Skip to main content

اعتراض، حق هر شهروند است، چه

اعتراض، حق هر شهروند است، چه
Anonymous

اعتراض، حق هر شهروند است، چه رسد به انسان. دمکراسی جامعه شهروندی است. دفاع از جامعه شهروندی، دفاع از دمکراسی است. اما ملکه ذهن دمکرات های ایرانی، به طور اکثر، همان ذهنیتِ سیاست یک بام و دو هوا است. ذهنیتی که چون خودپردازش و خودجستار و خودبرسازنده نیست، دمکراسی را هم از عینک دودزده ایدئولوژیک سابق خویش می بیند. پیش از این مدعی بود که انقلاب نیاز به خون و خونریزی دارد. اینک مدعی است که دمکراسی نیاز به خون و خونریزی دارد. خون پرستی آئین دیرپایی است که در پس پشت دعاوی دمکرات های نوکیسه پنهان است. و از آن جا که به تئوری توطئه و تبانی و توهم مبتلا است، در هر اتفاقی که می افتد ردپای "اصلاح طلبی" را مایل است به چشم خود ببیند تا نشان دهد که پس در مقابل کشتار مخالفان باید سکوت کرد. مگر سکوت نکردند اصلاح طلبان! پس ما نیز در مقابل کشتار شهروندان معترض بایسته است سکوت کنیم. میزان و معیار دمکراسی، پذیرش

دیگری است و ارج شناسی به تفاوت ها. عیار دمکراسی دمکرات ها درست در همین زمان است که باید خود را به طور عیان و شفاف نشان دهد: یعنی مخالفت آشکار و موضعگیری شفاف در مقابل کشتار ارتش و دعوت به بازگشت به حوزه سیاست و گفتگو. حذف مخالف خود و تبدیل مخالف خود به دشمن؛ پیش شرط مشروعیت کشتار است. و دمکراسی برعکس است. دمکراسی، تبدیل دشمن به مخالف، مخالف به رقیب است. رقابت بر سر رقابت نیست، بر سر حفظ دمکراسی است: یعنی حفظ حقوق شهروندی و جامعه مدنی و قانون سالاری، حق آزادی بیان و رعایت حقوق بشر.
دمکرات های ایرانی که امروز در برابر کشتار و زدوخوردهای خونین مصر سکوت پیشه می کنند، دیر نیست که فردا خود دست به کشتار و سلاخی مخالفان خود بزنند. در هر حال، سکوت آنان نشانه بیداد بر دمکراسی است و پی آمد آن، برای دمکراسی بهینه نیست. بحث بر سر دفاع از این یا آن جریان سیاسی نیست. بحث بر سر وفاداری به اصول و مبانی دمکراسی و پرهیز از خشونت است.