری آسان نیست. ترکیب خلاقیت، زیبایی و پرورش یک موضوع در ذات خود کاری ست بس دشوار. اما اینها امور فنی هنر هستند و تقریبا شامل همه انواع خود می‌شوند. آنچه تاتر را از دیگر هنرها متمایز می‌کند « ترکیبی بودن» این هنر است. برای پرداخت و آماده کردنش نیاز به انواع نیروهای خلاقه داریم.
ابوالفضل محققی
مردی می گوید: "مزه کنید انجیر بخارا است! توت محصول همین زنگآتاست!" ظزف های پاکیزه پلاستیکی لبالب ازانجیرهای زرد طلائی، توت های درشت سفید،هندوانه های سرخ بریده شده مرا به زمان های دور به بازارهای کاملا شرقی و افسانه ای میکشاند.
احد قربانی دهناری
امروز پنجشنبه ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۲- ۲۳ تیر ۱۴۰۱، دادگاه استکهلم پس از ۹۲ جلسه محاکمه حمید نوری او را به جرم “جنایت علیه بشریت” و “قتل عمد” به حبس ابد یعنی بالاترین میزان محکومیت در سوئد محکوم کرد.
یادی می‌کنم، از دوستان دوران جوانی من که به دست حمید نوری و همدستانش اعدام شدند: خیام، مجتبی، خسرو و ابوتراب
احد قربانی دهناری
راشل زرگریان
پسرجوان گفت: هنگامیکه دلبسته کسی میشوی توسط قلبت تصمیم میگیری
ومغزت را فراموش میکنی که حافظ قلب است.
اصغر نصرتی (چهره)
در ایران مجله‌ای با عنوان «نمایش شناخت» با مدیریت آقای «نظر احمدی» به چاپ می رسد و شماره‌ی سیزدهم
ابوالفضل محققی
طره های نازک گیسوی سپیداررا که تازه از خواب بر خاسته ببازی میگیرد.

عطر شرمگین اقاقی ها با شبنم نشسته بر تن گلهای اطلسی در هم می آمیزد.
هادی خرسندی
بعد آقای «مایکل گاو» وزیر محیط زیست آمد ابرو را درست کند، زد چشم را چهارتا کرد. گفت جانسون را سرزنش نکنید، حکومت بدکاره را ملامت کنید. خبرنگار بی.بی.سی. از او پرسید نازنین در این سفر چه می‌کرده؟ مایکل گاو گفت «نمی‌دانم»! یکی از یکی گاوتر.
هادی خرسندی
 -بعد از آن برنامه، چند تن دیگر از خواهران غیرتی با شعار «راهت ادامه دارد ای شهید – تختخوابت ادامه دارد ای شهید» هنوز دنبال انتقام سخت هستند. در همین احوال ارتش سایبری (یا صابرین!) تصمیم گرفت انتقام خون شهید فخری زاده را از اسرائیل بگیرد. به همین دلیل به متروی تل‌آویو حمله سایبری کرد.
اصغر نصرتی (چهره)
شاید حالا دیگر بسیار دیر باشد که گزارشی از رو جهانی تاتر امسال را آنهم با سه ماه تاخیر به علاقمندان و خانواده تاتری ارائه دهم، اما خود را به دو دلیل بدهکار آنهایی می‌دانم که به همراه من زحمت آن دو روز را کشیدند و آنهایی که نتوانستند در کنار ما باشند و هنوز مشتاق خواندن و شنیدن نتیجه و چگونگی جشن هستند.