Skip to main content

کیانوش عزیزم، آیا این یک

کیانوش عزیزم، آیا این یک
Anonymous

کیانوش عزیزم، آیا این یک اعتراف به اشتباه وانتقاد از خود است و یا ؟ شما هم جزو کسانی بودید که پیش از انتخابات در تنور تحریم سخت می دمیدید. شما و اکثریت قاطع اپوزیسیون خارج از کشور کوچکترین وقعی به تک و توک صداهای مخالف تحریم چون من نگذاشتید. در جلساتی هم که در پالتاک ترتیب میدادید بیشتر کسانی را بعنوان سخنران می آوردید که موافق تحریم انتخابات بودند یا نوشته های آنها را در بخش "منتخب مدیریت" منتشر میکردید.

البته قصد گله گذاری ندارم و در اصل جای خوشحالی ست که به اشتباه خودتان پی برده اید و بآن اعتراف میکنید. ولی مسئله اینست که هنوزمشکل اصلی اپوزیسیون را درک نکرده اید که عبارت از عدم پایبندی به اصولی است که مدعی آنها هستند. پایبندی به اصول همان چیزیست که به من و امثال من این جرات و جسارت را داد که در برابر سیل تحریم کننده ها که بسیاری از دوستان دیرین مرا نیز شامل میشد بایستیم و مقاومت کنیم. آخر من و شما که انقلاب را از سر گذرانیده ام نباید از خود بپرسیم که در پی این تحریم ها چه برنامه و کار سیاسی را برای سرنگونی رژیم ارائه میکنیم و خواستار چه حکومتی پس از سرنگونی هستیم؟ میبینید که چندان سئوال سختی نیست. پاسخ به آن نیز بسیار ساده است. چه امکانی جز حمله خارجی برای سرنگونی دارید. آیا یک شورش عمومی کور را برای رسیدن به خواسته های مردم بدو وجود هیچ تشکل سیاسی در داخل را عملی میدانید. یادتان هست ایرادی را که بدرستی به انقلاب میگرفتیم که در آن مردم میدانستند چه چیزی را نمی خواهند ولی نمیدانستند که چه میخواهند. در عین حال هیچ تشکیلات سیاسی نیز نمیتواند امیدوار باشد که بدون مبارزه سیاسی درمیان مردم داخل کشور بقدرت برسد و یا به خواسته هایش جامه عمل بپوشاند و در فقدان این نیروها در داخل روشن است که نیروهائی که آمادگی بیشتری دارند همچون شورای ملی رضا پهلوی و یا تجزیه طلبان کرد بر گرده مردم سوار خواهند شد. بازگشت به اصول اولیه بدون ساختن دگم از آنها تنها راه برون رفت ازین بن بست است. طرح راه حل های عملی برای مبارزه و پذیرش بیشترین انعطاف در تاکتیک ها تنها راه گریز از دگماتیسم است بی آنکه از استراتژی که همانا حکومت مردم بر مردم است دور بیفتیم. با اینحال می بینیم که با عمده کردن تحریم انتخابات بعنوان یک تاکتیک همه اپوزیسیون از استراتژی خود وا داد و زیر چتر زضا پهلوی گرد آمد. آخر چگونه میشود حرف کسانی باور کرد که دعوی جمهوریخواهی دارند ولی نظام پادشاهی را هم بعنوان یک گزینه دمکراتیک قبول میکنند؟ خود شما تاکنون در چند گردهمآئی سلطنت طلبان شرکت کرده اید؟ مردم ایران این سهل انگاری را در اصول نمی پذیرند و نیز دست رد به سینه همه آنهائی میزنند که به دگم هائیکه از اصول خود ساخته اند بیش از سعادت مردمانشان علاقمند هستند. من درمورد خط مشی اپوزیسیون پس از انتخابات در همین سایت شما نوشته ام و امیدوار هستم که برخلاف گذشته به حرف های من و امثال من گوش فرا دهید. ولی ظاهرا اعاده حیثیت نداشته رضا شاه برای شما مهم تر از اتخاذ یک سیاست درست و مردمی ست:
http://iranglobal.info/node/22133