Skip to main content

متاسفانه آقای اقبالی جزو

متاسفانه آقای اقبالی جزو
Anonymous

متاسفانه آقای اقبالی جزو ایرانیانی است که هم در جایگاه دادستان می نشینند و هم در جایگاه قاضی. ادبیات ایشان هم بسیار زمخت و خشن است. مثلا در همین چند سطری که به عنوان مقدمه نوشته اند دو مساله قابل تامل است:
1- اگر قصد ایشان بازخوانی بیطرفانه و منصفانه تاریخ است، این مقدمه خشن و جانبدارانه علیه فدائیان برای چیست؟ چرا ایشان به خوانندگان این فرصت را نمی دهند که مطلب را مستقلانه بخوانند و در باره آن بیندیشند و خود، قضاوت خودشان را داشته باشند؟
2- آقای اقبالی با خشونت تمام لباس دادستان و قاضی را همزمان می پوشند و چریکهای فدایی را به خیانت محکوم می کنند. آخر چه کسی به آقای اقبالی این صلاحیت را می دهد که در این مورد حکم صادر کند؟ اگر اینطور باشد یک اکثریتی هم می تواند حکم صادر کند که مثلا فدائیان اقلیت و یا راه کارگر و یا مجاهدین و گروههای دیگر با در پیش گرفتن سیاست خشونت و جنگ مسلحانه و ترور،

به مردم ایران و بشریت خیانت کرده اند و جنایتکارند. درحالی که در مورد تمام اینها می توان به بحث و بررسی نشست. متاسفانه لحن آقای اقبالی در بیشتر موارد در مورد مخالفینش بسیار توهین آمیز است و این واهمه را بوجود می آورد که اگر روزی و روزگاری ایشان بر مسند قدرت بنشیند، چوبه های دار و جوخه های اعدام را در کوی و برزن به کار گیرد. متاسفانه من شاهد این هستم که آقای اقبالی در مورد جنبش های ملی هم با انتشار مطالب توهین آمیز و یکسونگرانه و مغرضانه، قوی سبقت را از شوینیست ترین فعالین سیاسی ربوده و حتا از رژیم جمهوری اسلامی هم پیشی می گیرد. حتا اخباری را هم که منتشر می کند، با مقدمه ای طولانی و شعار مانند و اغلب توهین آمیز همراه می کند، طوری که من بعنوان خواننده، رغبت خواندن آن را از دست می دهم. آخر تا کی باید این شعارهای انقلابی نما را بخوانیم؟ در سال 57 همه می نوشتند: "دست امپریالیسم از آستین فلانی بیرون آمده...." و امروز هم پس از گذشت اینهمه سال، هنوز آقای اقبالی آن ادبیات را تکرار می کنند. +++++++++ و اما دیدار فرخ نگهدار و مصطفی مدنی با بهشتی که آقای اقبالی بعنوان "منتشر نشده" منتشر کرده اند، در همان زمان، در بعضی از روزنامه های آن زمان انتشار یافت. حالا هم نمی دانم به چه دلیلی و با چه هدفی، چندی پیش در حقیقت تجدید انتشار شد، آنهم توسط نشریات رژیم که دیگران هم از آنها گرفته و منتشر کردند. به نظر من لازم بود دقت شود که این تیتر، امروز نادرست است و این اشتباه، از یک فعال سیاسی که بیش از 43 سال سابقه فعالیت دارد، بعید است و نپذیرفتنی، بویژه اینکه خود ایشان در همان زمان، از فعالینی بودند که ادعای رهبری حداقل بخشی از جنبش چپ را داشتند. ++++++++ صدور حکم خیانت به این سادگی نیست. خیانت امری آگاهانه است. یعنی شخصی آگاهانه عملی را بر ضد مردم و کشور و یا مرام و عقیده خود و... انجام می دهد. در مورد گروههای سیاسی ایرانی، شاید بتوان به چند گروه این اتهام را زد (اتهام زد و نه حکم صادر کرد). مثلا به گروههای که از امکانات دولت عراق برای جنگ و عملیات تروریستی در داخل خاک ایران استفاده کردند و از آنها برای این کار پول گرفتند، مانند مجاهدین و راه کارگر و... ولی اینکه بیاییم هر اشتباه اساسی سازمانی سیاسی را خیانت بنامیم و حکم عدامشان را صادر کینم، نه درست است و نه چنین حقی داریم. چیزی که متاسفانه آقای اقبالی معمولا در نظر نمی گیرند!