Skip to main content

شرایطی غم انگیزتر از این نیست

شرایطی غم انگیزتر از این نیست
اقبال اقبالی

شرایطی غم انگیزتر از این نیست که یک رژیم جبار و مستبد با تبر دین بجان ملت ایران افتاده است، جان، مال، ثروت و شرف مردم را بر باد داده و می دهد و 35 سال است که قدرتی ملی - دمکراتیک برای مقابله با آن شکل نمی گیرد. چرائی این امر معلول عواملی سیاسی تاریخی ست که یکی از آنها تشتت و پراکندگی در صفوف اپوزیسیون آزادیخواه و دمکرات است. از اغاز انقلاب نیروئی دل به حاکمیت بست، سیاست های شکست خورده تغییر در بالا را تعقیب نموده و نقش اسب تراوای جمهوری اسلامی در صفوف اپوزیسیون را بر عهده داشته است.
آغاز ماجرا از انشعاب در "جبهه ای چپ" بنام سازمان چریک های فدائی خلق شکل گرفت. گرایشی سازمان فدائی را به حمایت از حکومت بربرمنش اسلامی کشاند و بزرگترین ضربه را بر تنها سازمان سراسری و توده ای وارد ساخت. حمایت از جمهوری اسلامی و نهادهای فاشیستی آن مابازاء سیاسی داشته است. و به قول آقای مدنی ":

" در مورد سایر نهاد‌ها، در مورد سپاه پاسداران، ما این را در تلویزیون جلوی سی میلیون آدم اعلام کردیم که سپاه پاسداران نهادی است که از آن جریان، آن جنبشی که علیه رژیم دیکتاتوری بوده، درآمده و مسئولیتش هم با تمام آن افرادی هست که در آن جریان شرکت داشتند. با ارتش جمهوری اسلامی فرق می‌کند. این را ما تا حالا صد بار گفتیم. آن شعاری که می‌دهند «پاسدار دشمن ماست، ارتش برادر ماست» این یک شعار انحرافی است."

"فرخ نگهدارها" سه دهه پیش هنوز هم به اپوزیسیون لبخند می زنند و رای خود را به حسن روحانی (بقاء نظام) می دهند. درد ما از زمانی آغاز شد که ویروس توهم به اصلاح رژیم به اپوزیسیون منتقل شد و البته که چپ رادیکال هم اشتباهات بزرگی مرتکب شده است و عمدتا در آرمان های شریف و زیبای خود تحلیل رفته و شانس اینرا نیافتند تا از جریانات ایدئولوژیک - فرقه ای به نیروهای سیاسی تحول یابند.
بحث امروز جامعه ایران نیروها و سازمانهای به تاریخ سپرده شده نیست و قصد من هم نه بازخوانی تاریخ، بلکه درس آموزی از گذشته برای ساختن فرداست.
سازمانهای تا کنونی نشان داده اند که استعداد پیوند با جنبش های اجتماعی را ندارند و بایستی در اندیشه تشکل هائی از خمیرمایه نو بود. تشکل هائی معطوف به جنبش های اجتماعی که بتوانند سقف بزرگ ایراندوستان آزادیخواه، لائیک و دمکرات در ابعاد سراسری - توده ای باشند. از این منظر بایستی راه را برای رهبران عملی جنبش کارگری، زنان و داشجویان فرش کرد و تریبون ها را به انها سپرد.
در مورد مصاحبه "بازخوانی تاریخ/ گفت‌وگوی منتشرنشده بهشتی با چریک‌های فدایی" باید تاکید کنم که محتوی مصاحبه و سیاست های بعدی طیف توده ای، خود اسنادی هستند که نشان می دهند که چند سطر تفسیر من از این مصاحبه "شایعه پراکنی و دروغ سازی های تاریخی" ست یا حقایقی ست پیشاروی مردم!