Skip to main content

آقای همایون گرامی؛

آقای همایون گرامی؛
اقبال اقبالی

آقای همایون گرامی؛
واقعیت اینست که از سال 1357 حکومتی بر مسند قدرت نشست که هسته سفت آنرا روحانیت شیعه تشکیل داده و هدفش اجراء فرامین الله در ایران بود. این سیاست در 35 سال گذشته بر متن آئین کشی، فرهنگ ستیزی و خردستیزی توسط رژیم اسلامی پیگیری شده است. جمهوری اسلامی تداوم تاریخی مطالبات سیاسی جریانی ست که قدمتی 1400 ساله داشته و پس از شکست در تندپیچ تاریخی مشروطه؛ در انقلاب بهمن سکان کشورداری را بدست گرفت تا مطالبات معوقه 1400 ساله را تامین کند.
مسئله حجاب را نمی توان بطور مجرد و جدا از بستر سیاسی واقعن موجود بررسی کرد. اگر کار "دیده بانان کنترل اندامهای زنان" در خیابانها برای تحمیل سلطه فرهنگ، سنت و آداب و رسوم قبیله ای - عربی نیست؛ پس چیست؟
من تا کنون نخوانده ام و نه شنیده ام که پوشش اجباری در ایران به این دلیل است که یهودیت، مسیحیت و آئین زرتشت را بخطر می اندازد!!!

خواننده گرامی؛
ملت ایران با مانعی بنام جمهوری اسلامی روبرو هستند که بایستی به دقت تعریف شود، اهدافش بدرستی شناخته شود و از سیاست به در کوبیدن تا شاید دیوار بشنود پرهیز کرد. اسلامیزاسیون عربیزاسیون جامعه ما همواره هدف بلاواسطه جمهوری بوده ، هست و بیوقفه از بلندگوهای رژیم اعلام می شود. چرا بیان این حقیقت ساده از نظر شما "نگاه نژادگرایانه و بسیار خطرناک می باشد" ؟ من استدلالی در نوشته شما نیافتم تا دریابم روی کدام صندلی نشسته اید؟ در مورد فرمایش تان در مورد ترک ستیزی و ... من، باید عرض کنم که این یک پندار واهی ست مگر این که شما این نظر را مستدل بیان کنید. من همواره نقش سه گرایش سیاسی ارتجاعی پان اسلامیزم، پان ترکیسم و پان عربیسم را بمثابه موانع یکپارچگی ملی و ایجاد اراده واحد دمکراتیک برای ساختن ایرانی آزاد، دمکراتیک و سوسیال مورد تاکید قرار داده و خواهم داد. در رابطه با اسلامگرایان حاکم از سیاست برچیدن نظام دفاع می کنم و در رابطه با ارتجاع نژادپرست پان ترک و پان عرب، سیاست آگاهگرانه توده ای و انزوای انها توصیه می شود.
ممنون از اظهار نظرتان