Skip to main content

سلولماز عزیز، از نظر من

سلولماز عزیز، از نظر من
آ. ائلیار

سلولماز عزیز، از نظر من برخورد شما با آن کتابهای « حکومت تدوین کرده و سوء استفاده کرده از پاره ای از اسناد ساواک» یک برخورد متعهدانه و بیطرفانه به علم تاریخ است ؛ و روش و متد شما درست است. به ندرت همچو برخوردی از دیگران دیده ام.
کسانی که زندانی بوده اند و بازجویی شده اند میدانند « نوشته هایی که زندانی در باز جویی به دست باز جو میدهد « برای گول زدن باز جوست» و « مخفی کردن حقایقی» که برای زندانی و دوستانش ایجاد جرم میکنند. این دست نوشته ها نمی توانند به عنوان سند مورد استناد قرار بگیرند. حتی واقعیت یک جریان را توضیح بدهند. اگر زندانی بنویسید با ایکس قرار ملاقات داشتم . در این جمله هم حالتهای بسیار میتواند وجود داشته باشد. و حقیقت را مخفی کند.از نظر من نمی توان به این دست نوشته ها استناد کرد. چون در هر جمله ی آنها دهها اما و اگر و دلیل نهفته است .

که برای جوینده ی واقعیت ینهان است . حقیقت امر تنها برای خود فرد روشن است و آن را هم در آزادی و امنیت کامل میتواند عنوان کند. بله ، شما عدم «استفاده » را فقط در مورد خودتان مطرح کرده اید. و دیگران را آزاد در نظر گرفته اید. اما این تصمیم گیری برای کار خود از دید من بسیار قابل اهمیت و ارزشمند است. وقتی توجه کنیم که خیلی ها در گذشته و حتی حالا از این و آن «نقل قول» میاورند که فلانی چنین نوشته و بهمان کس چنان گفته است. بدون اینکه به من و تصمیم و تفکر خود بیاندیشند. معروف است میگویند و می نویسند: « لنین میگوید؛ مارکس می نویسد؛ نمی دانم فلان فیلسوف چنین و چنان گفته» پس حکم عنوان شده درست است. روش شما نشان میدهد که فراسوی این چیزها حرکت میکنید. یک روش مستقل و علمی بر پایه ی تفکر خودتان است. حالا چه صحیح باشد و چه غیرصحیح. اندیشه مال خودتان است. جامعه ما این روش و متد را سخت نیازمند است. با مغز خود بیندیشد. و نه با مغز دیگران. تاکنون سنت این بوده که عمدتاً با مغز دیگران اندیشیده ایم . و خود را همیشه فراموش نموده ایم. یعنی « مقلد» بوده ایم. و این متد هم کار خیلی ها را خراب کرده است. بهر صورت از زحمات شما در نوشتن این مقاله خوب ادامه دار سپاسگزارم.