Skip to main content

« YEK DOST» گرامی، اگر دقت

« YEK DOST» گرامی، اگر دقت
آ. ائلیار

« YEK DOST» گرامی، اگر دقت کنید نظر خود را در کامنت ام گفته ام. برای روشن شدن شما آنها را میشمارم؛ شاید برخیها متوجه قضیه نشده اند: 1- مشکلهای سلطنت را شمرده ام. چند تای دیگر راهم خودتان اضافه کنید. یعنی سلطنت «مشکل» دارد و کارش خراب است. این نطر نیست؟ پس چیست؟ تکمیل میکنم: بزرگترین «مشکل» خودش است. برای خودش- و برای دیگران. 2- نظر مستقیم خودم را هم گفته ام- و نوشته ام که « اما نظر خودم...». شماره یک هم نظر «غیر مستقیم» بود. که توضیح دادم. 3- اما شعار « دموکراسی سلطنت». سلطنت در ایران- البته در ایران- دموکراسی ندارد. بل « اسب تروا» دارذ. به اشتباه نام اش را دموکراسی گذاشته. 4- اما دعوت شما ، من را- به « موکراسی» و دموکرات شدن: من اسب تروای سلطنت را دموکراسی نمیدانم. و نمی توانم به دموکراسی اسب تروایی توجه کنم. این اسب وضع اش خیلی خیلی خراب است:

آمریکا و مانندهای آن یک قرن است که کره ی زمین را با این اسب شخم میزنند. هم زمین را - و هم قلب مردم زمین را: از ویتنام بگیر بیا تا امروز و ایران. دو شاه اخیر ایران یعنی رضا و پسرش هردو «کودتاچی» بودند و توسط « عموسام و انگلیس» قلب و زمین مردم ایران را شخم زده و شکافتند. خمینی هم سوار این اسب شد: « کمونیستها هم هم هم آزادند. » بله در « گورستان». آزادند. 5- سلطنت هم میخواهد بله خیالش را دارد، که سوار این اسب تروای « موکراسی» شود.انگار این قاطر هم شده «شکلات» که میخوان بچه گول بزنند.6- کی میگوید « موکراسی» وجود دارد؟ اسب تروا هست و دیگر هیچ. با سلاحهای میکروبی، لیزی، اتمی و غیر اتمی ، کی حرف از دموکراسی میزند؟ نکند این همه سلاح را که صدها باز کره ی زمین را ویران میکنند برای آدمهای نامرعی سیارات دیگر درست کرده اند. چون خودشان « دموکرات» از نوع سلطنت خواه اند. 7- صحبت از دموکراسی مثل صحبت از بهشت نسیه بعد از مرگ در ادیان است. 8- همه میدانند مسئله اینست: « قدرت- منفعت» .9- دموکراسی و مم کراسی شکلات برای گول زدن بچه هاست..حالا دیگر کسی بچه نیست که گولش بزنند. کسی که با لیز سر می برد فرقی ندارد با کسی که از تبر استفاده میکند. هر دو دیکتاتور اند. 10- من دموکراسی و دموکرات نمی بینم. هر کی هست و هرکی بوده دیکتاتور و خون آشان بوده و سوار بر اسب تروا آمده یا بدون اسب و پای پیاده. از جمله شاهان ایران از کوروش و داریوش تا محمد رضا. همه دزد و خونریز و گردنه گیر بودند. که نتیجه اش همین خمینی شده. و به جای خودشان نشاندند و رفتند. حالا ما باید فضولاتشان را از طویله خالی کنیم. عقب مانده ها و این پسمانده های تاریخ و تاریخی هر کار و حرکتی کرده اند برای « دوام » « قدرت و منفعت» یک مشت قشر انگل صفت دایره ی خودشان بوده. مثل همین آخوند ها که به جای خر سوار تلفن و انترنت شده اند- برای «دوام» کثافت کاریهایشان.11- در کامنت قبلی گفته ام اگر سلطنت می تواند بین این همه گرگ درنده - روباهی- باشد و به دنبال «قدرت و منفعت» بگردد، بفرماید؛ مسئله ی «قدرت و منفعت» گروهی - و سر سپردگی- جای «صحبت» نیست، اینجا «قدرت» از آن کسی ست که زور دارد. اگرسلطنت زور دارد بفرمایند؛ وگرنه بهتر است برود بدنبال شستن کهنه های تاریخی اش؛ که جایش را بد جوری کثیف کرده.